۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م') |
جز (جایگزینی متن - '،س' به '، س') |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
امامى است كه از ديده پيروانش پنهان است،از نظر اسماعيليان با هجرت محمد بن اسماعيل از مدينه دوران ستر امامت آغاز و با استقرار خلافت فاطمى به پايان رسيده است و از آنجا كه لفظ دور مطرح شد و در كتاب كرارا خواهد آمد مورد بررسى قرار مىدهيم. | امامى است كه از ديده پيروانش پنهان است،از نظر اسماعيليان با هجرت محمد بن اسماعيل از مدينه دوران ستر امامت آغاز و با استقرار خلافت فاطمى به پايان رسيده است و از آنجا كه لفظ دور مطرح شد و در كتاب كرارا خواهد آمد مورد بررسى قرار مىدهيم. | ||
اسماعيليان قديم معتقد بودند كه تاريخ بشر در هفت دوره هريك با طول زمان معينى به پايان مىرسد هر دوره با پيامبرى كه آورنده وحى و شريعتى دارد آغاز مىشود. | اسماعيليان قديم معتقد بودند كه تاريخ بشر در هفت دوره هريك با طول زمان معينى به پايان مىرسد هر دوره با پيامبرى كه آورنده وحى و شريعتى دارد آغاز مىشود. | ||
براساس اين نظريه در شش دوره تاريخ اوليه بشر شش ناطق ظهور كرده است كه اينان همان پيامبران اولو العزم،حضرت آدم(ع)،نوح(ع)،ابراهيم(ع)موسى(ع)، عيسى(ع)و حضرت محمد(ص)هستند.امامان متمّم اين 6 دوره عبارتند از هنيد،هود،تارخ ادّ،حزيمه و جناب ابوطالب و براى هريك از اين 6 باطن نخستين يك وصى روحانى كه اساس وصايت و يا امام مستقر هست كه عبارتند از | براساس اين نظريه در شش دوره تاريخ اوليه بشر شش ناطق ظهور كرده است كه اينان همان پيامبران اولو العزم،حضرت آدم(ع)،نوح(ع)،ابراهيم(ع)موسى(ع)، عيسى(ع)و حضرت محمد(ص)هستند.امامان متمّم اين 6 دوره عبارتند از هنيد،هود،تارخ ادّ،حزيمه و جناب ابوطالب و براى هريك از اين 6 باطن نخستين يك وصى روحانى كه اساس وصايت و يا امام مستقر هست كه عبارتند از شيث، سام،اسماعيل،هارون،ايوشح،شمعون و حضرت على(ع).هابيل براى دوره اوّل و اسحاق براى دوره سوم عهدهدار نقش اساس(امام مستودع)بودهاند.مبدأ دوره ششم از نظر اسماعيليان با رسالت حضرت محمد(ص)آغاز مىشود. | ||
در اين دوره نيز دو گروه امامان مستقر و مستودع به انجام وظيفه پرداختهاند،امامان مستقر كه هفت نفرند عبارتند از:امام حسين(ع)،امام على بن الحسن(ع)،امام محمد بن على(ع)،امام جعفر بن محمّد(ع)،اسماعيل بن جعفر و محمد بن اسماعيل براساس اختلاف انظار ميان برخى از انشعابات اسماعيلى گاه [[امام على(ع)]]سر سلسله امامان هفتگانه ياد مىشود و در نتيجه امام حسن(ع)مستودع خواهد بود و گاه [[امام على(ع)]] اساس دوره شناخته مىشود و آنگاه سلسله امامان مستقر از امام حسن(ع) | در اين دوره نيز دو گروه امامان مستقر و مستودع به انجام وظيفه پرداختهاند،امامان مستقر كه هفت نفرند عبارتند از:امام حسين(ع)،امام على بن الحسن(ع)،امام محمد بن على(ع)،امام جعفر بن محمّد(ع)،اسماعيل بن جعفر و محمد بن اسماعيل براساس اختلاف انظار ميان برخى از انشعابات اسماعيلى گاه [[امام على(ع)]]سر سلسله امامان هفتگانه ياد مىشود و در نتيجه امام حسن(ع)مستودع خواهد بود و گاه [[امام على(ع)]] اساس دوره شناخته مىشود و آنگاه سلسله امامان مستقر از امام حسن(ع) | ||
آغاز مىگردد و آنچه مسلم است در اين دوره(پيامبرى حضرت محمد(ص))، محمد بن اسماعيل امام هفتم دوره،امام متمّم،اساس،صامت وصى و ناطق دوره بعدى(دور هفتم كه دور معادى آخر ناميده مىشود)است كه مقاله «رسالة تحفة المرتاد و غصة الاضداد»بهطور كامل شرح اين ادوار پرداخته است. | آغاز مىگردد و آنچه مسلم است در اين دوره(پيامبرى حضرت محمد(ص))، محمد بن اسماعيل امام هفتم دوره،امام متمّم،اساس،صامت وصى و ناطق دوره بعدى(دور هفتم كه دور معادى آخر ناميده مىشود)است كه مقاله «رسالة تحفة المرتاد و غصة الاضداد»بهطور كامل شرح اين ادوار پرداخته است. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
