قواعد المرام في علم الكلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ا' به '، ا'
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م')
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا')
خط ۸۵: خط ۸۵:




1-ترتيب و ساختار كتاب:از ويژگيهاى كتاب قواعد المرام مى‌توان به چينش مباحث در آن اشاره نمود.در كتب كلامى معمولا در نزد قدماء مطالب به صورت طبقه‌بندى ارائه نشده است و متأخرين اكثرا ذيل پنج اصل،اصول اعتقادى را دسته‌بندى كرده‌اند.اما مولف براى بيان مطالب اعتقادى از دسته‌بندى خاصى استفاده نموده است.او علاوه بر 5 اصل اعتقادى شيعه 3 مبحث ديگر نيز اضافه نموده است 2-مبحث آن به بحث‌هاى مقدماتى همچون علم و نظر كه در نزد قدماء مطرح بود مى‌پردازد و يك مبحث به حدوث عالم.از آنجا كه بعضى از متكلمين نتوانسته‌اند بحث از حدوث عالم را ذيل يكى از 5 اصل اعتقادى يعنى توحيد، عدل،نبوت،امامت و معاد جاى دهند،اكثرا از طرح اين مبحث سرباز زده‌اند و گاه در رساله‌اى مجزا به اين بحث پرداخته‌اند.اما مولف با عقد بابى به عنوان حدوث عالم اين بحث را در كنار مباحث توحيد و ديگر مباحث اعتقادى مطرح مى‌كند.
1-ترتيب و ساختار كتاب:از ويژگيهاى كتاب قواعد المرام مى‌توان به چينش مباحث در آن اشاره نمود.در كتب كلامى معمولا در نزد قدماء مطالب به صورت طبقه‌بندى ارائه نشده است و متأخرين اكثرا ذيل پنج اصل، اصول اعتقادى را دسته‌بندى كرده‌اند.اما مولف براى بيان مطالب اعتقادى از دسته‌بندى خاصى استفاده نموده است.او علاوه بر 5 اصل اعتقادى شيعه 3 مبحث ديگر نيز اضافه نموده است 2-مبحث آن به بحث‌هاى مقدماتى همچون علم و نظر كه در نزد قدماء مطرح بود مى‌پردازد و يك مبحث به حدوث عالم.از آنجا كه بعضى از متكلمين نتوانسته‌اند بحث از حدوث عالم را ذيل يكى از 5 اصل اعتقادى يعنى توحيد، عدل،نبوت، امامت و معاد جاى دهند، اكثرا از طرح اين مبحث سرباز زده‌اند و گاه در رساله‌اى مجزا به اين بحث پرداخته‌اند.اما مولف با عقد بابى به عنوان حدوث عالم اين بحث را در كنار مباحث توحيد و ديگر مباحث اعتقادى مطرح مى‌كند.


2-معاد روحانى:مولف همچون ديگر متكلمين به معاد جسمانى قائل است و مى‌گويد معادى كه در شريعت ثابت است معاد جسمانى مى‌باشد.اما از اين باب كه جمع كند بين قواعد حكمى و شرعى مى‌گويد مانعى نيست كه به هردو معاد قائل شويم.گرچه در آيات و روايات دليلى بر اين معاد نيست،اما چون قوانين حكمت مقتضى اين معاد است«موجب المصير اليه».[1]
2-معاد روحانى:مولف همچون ديگر متكلمين به معاد جسمانى قائل است و مى‌گويد معادى كه در شريعت ثابت است معاد جسمانى مى‌باشد.اما از اين باب كه جمع كند بين قواعد حكمى و شرعى مى‌گويد مانعى نيست كه به هردو معاد قائل شويم.گرچه در آيات و روايات دليلى بر اين معاد نيست، اما چون قوانين حكمت مقتضى اين معاد است«موجب المصير اليه».[1]


==نسخه‌شناسى:==
==نسخه‌شناسى:==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش