تفسیر نور (قرائتی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شهيد مطهرى' به 'شهيد مطهرى')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
در باره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
در باره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


1. نويسنده در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ سوم آبان 1374ش، نوشته، تأكيد كرده است كه دروس سطح و مقدارى از درس خارج را در حوزه علميه قم گذرانده بودم كه به فكر آشنايى بيشتر با قرآن افتادم. با تنى چند از دوستان، هركدام تفسيرى را مطالعه و مباحثه و خلاصه آن را يادداشت مى‌كرديم. اين كار تا پايان چند جزء قرآن ادامه داشت. در آن ايام شنيدم كه [[مکارم شیرازی، ناصر|آيت‌الله مكارم شيرازى]] دامت‌بركاته با جمعى از فضلا تصميم دارند تفسيرى بنويسند. ايشان نوشته‌هاى تفسيرى مرا ديدند و پسنديدند و من نيز به آن جمع پيوستم. پانزده سال طول كشيد تا تفسير نمونه در 27 جلد به اتمام رسيد و تا حال بارها تجديد چاپ و به چند زبان ترجمه شده است. تقريباً نيمى از تفسير نمونه تمام شده بود كه انقلاب اسلامى به رهبرى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] رضوان الله تعالى عليه، به پيروزى رسيد و من از همان روزهاى اوّل بنا به فرمايش مرحوم علامه [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، به تلويزيون رفتم و الان حدود هفده سال است كه هر شب جمعه تحت عنوان درس‌هايى از قرآن در سيماى جمهورى اسلامى ايران برنامه دارم. همكارى بنده تا پايان تفسير نمونه ادامه داشت، ولى در اين بين به فكر افتادم درس تفسيرى را در سطح فهم عموم در راديو شروع كنم. براى اين كار، علاوه بر تفسير نمونه از ده تفسير ديگر نيز يادداشت‌بردارى شد و الان حدود هشت سال است كه هر هفته يك روز و در ماه رمضان هر روز برنامه‌اى تحت عنوان «آئينه وحى» از راديو پخش مى‌گردد. بارها پيشنهاد شد آنچه را كه در راديو مى‌گويم، به‌صورت كتاب منتشر شود. تا اينكه چند جزء از نوشته‌هايم را نزد آيت‌الله حاج [[حسینی روحانی، مهدی|سيد مهدى روحانى]] و [[مصباح یزدی، محمد تقی |آيت‌الله مصباح يزدى]] دامت‌بركاتهما خواندم و به سبك و برداشت‌هاى تفسيرى خود اطمينان بيشترى پيدا كردم. يادداشت‌ها را براى بازنويسى در اختيار حجت‌الاسلام محمديان و حجت‌الاسلام محدثى قرار داده و بعد از تدوين، آنها را در اختيار مؤسسه در راه حق قم گذاشتم تا زير نظر آيت‌الله استادى منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گيرد... <ref>تفسير نور، ج 1، ص 9 - 10</ref>.
#نويسنده در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ سوم آبان 1374ش، نوشته، تأكيد كرده است كه دروس سطح و مقدارى از درس خارج را در حوزه علميه قم گذرانده بودم كه به فكر آشنايى بيشتر با قرآن افتادم. با تنى چند از دوستان، هركدام تفسيرى را مطالعه و مباحثه و خلاصه آن را يادداشت مى‌كرديم. اين كار تا پايان چند جزء قرآن ادامه داشت. در آن ايام شنيدم كه [[مکارم شیرازی، ناصر|آيت‌الله مكارم شيرازى]] دامت‌بركاته با جمعى از فضلا تصميم دارند تفسيرى بنويسند. ايشان نوشته‌هاى تفسيرى مرا ديدند و پسنديدند و من نيز به آن جمع پيوستم. پانزده سال طول كشيد تا تفسير نمونه در 27 جلد به اتمام رسيد و تا حال بارها تجديد چاپ و به چند زبان ترجمه شده است. تقريباً نيمى از تفسير نمونه تمام شده بود كه انقلاب اسلامى به رهبرى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] رضوان الله تعالى عليه، به پيروزى رسيد و من از همان روزهاى اوّل بنا به فرمايش مرحوم علامه [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، به تلويزيون رفتم و الان حدود هفده سال است كه هر شب جمعه تحت عنوان درس‌هايى از قرآن در سيماى جمهورى اسلامى ايران برنامه دارم. همكارى بنده تا پايان تفسير نمونه ادامه داشت، ولى در اين بين به فكر افتادم درس تفسيرى را در سطح فهم عموم در راديو شروع كنم. براى اين كار، علاوه بر تفسير نمونه از ده تفسير ديگر نيز يادداشت‌بردارى شد و الان حدود هشت سال است كه هر هفته يك روز و در ماه رمضان هر روز برنامه‌اى تحت عنوان «آئينه وحى» از راديو پخش مى‌گردد. بارها پيشنهاد شد آنچه را كه در راديو مى‌گويم، به‌صورت كتاب منتشر شود. تا اينكه چند جزء از نوشته‌هايم را نزد آيت‌الله حاج [[حسینی روحانی، مهدی|سيد مهدى روحانى]] و [[مصباح یزدی، محمد تقی |آيت‌الله مصباح يزدى]] دامت‌بركاتهما خواندم و به سبك و برداشت‌هاى تفسيرى خود اطمينان بيشترى پيدا كردم. يادداشت‌ها را براى بازنويسى در اختيار حجت‌الاسلام محمديان و حجت‌الاسلام محدثى قرار داده و بعد از تدوين، آنها را در اختيار مؤسسه در راه حق قم گذاشتم تا زير نظر آيت‌الله استادى منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گيرد... <ref>تفسير نور، ج 1، ص 9 - 10</ref>.
 
#مرحوم آيت‌الله [[حسینی روحانی، مهدی|سيد مهدى روحانى]]، در تقريظى كه بر اين كتاب در قم، به تاريخ 9 ربيع‌الثانى 1414ق، نوشته، با بيان اصولى كه در تفسير قرآن بايد مراعات شود، مانند بيان روان و رسا بدون آنكه مطالب سست باشد، پرهيز از اصطلاحات فنى علوم كه باعث مشكل شدن فهم قرآن است، توجه به مطالبى كه راه‌گشاى زندگى و قابل عرضه در جامعه مسلمانان، بلكه قابل ترجمه و انتقال به تمام جوامع انسانى است، توجه به روايات معتبره وارده از اهل بيت(ع)، برداشت از آيات از راه دلالت آيات و نه تفسير به رأى و استحسان‌هاى دلخواه، افزوده است: اين مبادى و اصول در گردآورى اين تفسير در نظر بوده و چنانچه تخلفى مشاهده شود از روى غفلت بوده و ان‌شاءالله تعالى اصلاح خواهد شد. اميدوارم كه دانشمند گران‌مايه حجت‌الاسلام جناب آقاى قرائتى كه علاوه بر جهات علمى، صاحب ذوق و قريحه‌اى سرشار در تفسير مى‌باشند و لطايف كلمات الهى را به‌خوبى درك مى‌كنند، بر طبق اين اصول و امتيازات، تفسير خود را به اتمام برسانند. اين‌جانب بيشتر از يك جزء تفسير از اين مجموعه را با خود ايشان به مذاكره نشستيم و ضمناً مطالبى را خدمتشان تذكر دادم. مؤلف عزيز ما پس از ترجمه‌ى هر آيه به زبان ساده و رسا، به شرح محتواى آن آيه با بيان نكاتى كه آنها را پيام‌هاى آيه ناميده، پرداخته است. اين نكات در حقيقت روشنگر روح تفسير و شرح و بسط آن مى‌باشد و انصافاً در بسيارى از موارد، نكات و برداشت‌هاى ايشان ابتكارى است و تازگى دارد <ref>ر. ك.: همان، ج 1، ص 13 - 14</ref>.
2. مرحوم آيت‌الله [[حسینی روحانی، مهدی|سيد مهدى روحانى]]، در تقريظى كه بر اين كتاب در قم، به تاريخ 9 ربيع‌الثانى 1414ق، نوشته، با بيان اصولى كه در تفسير قرآن بايد مراعات شود، مانند بيان روان و رسا بدون آنكه مطالب سست باشد، پرهيز از اصطلاحات فنى علوم كه باعث مشكل شدن فهم قرآن است، توجه به مطالبى كه راه‌گشاى زندگى و قابل عرضه در جامعه مسلمانان، بلكه قابل ترجمه و انتقال به تمام جوامع انسانى است، توجه به روايات معتبره وارده از اهل بيت(ع)، برداشت از آيات از راه دلالت آيات و نه تفسير به رأى و استحسان‌هاى دلخواه، افزوده است: اين مبادى و اصول در گردآورى اين تفسير در نظر بوده و چنانچه تخلفى مشاهده شود از روى غفلت بوده و ان‌شاءالله تعالى اصلاح خواهد شد. اميدوارم كه دانشمند گران‌مايه حجت‌الاسلام جناب آقاى قرائتى كه علاوه بر جهات علمى، صاحب ذوق و قريحه‌اى سرشار در تفسير مى‌باشند و لطايف كلمات الهى را به‌خوبى درك مى‌كنند، بر طبق اين اصول و امتيازات، تفسير خود را به اتمام برسانند. اين‌جانب بيشتر از يك جزء تفسير از اين مجموعه را با خود ايشان به مذاكره نشستيم و ضمناً مطالبى را خدمتشان تذكر دادم. مؤلف عزيز ما پس از ترجمه‌ى هر آيه به زبان ساده و رسا، به شرح محتواى آن آيه با بيان نكاتى كه آنها را پيام‌هاى آيه ناميده، پرداخته است. اين نكات در حقيقت روشنگر روح تفسير و شرح و بسط آن مى‌باشد و انصافاً در بسيارى از موارد، نكات و برداشت‌هاى ايشان ابتكارى است و تازگى دارد <ref>ر. ك.: همان، ج 1، ص 13 - 14</ref>.
#نويسنده تأكيد كرده است كه اين تفسير، بعد از سيزده سال تلاش در روز جمعه سوم تيرماه سال 1384ش، به پايان رسيده است <ref>همان، ج 10، ص 14</ref>.
 
#در تقريظ آيت‌الله مؤمن بر اين كتاب كه در قم، به تاريخ جمعه 26 تير 1383ش، نوشته شده، آمده است كه: توفيقى دست داد و چند ورقى از بعض مجلّدات تفسير شريف «نور» را مطالعه كردم... مؤلف محترم تفسير نور، قدم در راه عمل به اين وظيفه الهى نهاده و انصافاً با دقّت در آيات مباركه، به نكات بسيار ارزنده‌اى دست يافته است. البته همان‌گونه‌كه در مقدمه تفسير نگاشته است، از كلمات علماى ديگر مفسر قرآن كريم استفاده برده، اما درعين‌حال، رسيدن به نكات زيادى كه در اين تفسير مختصر آمده است، احتياج به صرف دقت و همّت لازم دارد كه جز با لطف خداوند بزرگ و امدادهاى او امكان‌پذير نيست. خداوند متعال، مؤلف ارجمند را هم به نكات مختلف موجود در آيات راهنمايى و كمك كرده و هم در التفات به پيام‌هاى آن هدايت فرموده است... <ref>همان، ج 10، ص 10 - 13</ref>.
3. نويسنده تأكيد كرده است كه اين تفسير، بعد از سيزده سال تلاش در روز جمعه سوم تيرماه سال 1384ش، به پايان رسيده است <ref>همان، ج 10، ص 14</ref>.
#نويسنده، برخى از پيام‌هاى سوره حمد را چنين نوشته است:  
 
#:#همه ستايش‌ها براى اوست؛ «الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛
4. در تقريظ آيت‌الله مؤمن بر اين كتاب كه در قم، به تاريخ جمعه 26 تير 1383ش، نوشته شده، آمده است كه: توفيقى دست داد و چند ورقى از بعض مجلّدات تفسير شريف «نور» را مطالعه كردم... مؤلف محترم تفسير نور، قدم در راه عمل به اين وظيفه الهى نهاده و انصافاً با دقّت در آيات مباركه، به نكات بسيار ارزنده‌اى دست يافته است. البته همان‌گونه‌كه در مقدمه تفسير نگاشته است، از كلمات علماى ديگر مفسر قرآن كريم استفاده برده، اما درعين‌حال، رسيدن به نكات زيادى كه در اين تفسير مختصر آمده است، احتياج به صرف دقت و همّت لازم دارد كه جز با لطف خداوند بزرگ و امدادهاى او امكان‌پذير نيست. خداوند متعال، مؤلف ارجمند را هم به نكات مختلف موجود در آيات راهنمايى و كمك كرده و هم در التفات به پيام‌هاى آن هدايت فرموده است... <ref>همان، ج 10، ص 10 - 13</ref>.
#:#خداوند در تربيت و رشد هستى اجبارى ندارد؛ زيرا حمد براى كارهاى غير اجبارى است؛ «الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛
 
#:#همه هستى زيباست و تدبير همه هستى نيكوست؛ زيرا حمد براى زيبايى و نيكويى است... <ref>همان، ج 1، ص 27</ref>.
5. نويسنده، برخى از پيام‌هاى سوره حمد را چنين نوشته است: 1. همه ستايش‌ها براى اوست؛ «الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛
#نويسنده در توضيح پيام‌هاى سوره ناس چنين نوشته است:
 
#:#پيامبر، امين وحى است و چيزى از خود نمى‌گويد؛ «قُلْ»؛
2. خداوند در تربيت و رشد هستى اجبارى ندارد؛ زيرا حمد براى كارهاى غير اجبارى است؛ «الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛
#:#خطرات به‌قدرى شديد است كه خدا به پيامبرش دستور پناه بردن مى‌دهد؛ «قُلْ أَعُوذُ»؛
 
#:#بدون استمداد از خدا، امكان مبارزه با شرور نيست؛ '''«أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»'''؛
3. همه هستى زيباست و تدبير همه هستى نيكوست؛ زيرا حمد براى زيبايى و نيكويى است... <ref>همان، ج 1، ص 27</ref>.
#:#گناهكاران نبايد مأيوس شوند؛ زيرا خداوند، پروردگار همه مردم است نه فقط مؤمنان؛ «بِرَبِّ النَّاسِ»؛
 
#:#وقتى پيامبر، به خدا پناه مى‌برد، وظيفه ما روشن است؛ '''«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»'''... <ref>همان، ج 10، ص 655</ref>.
6. نويسنده در توضيح پيام‌هاى سوره ناس چنين نوشته است:
 
1. پيامبر، امين وحى است و چيزى از خود نمى‌گويد؛ «قُلْ»؛
 
2. خطرات به‌قدرى شديد است كه خدا به پيامبرش دستور پناه بردن مى‌دهد؛ «قُلْ أَعُوذُ»؛
 
3. بدون استمداد از خدا، امكان مبارزه با شرور نيست؛ '''«أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»'''؛
 
4. گناهكاران نبايد مأيوس شوند؛ زيرا خداوند، پروردگار همه مردم است نه فقط مؤمنان؛ «بِرَبِّ النَّاسِ»؛
 
5. وقتى پيامبر، به خدا پناه مى‌برد، وظيفه ما روشن است؛ '''«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»'''... <ref>همان، ج 10، ص 655</ref>.


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش