۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،س' به '، س') |
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
ابو محمد،حسين بن مسعود فرّاء بغوى شافعى،محدث،مفسر،فقيه و مقرء،مشهور به «محيى السنة»و«ركن الدين»از علماى قرن پنجم هجرى خراسان بزرگ،در قريه بغ يا بغثور، سرزمينى بين هرات و مرورود از بلاد خراسان بزرگ به سال 433 ه بدنيا آمد.در همانجا نشو و نما نموده به تحصيل اشتغال يافت،در فراگيرى علوم | ابو محمد،حسين بن مسعود فرّاء بغوى شافعى،محدث،مفسر،فقيه و مقرء،مشهور به «محيى السنة»و«ركن الدين»از علماى قرن پنجم هجرى خراسان بزرگ،در قريه بغ يا بغثور، سرزمينى بين هرات و مرورود از بلاد خراسان بزرگ به سال 433 ه بدنيا آمد.در همانجا نشو و نما نموده به تحصيل اشتغال يافت،در فراگيرى علوم شرعى، بويژه فقه بنابر مذهب شافعى تلاش نمود و بر اين مذهب تمايل داشت(تا هنگاميكه صاحب تحقيق و ترجيح گرديد و به اقوال و ادلۀ ديگر مذاهب اهل سنت آگاه شد و به عنوان متمسك به قرآن و سنت معروف گرديد.)سپس براى تحصيل بيشتر به مرورود هجرت نمود و در آنجا نزد قاضى حسين بن محمد مرورودى،فقيه شافعى، به فراگيرى فقه مشغول شد و مدت زمانى ملازم وى گشت.سپس به طوس، سرخس و ديگر مناطق خراسان سفر نموده، از علماى زياد آن ديار،قرائت،لغت،تفسير،حديث و علوم ديگر فرا گرفت.تا آنكه به «محيى السنة»،«ركن الدين»و«شيخ الاسلام»مشهور گشت. | ||
دربارۀ ويژگيهاى اخلاقى او نوشتهاند عالمى عامل و پرهيزكار و پارسا و قانع بود.و بى وضو در كلاس حاضر نمىشد و نان خالى مىخورد.وى از پيشوايان مذهب شافعى و در حديث و تفسير صاحب نظر و دانشمند بود.[[ذهبى]] در«تذكرة الحفاظ»، سبكى در«طبقات شافعيه»،[[سيوطى]] در«طبقات المفسرين»، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در«[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]»ابن عماد حنبلى در«شذرات الذهب»،[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] در«الوفيات» و ديگران او را بسيار ستودهاند. | دربارۀ ويژگيهاى اخلاقى او نوشتهاند عالمى عامل و پرهيزكار و پارسا و قانع بود.و بى وضو در كلاس حاضر نمىشد و نان خالى مىخورد.وى از پيشوايان مذهب شافعى و در حديث و تفسير صاحب نظر و دانشمند بود.[[ذهبى]] در«تذكرة الحفاظ»، سبكى در«طبقات شافعيه»،[[سيوطى]] در«طبقات المفسرين»، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در«[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]»ابن عماد حنبلى در«شذرات الذهب»،[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] در«الوفيات» و ديگران او را بسيار ستودهاند. |
ویرایش