رحمة من الرحمن في تفسیر و إشارات القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شيخ محمود شبسترى' به 'شيخ محمود شبسترى '
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ')
جز (جایگزینی متن - 'شيخ محمود شبسترى' به 'شيخ محمود شبسترى ')
خط ۷۵: خط ۷۵:
در واقع مى‌توان نويسنده را از بزرگ‌ترين شارحان عرفان اسلامى قلمداد كرد كه تمامى عارفان پس از خود را تحت تأثير قرار داده و سلوك عرفانى بايزيد و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] در پيوند با حكمت صوفيانه او قوام يافتند. وى جهشى بزرگ در سير رشد و تعالى عرفان و تصوف به وجود آورد و حقيقت باطنى تصوف را كه تا آن زمان در كلام جنيد و شبلى مخفى و پنهان بود، با صورت‌بندى نظرى، هرچه بيشتر و صريح‌تر نمايان كرد <ref>همان</ref>.
در واقع مى‌توان نويسنده را از بزرگ‌ترين شارحان عرفان اسلامى قلمداد كرد كه تمامى عارفان پس از خود را تحت تأثير قرار داده و سلوك عرفانى بايزيد و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] در پيوند با حكمت صوفيانه او قوام يافتند. وى جهشى بزرگ در سير رشد و تعالى عرفان و تصوف به وجود آورد و حقيقت باطنى تصوف را كه تا آن زمان در كلام جنيد و شبلى مخفى و پنهان بود، با صورت‌بندى نظرى، هرچه بيشتر و صريح‌تر نمايان كرد <ref>همان</ref>.


نويسنده در اين اثر، ميراث گذشته صوفيه را با يك تجربه شخصى و زنده درآميخته و كلام صوفيه را كه اغلب در پرده‌اى از اسرار پنهان شده بود، به‌صورت انديشه‌اى كه رنگ و صبغه صوفى و اشراقى داشت، در قالب نظم و نثر درآورد كه منبع و سرچشمه‌اى شد تا ديگر عرفا و متصوفه و به‌ويژه عرفاى پارسى‌زبان، از جمله شيخ محمود شبسترى، حافظ و مولوى از آن بهره‌هاى فراوان ببرند <ref>همان</ref>.
نويسنده در اين اثر، ميراث گذشته صوفيه را با يك تجربه شخصى و زنده درآميخته و كلام صوفيه را كه اغلب در پرده‌اى از اسرار پنهان شده بود، به‌صورت انديشه‌اى كه رنگ و صبغه صوفى و اشراقى داشت، در قالب نظم و نثر درآورد كه منبع و سرچشمه‌اى شد تا ديگر عرفا و متصوفه و به‌ويژه عرفاى پارسى‌زبان، از جمله [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] ، حافظ و مولوى از آن بهره‌هاى فراوان ببرند <ref>همان</ref>.


بر اساس حديث پيامبر اكرم(ص) قرآن، ظاهر، باطن و حدى و مطلعى دارد و بر اين مبنا، عارفان عقيده دارند كه قرآن هفتاد بطن دارد. آنان از همين رو، معانى رمزى و نمادين آيات قرآن را تعبير و تأويل كردند. نويسنده نيز فهم حقيقت قرآن را دو گونه مى‌داند: نخست، تفسيرى كه شخص رسول اكرم(ص) به‌طور مستقيم از قرآن فهم مى‌كنند و دوم، تفسيرى كه صحابه ايشان در چارچوب قواعد لغت زبان عربى، از قرآن برداشت مى‌كنند. او فهم پيامبر(ص) را به مراتب عالى‌تر و عميق‌تر از فهم اصحاب مى‌داند؛ زيرا برداشت اصحاب، تفسير ظاهرى و بر اساس موازين لغت ادب عرب است.
بر اساس حديث پيامبر اكرم(ص) قرآن، ظاهر، باطن و حدى و مطلعى دارد و بر اين مبنا، عارفان عقيده دارند كه قرآن هفتاد بطن دارد. آنان از همين رو، معانى رمزى و نمادين آيات قرآن را تعبير و تأويل كردند. نويسنده نيز فهم حقيقت قرآن را دو گونه مى‌داند: نخست، تفسيرى كه شخص رسول اكرم(ص) به‌طور مستقيم از قرآن فهم مى‌كنند و دوم، تفسيرى كه صحابه ايشان در چارچوب قواعد لغت زبان عربى، از قرآن برداشت مى‌كنند. او فهم پيامبر(ص) را به مراتب عالى‌تر و عميق‌تر از فهم اصحاب مى‌داند؛ زيرا برداشت اصحاب، تفسير ظاهرى و بر اساس موازين لغت ادب عرب است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش