الإكسير في علم التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۵۰: خط ۵۰:




پس از تعريف تفسير و تاويل و بيان اينكه قسمتى از قرآن از جهت لفظ و معنا واضح و احتياج به تفسير ندارد و بعضى ديگر احتياج به تفسير دارد، پيرامون جواب اين سئوال كه فايده‌ى اشتمال قرآن بر معانى و الفاظى كه محتاج به تفسير دارد چيست، در حاليكه خداوند قرآن را براى عمل كردن انسانها به مضمونش كرده است، مسائلى را مطرح كرده و به بيان علومى كه قرآن شامل آنهاست و مفسّرين بايد به آنها توجّه داشته باشند پرداخته و توجه مفسر به علوم مربوط به الفاظ مثل علم به كلمات غريب، مفردات، تصريف، نحو و شناخت قرائات هفتگانه و علوم مورد نياز در فهم معانى قرآن مثل علم ستاره شناسى، زيست شناسى، اصول دينى، تاريخ گذشتگان، قصه‌هاى انبياء، اصول فقه، منطق، فقه و. .. را حايز اهميت دانسته و در قسم بعدى از علم معانى و بيان بحث مى كند و بدين جهت كه اين دو از مهمترين علوم قرآنى هستند آنها را مورد پژوهش قرار داده و علم بيان را علمى مى داند كه متعلق به الفاظ و ظهور مراد آنهاست.  
پس از تعريف تفسير و تاويل و بيان اينكه قسمتى از قرآن از جهت لفظ و معنا واضح و احتياج به تفسير ندارد و بعضى ديگر احتياج به تفسير دارد، پيرامون جواب اين سئوال كه فايده‌ى اشتمال قرآن بر معانى و الفاظى كه محتاج به تفسير دارد چيست، در حاليكه خداوند قرآن را براى عمل كردن انسانها به مضمونش كرده است، مسائلى را مطرح كرده و به بيان علومى كه قرآن شامل آنهاست و مفسّرين بايد به آنها توجّه داشته باشند پرداخته و توجه مفسر به علوم مربوط به الفاظ مثل علم به كلمات غريب، مفردات، تصريف، نحو و شناخت قرائات هفتگانه و علوم مورد نياز در فهم معانى قرآن مثل علم ستاره شناسى، زيست شناسى، اصول دينى، تاريخ گذشتگان، قصه‌هاى انبياء، اصول فقه، منطق، فقه و... را حايز اهميت دانسته و در قسم بعدى از علم معانى و بيان بحث مى كند و بدين جهت كه اين دو از مهمترين علوم قرآنى هستند آنها را مورد پژوهش قرار داده و علم بيان را علمى مى داند كه متعلق به الفاظ و ظهور مراد آنهاست.  


در بخش اول از آداب تاليف و كيفيت رسيدن به آن بحث، و بيان ميشود كه معانى براى الفاظ مثل روح براى جسد بوده و نقص در معنا يا لفظ باعث نقص در كلام ميشود و كسى كه قصد تاليف دارد بايد در نوشتارش فهم طرف مقابل را در نظر گرفته و خود را با مطالعه‌ى انواع علوم عرب، اشعار، خطبه‌ها، نظم و نثرشان، ورزيده كرده تا رعايت قوانين تاليف براى او ملكه و بتواند به راحتى مراد خويش را به متكلم بفهماند.  
در بخش اول از آداب تاليف و كيفيت رسيدن به آن بحث، و بيان ميشود كه معانى براى الفاظ مثل روح براى جسد بوده و نقص در معنا يا لفظ باعث نقص در كلام ميشود و كسى كه قصد تاليف دارد بايد در نوشتارش فهم طرف مقابل را در نظر گرفته و خود را با مطالعه‌ى انواع علوم عرب، اشعار، خطبه‌ها، نظم و نثرشان، ورزيده كرده تا رعايت قوانين تاليف براى او ملكه و بتواند به راحتى مراد خويش را به متكلم بفهماند.  
خط ۵۸: خط ۵۸:
بخش دوم مربوط به احكام مخصوص تفسير ميباشد كه در آن به تبيين فصاحت و بلاغت كه دو عامل مهم در اعجاز قرآن ميباشند پرداخته شده است. اين دو با توجه به زمان، مكان و سليقه افراد مختلف ميگردند، چه بسا كلامى كه نزد عربهاى پيشين بليغ و بدون پيچيدگى بوده و الان براى ما زيبا نباشد، سپس از انواع بيان معنوى و لفظى بحث كرده و مطلب را با استعاره شروع ميكند و آن بر دو قسم است، استعاره‌ى مناسب كه در حد امكان استعمال آن واجب است و غير مناسب كه اجتناب از آن در حد امكان لازم ميباشد، در ادامه از كنايه بحث ميكند و هنگاميكه به بحث تشبيه ميرسد، غرض آنرا الحاق ناقص به كامل دانسته و در آيه '''(كانّهن بيض مكنون)''' (صافات: 49) تشبيه كامل به ناقص را توهّمى بيش ندانسته‌اند.  
بخش دوم مربوط به احكام مخصوص تفسير ميباشد كه در آن به تبيين فصاحت و بلاغت كه دو عامل مهم در اعجاز قرآن ميباشند پرداخته شده است. اين دو با توجه به زمان، مكان و سليقه افراد مختلف ميگردند، چه بسا كلامى كه نزد عربهاى پيشين بليغ و بدون پيچيدگى بوده و الان براى ما زيبا نباشد، سپس از انواع بيان معنوى و لفظى بحث كرده و مطلب را با استعاره شروع ميكند و آن بر دو قسم است، استعاره‌ى مناسب كه در حد امكان استعمال آن واجب است و غير مناسب كه اجتناب از آن در حد امكان لازم ميباشد، در ادامه از كنايه بحث ميكند و هنگاميكه به بحث تشبيه ميرسد، غرض آنرا الحاق ناقص به كامل دانسته و در آيه '''(كانّهن بيض مكنون)''' (صافات: 49) تشبيه كامل به ناقص را توهّمى بيش ندانسته‌اند.  


