هداية المسترشدين في شرح معالم‌الدين (طبع قدیم)‌: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «')
خط ۴۳: خط ۴۳:
كتاب«هداية المسترشدين»، نوشته علامه محقق، شيخ محمد تقى بن محمد رحيم(عبد الرحيم) رازى اصفهانى نجفى(متوفاى 1248ق)، به زبان عربى و شرح كتاب«معالم الدين» شيخ حسن، فرزند [[شهيد ثانى]] است.
كتاب«هداية المسترشدين»، نوشته علامه محقق، شيخ محمد تقى بن محمد رحيم(عبد الرحيم) رازى اصفهانى نجفى(متوفاى 1248ق)، به زبان عربى و شرح كتاب«معالم الدين» شيخ حسن، فرزند [[شهيد ثانى]] است.


اين كتاب، مورد قبول و تعريف بزرگان و محققين علم اصول واقع شده، تا جايى كه مؤلف، به«صاحب حاشيه»، مشهور شده و حتى خاندان او نيز به اين اسم شهرت پيدا كرده‌اند و منظور از«صاحب حاشيه» به صورت مطلق و بدون قرينه، در كتاب‌هاى اصولى، شيخ محمد تقى اصفهانى است.
اين كتاب، مورد قبول و تعريف بزرگان و محققين علم اصول واقع شده، تا جايى كه مؤلف، به «صاحب حاشيه»، مشهور شده و حتى خاندان او نيز به اين اسم شهرت پيدا كرده‌اند و منظور از«صاحب حاشيه» به صورت مطلق و بدون قرينه، در كتاب‌هاى اصولى، شيخ محمد تقى اصفهانى است.


كتاب«هداية المسترشدين»، تحول عظيمى در علم اصول ايجاد كرده و بزرگانى همچون [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]]، ميرزا حبيب اللّه رشتى، آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] و ديگر بزرگان و صاحب‌نظران علم اصول، به آن توجه كرده‌اند.
كتاب«هداية المسترشدين»، تحول عظيمى در علم اصول ايجاد كرده و بزرگانى همچون [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]]، ميرزا حبيب اللّه رشتى، آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] و ديگر بزرگان و صاحب‌نظران علم اصول، به آن توجه كرده‌اند.
خط ۶۷: خط ۶۷:
1. در مطلب اول از المقصد الثانى معالم، اين عبارت وجود دارد: «و إن كان بدون المناسبة فهو المرتجل. أصل لا ريب في وجوب الحقيقة اللغوية و العرفية...».
1. در مطلب اول از المقصد الثانى معالم، اين عبارت وجود دارد: «و إن كان بدون المناسبة فهو المرتجل. أصل لا ريب في وجوب الحقيقة اللغوية و العرفية...».


شارح، در بين كلمه«المرتجل» و«أصل» بحثى را آغاز كرده كه از صفحه 21 تا صفحه 91 ادامه پيدا مى‌كند. در ابتداى ورود به اين مبحث، اين‌طور مى‌نويسد: «و حيث إن المصنف اقتصر في مباحث الألفاظ على قليل من مطالبها و كان هناك فوائد يليق الإشارة إليها و مطالب جيّدة يتوقف كثير من المباحث المتعلّقة بالألفاظ عليها كان الحري الإشارة إلى ما يسع المقام لذكرها و لنضع ذلك في فوائد.»
شارح، در بين كلمه «المرتجل» و«أصل» بحثى را آغاز كرده كه از صفحه 21 تا صفحه 91 ادامه پيدا مى‌كند. در ابتداى ورود به اين مبحث، اين‌طور مى‌نويسد: «و حيث إن المصنف اقتصر في مباحث الألفاظ على قليل من مطالبها و كان هناك فوائد يليق الإشارة إليها و مطالب جيّدة يتوقف كثير من المباحث المتعلّقة بالألفاظ عليها كان الحري الإشارة إلى ما يسع المقام لذكرها و لنضع ذلك في فوائد.»


ايشان، در اين قسمت، 12 فايده را ذكر مى‌كنند كه مهم‌ترين آنها عبارتند از: حقيقت و مجاز، وضع شخصى و نوعى، اقسام وضع به اعتبار موضوع‌له، وضع مفرد و مركب، علائم حقيقت و مجاز و مشتق.
ايشان، در اين قسمت، 12 فايده را ذكر مى‌كنند كه مهم‌ترين آنها عبارتند از: حقيقت و مجاز، وضع شخصى و نوعى، اقسام وضع به اعتبار موضوع‌له، وضع مفرد و مركب، علائم حقيقت و مجاز و مشتق.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش