۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آیتاللهخ' به 'آیتالله خ') |
جز (جایگزینی متن - 'عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]]' به 'آقا ضياء عراقى ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در ابتداى جلد اول كتاب، تعريفى از علم اصول فقه ارائه شده و تعريف مشهور از علم اصول فقه و برخى تعريفات علماى ديگر، مانند آيتالله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و آيتالله عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]]، مورد خدشه قرار گرفته است. نگارنده، معتقد است تعريف مشهور از علم اصول فقه، برخى از مباحث را، مانند بحث از حجيت قطع، از موضوع علم اصول فقه خارج مىكند. | در ابتداى جلد اول كتاب، تعريفى از علم اصول فقه ارائه شده و تعريف مشهور از علم اصول فقه و برخى تعريفات علماى ديگر، مانند آيتالله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و آيتالله [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]] ، مورد خدشه قرار گرفته است. نگارنده، معتقد است تعريف مشهور از علم اصول فقه، برخى از مباحث را، مانند بحث از حجيت قطع، از موضوع علم اصول فقه خارج مىكند. | ||
در ادامه، نويسنده، به بررسى موضوع علم اصول فقه پرداخته و در مورد تشخيص ملاك موضوع اين علم، نظريات برخى از علماى معاصر را رد كرده و اقسام مباحث و مسائل اين علم را تبيين كرده است. | در ادامه، نويسنده، به بررسى موضوع علم اصول فقه پرداخته و در مورد تشخيص ملاك موضوع اين علم، نظريات برخى از علماى معاصر را رد كرده و اقسام مباحث و مسائل اين علم را تبيين كرده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در ادامه، نگارنده، به معانى واجب توصلى و تعبدى و نقش نيت و قصد قربت در آنها اشاره كرده و و از لحاظ اصل لفظى و عملى، توصلى بودن و تعبدى بودن واجبات را با توجه به معانى مختلف آنها بيان كرده و عدم امكان قصد امتثال امر، در متعلق اوامر را نيز بررسى نموده است. | در ادامه، نگارنده، به معانى واجب توصلى و تعبدى و نقش نيت و قصد قربت در آنها اشاره كرده و و از لحاظ اصل لفظى و عملى، توصلى بودن و تعبدى بودن واجبات را با توجه به معانى مختلف آنها بيان كرده و عدم امكان قصد امتثال امر، در متعلق اوامر را نيز بررسى نموده است. | ||
وى، در اين زمينه، ديدگاههاى [[آخوند خراسانى]]، ميرزاى نايينى، عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]]، آیتالله خويى و [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]]، در تعبدى بودن يا توصلى بودن متعلق اوامر و اجراى اصول لفظى و عملى در اين زمينه را بازگو كرده و حاصل اين ديدگاهها را بيان نموده است. | وى، در اين زمينه، ديدگاههاى [[آخوند خراسانى]]، ميرزاى نايينى، [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]] ، آیتالله خويى و [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]]، در تعبدى بودن يا توصلى بودن متعلق اوامر و اجراى اصول لفظى و عملى در اين زمينه را بازگو كرده و حاصل اين ديدگاهها را بيان نموده است. | ||
در بخش بعدى مباحث مربوط به اوامر، نويسنده، به بررسى دلالت صيغه امر بر فور و تراخى و مره و تكرار اشاره كرده و تقسيمات واجب، مانند واجب نفسى و غيرى، واجب تعيينى و تخييرى، واجب عينى و كفايى بر حسب اطلاق صيغه و بدون وجود قرينه يا قيدى خاص را تبيين نموده است. بحث از إجزاء و مجزى بودن امر اضطرارى بعد از رفع اضطرار و جريان اصل لفظى و عملى در اين باره، از مباحث پايانى اوامر و مباحث پايانى مجلد چهارم از اين مجموعه است. | در بخش بعدى مباحث مربوط به اوامر، نويسنده، به بررسى دلالت صيغه امر بر فور و تراخى و مره و تكرار اشاره كرده و تقسيمات واجب، مانند واجب نفسى و غيرى، واجب تعيينى و تخييرى، واجب عينى و كفايى بر حسب اطلاق صيغه و بدون وجود قرينه يا قيدى خاص را تبيين نموده است. بحث از إجزاء و مجزى بودن امر اضطرارى بعد از رفع اضطرار و جريان اصل لفظى و عملى در اين باره، از مباحث پايانى اوامر و مباحث پايانى مجلد چهارم از اين مجموعه است. |
ویرایش