طوفى زبان عربى را به خاطر قدرت، كثرت و گوناگونى الفاظ به شجاعت متصف و اين مسئله را در اسلوب «التفات» توضيح و موارد التفات را عدول از فعل حاضر به امر، ماضى به حاضر، حاضر به ماضى، تقديم و تاخير و. .. ميداند.  
طوفى زبان عربى را به خاطر قدرت، كثرت و گوناگونى الفاظ به شجاعت متصف و اين مسئله را در اسلوب «التفات» توضيح و موارد التفات را عدول از فعل حاضر به امر، ماضى به حاضر، حاضر به ماضى، تقديم و تاخير و... ميداند.  


ايشان به يكى ديگر از خصوصيات زبان عربى به نام «اعتراض» اشاره و آنرا وقوع كلام بيگانه در كلام عرب و به دو نوع زيبا و غير مناسب تقسيم و قسمتى را هم متوسط ميداند كه هيچ فايده‌اى در كلام ندارد.  
ايشان به يكى ديگر از خصوصيات زبان عربى به نام «اعتراض» اشاره و آنرا وقوع كلام بيگانه در كلام عرب و به دو نوع زيبا و غير مناسب تقسيم و قسمتى را هم متوسط ميداند كه هيچ فايده‌اى در كلام ندارد.  


در «ايجاز و اطناب» پس از تعريف ايجاز و تعبير از معناى كامل با كمترين حروف، بر اين باور هستند كه عرب توجه ويژه‌اى به ايجاز دارد و الفاظ زيادى مثل ادوات استفهام، شرط و. .. در اين زمينه وضع كرده و براى ايجاز جايگاه خاصى قائل است. او تعريف اطناب را طولانى كردن لفظ و معنا براى فهماندن بهتر كلام ميداند و استعمال ايجازى را در جاى اطناب و بالعكس را اشتباه، و غرض از تكرار موجود در قرآن را، تاكيد و بزرگ جلوه دادن مطلب ميداند و بر اين باور هستند كه تكرار غير مفيد در قرآن نيامده است. و اين مطلب را ثابت ميكند كه خطاب با جمله اسميه شيواتر از جمله فعليه بوده و هم چنين هر كلامى كه در قرآن با «لام» آمده است براى اشاره به مسائلى مهم است، و جهت توضيح اين مطلب از آيات قرآن استمداد مى جويد. ايشان 29 نوع از انواع معنوى علم بيان را متذكر و تفصيلا بررسى ميكند.
در «ايجاز و اطناب» پس از تعريف ايجاز و تعبير از معناى كامل با كمترين حروف، بر اين باور هستند كه عرب توجه ويژه‌اى به ايجاز دارد و الفاظ زيادى مثل ادوات استفهام، شرط و... در اين زمينه وضع كرده و براى ايجاز جايگاه خاصى قائل است. او تعريف اطناب را طولانى كردن لفظ و معنا براى فهماندن بهتر كلام ميداند و استعمال ايجازى را در جاى اطناب و بالعكس را اشتباه، و غرض از تكرار موجود در قرآن را، تاكيد و بزرگ جلوه دادن مطلب ميداند و بر اين باور هستند كه تكرار غير مفيد در قرآن نيامده است. و اين مطلب را ثابت ميكند كه خطاب با جمله اسميه شيواتر از جمله فعليه بوده و هم چنين هر كلامى كه در قرآن با «لام» آمده است براى اشاره به مسائلى مهم است، و جهت توضيح اين مطلب از آيات قرآن استمداد مى جويد. ايشان 29 نوع از انواع معنوى علم بيان را متذكر و تفصيلا بررسى ميكند.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش