۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ع' به '، ع') |
جز (جایگزینی متن - '،ت' به '، ت') |
||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در 680 ق به قاهره رسيد و در مدرسۀ افرم به تحصيل مشغول شد،قاهره به صورت كانون علم و ادب آن روز در آمده بود و مجالس درس و بحث و مناظرۀ علمى در مساجد و مدارس آن شهر رونقى خاص داشت. ابوحيان ابتدا در اسكندريه نزد اساتيد، علم آموخت.سپس در قاهره، علم اصول و حديث را پىگيرى كرد. | در 680 ق به قاهره رسيد و در مدرسۀ افرم به تحصيل مشغول شد،قاهره به صورت كانون علم و ادب آن روز در آمده بود و مجالس درس و بحث و مناظرۀ علمى در مساجد و مدارس آن شهر رونقى خاص داشت. ابوحيان ابتدا در اسكندريه نزد اساتيد، علم آموخت.سپس در قاهره، علم اصول و حديث را پىگيرى كرد. | ||
وى علاوه بر علوم ياد شده،در شعر و ادب و لغت نيز اندوختۀ فراوانى داشت،و پس از آنكه نزديك به 20 سال از عمر خود را در تحصيل علم سپرى كرد و در علوم مختلف | وى علاوه بر علوم ياد شده،در شعر و ادب و لغت نيز اندوختۀ فراوانى داشت،و پس از آنكه نزديك به 20 سال از عمر خود را در تحصيل علم سپرى كرد و در علوم مختلف نحو، تفسير،فقه،حديث و قرائت قرآن آزموده شد،يكسره به تدريس و تأليف پرداخت.[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] مىگويد:در ميان استادانم هيچ كس را به سخت كوشى وى نيافتم.هر گاه به خدمتش رسيدم،يا در كار تدريس بود،يا به جمع حديث و تأليف و تصنيف مشغول بود و هرگز او را در غير اين حالات نيافتم. | ||
==تدريس و شاگردان ابوحيان== | ==تدريس و شاگردان ابوحيان== | ||
ابو حيان به زودى بر همگنان خود پيشى جست و در شرق و غرب شهرتى عظيم يافت.در نحو به شيخ النحاة يا امام النحاة،در علم حديث به شيخ المحدثين و در ساير علوم به رئيس العلماء معروف شد.وى پس از مرگ ابن نحاس در 698 ق در مقام بزرگترين نحوى روزگار خود كرسى تدريس نحو را در جامع الاقهر و حاكمى و سپس تدريس تفسير را در مدرسۀ صالحيه و تدريس و نقل حديث را در مدرسۀ منصوريه بر عهده گرفت.شاگردانى از اطراف و اكناف در مجالس درسى او شركت جستند كه بسيارى از آنان بعدها خود در صف بزرگان و دانشمندان روزگار خويش درآمدند در ميان شاگردان معروف او از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]،ابن | ابو حيان به زودى بر همگنان خود پيشى جست و در شرق و غرب شهرتى عظيم يافت.در نحو به شيخ النحاة يا امام النحاة،در علم حديث به شيخ المحدثين و در ساير علوم به رئيس العلماء معروف شد.وى پس از مرگ ابن نحاس در 698 ق در مقام بزرگترين نحوى روزگار خود كرسى تدريس نحو را در جامع الاقهر و حاكمى و سپس تدريس تفسير را در مدرسۀ صالحيه و تدريس و نقل حديث را در مدرسۀ منصوريه بر عهده گرفت.شاگردانى از اطراف و اكناف در مجالس درسى او شركت جستند كه بسيارى از آنان بعدها خود در صف بزرگان و دانشمندان روزگار خويش درآمدند در ميان شاگردان معروف او از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]،ابن هشام، تقى الدين سبكى و فرزند وى تاج الدين سبكى، ابن عقيل،ابن رافع،ابن فضل الله،ابن مرزوق و...مى توان نام برد.[[شهيد ثانى]] بواسطه شاگردش جمال الدين بن عبدالصمد بن ابراهيم بن خليل بغدادى از وى روايت مىكند.چنانكه از آثار او بر مىآيد، وى با زبانهاى فارسى، تركى و حبشى نيز آشنا بوده و چند اثر خود را به اين زبانها تأليف كرده است. | ||
==ذوق شخصى== | ==ذوق شخصى== | ||
وى با همۀ عشقى كه به علوم مختلف مىورزيد،به فلسفه اعتنايى | وى با همۀ عشقى كه به علوم مختلف مىورزيد،به فلسفه اعتنايى نداشت، تا آنجا كه وقتى وارد مصر شد و گروه بسيارى را مشغول فراگيرى فلسفه ديد،بسيار تعجب كرد.آيين صوفيان را نيز نمىپسنديد و با اينكه خود داستانهايى از كرامات برخى شيوخ متصوفه نقل كرده،آنان را مورد انتقاد بسيار قرار داده،چندانكه در برخى اشعارش آنان را زنديق و غرق در گمراهى خوانده است. | ||
==مذهب ابوحيان== | ==مذهب ابوحيان== | ||
ویرایش