==نمونههايى از قسم دوم(تأويلات عددى)== | ==نمونههايى از قسم دوم(تأويلات عددى)== | ||
1)تأويل لفظ جلاله اللّه | 1)تأويل لفظ جلاله اللّه | ||
كلمه اللّه چهار حرف دارد و انسان مركب از چهار طبع( | كلمه اللّه چهار حرف دارد و انسان مركب از چهار طبع(صفرا، سودا،خون،بلغم)است.و چهار حرف اللّه با سه گشادگى كه ميان حرفهاست(ا-ل-ل-ه)هفت است كه پايدارى مردم به هفت اعضاى رئيسه است كه اندروست. | ||
در انسان سه نفس است:نامى،حسى،ناطقى،كلمه اللّه نيز از سه حرف است،الف،ل،هاء | در انسان سه نفس است:نامى،حسى،ناطقى،كلمه اللّه نيز از سه حرف است،الف،ل،هاء | ||
2)بسم اللّه الرّحمن الرّحيم | 2)بسم اللّه الرّحمن الرّحيم | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
خداى تعالى امر خويش را به دو حرف بسته و اين دو حرف گواهى مىدهد كه همه آفريدگار جفتند.كاف و نون كه اوّل پديد آيد، مثل است بر دو اصل لطيف(عقل،نفس)و لام و ميم كز ميان ايشان پديد آيدش است بر دو اصل كثيف(ناطق،اساس). | خداى تعالى امر خويش را به دو حرف بسته و اين دو حرف گواهى مىدهد كه همه آفريدگار جفتند.كاف و نون كه اوّل پديد آيد، مثل است بر دو اصل لطيف(عقل،نفس)و لام و ميم كز ميان ايشان پديد آيدش است بر دو اصل كثيف(ناطق،اساس). | ||
از نظر اسماعيليه از كلمه امر(كن)بارى تعالى عقل كل با عقل اول كه از آن به قلم نيز تعبير شده است.اوّل ما خلق اللّه العقل و اول ما خلق اللّه من خلقه بالقلم.پس از آفرينش عقل اوّل يا نفس كل،از كلمه امر،توسط عقل وجود يافت از آن به ثانى،تالى، معلول،نفس،قدر و لوح نيز تعبير شده است. | از نظر اسماعيليه از كلمه امر(كن)بارى تعالى عقل كل با عقل اول كه از آن به قلم نيز تعبير شده است.اوّل ما خلق اللّه العقل و اول ما خلق اللّه من خلقه بالقلم.پس از آفرينش عقل اوّل يا نفس كل،از كلمه امر،توسط عقل وجود يافت از آن به ثانى،تالى، معلول،نفس،قدر و لوح نيز تعبير شده است. | ||
اسماعيليان از عقل كل و نفس كل به عنوان اصلين ياد مىكنند كه همه موجودات روحانى و جسمانى به واسطهآنها وجود يافتهاند بعد از اين مرتبه دو اصل | اسماعيليان از عقل كل و نفس كل به عنوان اصلين ياد مىكنند كه همه موجودات روحانى و جسمانى به واسطهآنها وجود يافتهاند بعد از اين مرتبه دو اصل روحانى، سه فرع روحانى جدّ،فتح و خيال كه همان اسرافيل، ميكائيل و جبرئيل هستند به شمار مىآيند.جدّ،قوّت امر را از نفس كل مىپذيرد و به فتح مىرساند و فتح آن را به خيال مىرساند.عقل،نفس،جدّ،فتح و خيال حدود عالم روحانى به حساب مىآيند. | ||
يكى ديگر از اصول محورى در عقايد باطنيه،تطبيق عوالم انسانى و جسمانى بر عوالم روحانى است. | يكى ديگر از اصول محورى در عقايد باطنيه،تطبيق عوالم انسانى و جسمانى بر عوالم روحانى است. | ||
حدود عالم جسمانى(انسانى)ناطق،اساس،امام،باب و حجت كه تطبيق شده به حدود عالم روحانى عقل،نفس،جدّ،فتح،خيال حدود عالم جسمانى(غير انسانى)آسمان،زمين، معدن،نبات،حيوان كه تطبيق شده به حدود عالم روحانى عقل،نفس،جدّ،فتح،خيال.آنچه كه در بالا آمد كه اسماعيليه وجود موجودات با كلمه كن كه اراده و مشيّت الهى انعكاس يافته به وجود آمده است كه آنها قائل به ابداع هستند برخلاف فلاسفه كه وجود موجودات را از طريق فيض مىدانند. | حدود عالم جسمانى(انسانى)ناطق،اساس،امام،باب و حجت كه تطبيق شده به حدود عالم روحانى عقل،نفس،جدّ،فتح،خيال حدود عالم جسمانى(غير انسانى)آسمان،زمين، معدن،نبات،حيوان كه تطبيق شده به حدود عالم روحانى عقل،نفس،جدّ،فتح،خيال.آنچه كه در بالا آمد كه اسماعيليه وجود موجودات با كلمه كن كه اراده و مشيّت الهى انعكاس يافته به وجود آمده است كه آنها قائل به ابداع هستند برخلاف فلاسفه كه وجود موجودات را از طريق فيض مىدانند. |
ویرایش