زبدة التواريخ (حافظ ابرو): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف'
جز (جایگزینی متن - 'تاليفات' به 'تأليفات')
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
خط ۴۷: خط ۴۷:




"زبدة التواريخ" از مهم‌ترين وقايع‌نگارى نيمه نخست سده نهم قمرى، شامل رويدادهاى پس از مرگ تيمور تا نيمه فرمانروايى شاهرخ تيمورى، تاليف شهاب‌الدين عبدالله بن لطف‌الله خوافى يا بهدادينى، مشهور به حافظ ابرو متوفى 833ق است.
"زبدة التواريخ" از مهم‌ترين وقايع‌نگارى نيمه نخست سده نهم قمرى، شامل رويدادهاى پس از مرگ تيمور تا نيمه فرمانروايى شاهرخ تيمورى، تألیف شهاب‌الدين عبدالله بن لطف‌الله خوافى يا بهدادينى، مشهور به حافظ ابرو متوفى 833ق است.


== ساختار كتاب ==
== ساختار كتاب ==
خط ۵۴: خط ۵۴:
نويسنده كتاب را در چهار بخش يا ربع تقسيم كرده است. ربع اول، شامل كلياتى درباره تاريخ و سپس آفرينش آدم تا برافتادن ساسانيان، ربع دوم، ظهور اسلام و خلافت اموى تا برافتادن خلافت عباسى، ربع سوم، تاريخ ايران از عهد صفويان تا زوال ايلخانان را دربردارد.
نويسنده كتاب را در چهار بخش يا ربع تقسيم كرده است. ربع اول، شامل كلياتى درباره تاريخ و سپس آفرينش آدم تا برافتادن ساسانيان، ربع دوم، ظهور اسلام و خلافت اموى تا برافتادن خلافت عباسى، ربع سوم، تاريخ ايران از عهد صفويان تا زوال ايلخانان را دربردارد.


بخش چهارم كتاب، يا به نوشته حافظ ابرو، از مرگ ايلخان ابوسعيد تا سال 830ق است. اين بخش، خود، در دو قسمت تنظيم شده است: قسمت اول، رويدادهاى پس از سقوط ايلخانان تا روى كار آمدن تيمور و سپس ذكر تحولات دوره فرمانروايى تا مرگ او را دربردارد، كه براى تاليف آن عمدتا از ظفرنامه شامى استفاده شده است. قسمت دوم، رويدادهاى پس از سال 807ق؛ يعنى دوره جنگ جانشينى ميان فرزندان تيمور و سپس فرمانروايى شاهرخ را در برمى‌گيرد. ثبت اين وقايع پس از آن ادامه نيافت، زيرا حافظ ابرو چندى بعد در گذشت، در واقع، نام زبده‌التواريخ بر همين ارباع اطلاق شده است.
بخش چهارم كتاب، يا به نوشته حافظ ابرو، از مرگ ايلخان ابوسعيد تا سال 830ق است. اين بخش، خود، در دو قسمت تنظيم شده است: قسمت اول، رويدادهاى پس از سقوط ايلخانان تا روى كار آمدن تيمور و سپس ذكر تحولات دوره فرمانروايى تا مرگ او را دربردارد، كه براى تألیف آن عمدتا از ظفرنامه شامى استفاده شده است. قسمت دوم، رويدادهاى پس از سال 807ق؛ يعنى دوره جنگ جانشينى ميان فرزندان تيمور و سپس فرمانروايى شاهرخ را در برمى‌گيرد. ثبت اين وقايع پس از آن ادامه نيافت، زيرا حافظ ابرو چندى بعد در گذشت، در واقع، نام زبده‌التواريخ بر همين ارباع اطلاق شده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۶۳: خط ۶۳:
پس از آغاز يورش‌هاى تيمور، به همراه او در اين لشكركشى‌ها شركت كرد و پس از مرگ تيمور، از نزديكان دربار شاهرخ تميورى شد. حافظ ابرو با حضور طولانى مدت در دربار تميور و جانشين او و ديدار از سرزمين‌هاى گوناگون توانست، شايستگى‌ها و مهارت‌هاى ادبى و تاريخ‌نگارى خويش را به كمال برساند.
پس از آغاز يورش‌هاى تيمور، به همراه او در اين لشكركشى‌ها شركت كرد و پس از مرگ تيمور، از نزديكان دربار شاهرخ تميورى شد. حافظ ابرو با حضور طولانى مدت در دربار تميور و جانشين او و ديدار از سرزمين‌هاى گوناگون توانست، شايستگى‌ها و مهارت‌هاى ادبى و تاريخ‌نگارى خويش را به كمال برساند.


شكوفايى تاريخ‌نگارى حافظ ابرو در دوره فرمانروايى شاهرخ، تا اندكى پيش از درگذشت او بود. حافظ ابرو در اين عهد كار تاليف و ترجمه چندين متن تاريخى و جغرافيايى را به پايان رساند. تاكيد او بيشتر بر تاريخ‌نويسى بود و با اين كه در سال 817ق به دستور شاهرخ، كار ترجمه متون جغرافيايى؛ همچون مسالك و ممالك و صورالاقاليم، را در پيش گرفت و بخش عمده‌اى از آن را نيز به پايان آورد؛ اما در همين فعاليت نيز بيشتر، مهارت‌هاى خود را در تاريخ‌نگارى به نمايش گذاشت و ميزان قابل توجهى اطلاعات تاريخى را در آن درج كرد، كه از آن جمله مى‌توان به تعريف او از تاريخ، در ابتداى جغرافياى حافظ ابرو، اشاره كرد، كه حاوى كلياتى در انديشه سياسى و شناخت تاريخ، به مثابه يك فن است. او ذيلى در جامع‌التواريخ نوشت و در عين حال ذيل ظفرنامه شامى را در سال 817، تاليف تاريخ شاهرخى را آغاز كرد.
شكوفايى تاريخ‌نگارى حافظ ابرو در دوره فرمانروايى شاهرخ، تا اندكى پيش از درگذشت او بود. حافظ ابرو در اين عهد كار تألیف و ترجمه چندين متن تاريخى و جغرافيايى را به پايان رساند. تاكيد او بيشتر بر تاريخ‌نويسى بود و با اين كه در سال 817ق به دستور شاهرخ، كار ترجمه متون جغرافيايى؛ همچون مسالك و ممالك و صورالاقاليم، را در پيش گرفت و بخش عمده‌اى از آن را نيز به پايان آورد؛ اما در همين فعاليت نيز بيشتر، مهارت‌هاى خود را در تاريخ‌نگارى به نمايش گذاشت و ميزان قابل توجهى اطلاعات تاريخى را در آن درج كرد، كه از آن جمله مى‌توان به تعريف او از تاريخ، در ابتداى جغرافياى حافظ ابرو، اشاره كرد، كه حاوى كلياتى در انديشه سياسى و شناخت تاريخ، به مثابه يك فن است. او ذيلى در جامع‌التواريخ نوشت و در عين حال ذيل ظفرنامه شامى را در سال 817، تألیف تاريخ شاهرخى را آغاز كرد.


مجموعه تأليفات حافظ ابرو زمينه را براى در پيش گرفتن برنامه‌اى بزرگ براى تاليفى جامع در تاريخ جهان آماده ساخت. از جمله دستاوردهاى اين برنامه، تاليف كتاب مجمع‌التواريخ السلطانيه بود كه زبده‌التواريخ بايسنقرى ميرزا آغاز كرد.
مجموعه تأليفات حافظ ابرو زمينه را براى در پيش گرفتن برنامه‌اى بزرگ براى تألیفى جامع در تاريخ جهان آماده ساخت. از جمله دستاوردهاى اين برنامه، تألیف كتاب مجمع‌التواريخ السلطانيه بود كه زبده‌التواريخ بايسنقرى ميرزا آغاز كرد.


اين كتاب، در واقع بخش چهارم تاريخى عمومى است كه مجمع‌التواريخ السلطانيه نام دارد. و حافظ ابرو آن را براى بايسنقر بن شاهرخ متوفى 837ق، شاهزاده تيمورى، به نگارش درآورده بود.
اين كتاب، در واقع بخش چهارم تاريخى عمومى است كه مجمع‌التواريخ السلطانيه نام دارد. و حافظ ابرو آن را براى بايسنقر بن شاهرخ متوفى 837ق، شاهزاده تيمورى، به نگارش درآورده بود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش