الآلوسي و التشيع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «'
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «')
خط ۶۳: خط ۶۳:




در قرن دوازدهم هجرى قمرى، در تداوم جريان يورش‌هاى هدف‌مند دشمنان اسلام كه با انگيزه تخريب چهره تشيع صورت مى‌گرفت، کتابى به نام«الصواعق الموبقة»، به زبان عربى و به قلم نويسنده‌اى موسوم به«نصر الله كابلى» نگاشته شد؛ گر چه اين نوشتار، خود، جايگاهى ماندگار در عرصه چالش‌هاى فرهنگى - مذهبى به دست نياورد، ولى با پيدايش«مولوى عبدالعزيز دهلوى فاروقى»، متوفاى 1239ق و تأليف کتاب«تحفه اثنى عشريه»، شبهات و مغالطات کتاب صواعق، در كالبدى جديد نمايان گرديد.
در قرن دوازدهم هجرى قمرى، در تداوم جريان يورش‌هاى هدف‌مند دشمنان اسلام كه با انگيزه تخريب چهره تشيع صورت مى‌گرفت، کتابى به نام«الصواعق الموبقة»، به زبان عربى و به قلم نويسنده‌اى موسوم به «نصر الله كابلى» نگاشته شد؛ گر چه اين نوشتار، خود، جايگاهى ماندگار در عرصه چالش‌هاى فرهنگى - مذهبى به دست نياورد، ولى با پيدايش«مولوى عبدالعزيز دهلوى فاروقى»، متوفاى 1239ق و تأليف کتاب«تحفه اثنى عشريه»، شبهات و مغالطات کتاب صواعق، در كالبدى جديد نمايان گرديد.


اختلافات شيعه و سنى كه تا آن زمان به امورى، همچون امامت و جانشينى پيامبر(ص) محدود بود، به شكافى عميق در همه زمينه‌هاى دينى، از مباحث نظرى الهيات گرفته تا دستورات عملى ابواب فقهى بدل گشت.
اختلافات شيعه و سنى كه تا آن زمان به امورى، همچون امامت و جانشينى پيامبر(ص) محدود بود، به شكافى عميق در همه زمينه‌هاى دينى، از مباحث نظرى الهيات گرفته تا دستورات عملى ابواب فقهى بدل گشت.
خط ۷۳: خط ۷۳:
البته از آن‌جا كه اين کتاب، نيز به زبان فارسى نوشته شده بود، نمى‌توانست مورد استفاده بيشتر مسلمانان كه عرب‌زبان بودند، قرار گيرد و لازم بود تا جهت ترجمه آن به زبان عربى، اقدام گردد، ولى قبل از اينكه چنين عملى صورت گيرد، متن«تحفه»، توسط شخصى به نام غلام محمد بن محيى الدين بن عمر اسلمى، در سال 1227ق، به عربى ترجمه شد و سپس در سال 1301ق، توسط«[[آلوسی، محمود بن عبدالله|سيد محمود شكرى آلوسى]]»، در کتابى به نام«المنحة الآلهية» تلخيص گرديد. وى كه خود را منتسب به أهل البيت(ع) و از سلاله سادات و محبّ آنان مى‌داند، شيعه را فرقه‌اى ساختگى معرفى كرده كه عقايد آنان برگرفته از اهل بيت(ع) نمى‌باشد. او، براى اثبات اين نظريه خود، به جاى مراجعه به منابع و كتب علمى شيعه، به كلام مخالفين شيعه استناد و استدلال مى‌كند كه البته استدلالات وى، خالى از افتراء و تهمت و گاهى سبّ و دشنام نيست؛ در حالى كه اين مسير و چنين روش بحثى، مناسب يك عالم محقق و اهل قلم و انديشه نمى‌باشد.
البته از آن‌جا كه اين کتاب، نيز به زبان فارسى نوشته شده بود، نمى‌توانست مورد استفاده بيشتر مسلمانان كه عرب‌زبان بودند، قرار گيرد و لازم بود تا جهت ترجمه آن به زبان عربى، اقدام گردد، ولى قبل از اينكه چنين عملى صورت گيرد، متن«تحفه»، توسط شخصى به نام غلام محمد بن محيى الدين بن عمر اسلمى، در سال 1227ق، به عربى ترجمه شد و سپس در سال 1301ق، توسط«[[آلوسی، محمود بن عبدالله|سيد محمود شكرى آلوسى]]»، در کتابى به نام«المنحة الآلهية» تلخيص گرديد. وى كه خود را منتسب به أهل البيت(ع) و از سلاله سادات و محبّ آنان مى‌داند، شيعه را فرقه‌اى ساختگى معرفى كرده كه عقايد آنان برگرفته از اهل بيت(ع) نمى‌باشد. او، براى اثبات اين نظريه خود، به جاى مراجعه به منابع و كتب علمى شيعه، به كلام مخالفين شيعه استناد و استدلال مى‌كند كه البته استدلالات وى، خالى از افتراء و تهمت و گاهى سبّ و دشنام نيست؛ در حالى كه اين مسير و چنين روش بحثى، مناسب يك عالم محقق و اهل قلم و انديشه نمى‌باشد.


در جواب اين کتاب، چندين تن از علماى شيعه، به تأليف کتاب و مقاله مبادرت ورزيدند كه از جمله مى‌توان به«بيان تصحيف المنحة الالهية عن النفثة الشيطانية»، تأليف شيخ مهدى خالصى كاظمى و هم‌چنين«نقض المنحة الآلوسية»، به قلم محمد بن طاهر الفضلى السماوى و«ميزان الحق لاختيار المذهب الأحق»، به قلم شيخ باقر بن شيخ حسن بن شيخ اسد الله تسترى اشاره كرد.
در جواب اين کتاب، چندين تن از علماى شيعه، به تأليف کتاب و مقاله مبادرت ورزيدند كه از جمله مى‌توان به «بيان تصحيف المنحة الالهية عن النفثة الشيطانية»، تأليف شيخ مهدى خالصى كاظمى و هم‌چنين«نقض المنحة الآلوسية»، به قلم محمد بن طاهر الفضلى السماوى و«ميزان الحق لاختيار المذهب الأحق»، به قلم شيخ باقر بن شيخ حسن بن شيخ اسد الله تسترى اشاره كرد.


در تداوم اين حركت، عالم بزرگوار، سيد امير محمد، فرزند [[موسوی کاظمی قزوینی، محمد|سيد محمد مهدى كاظمى قزوينى]] با اطلاع از انتشار اين کتاب در قاهره و پس از مطالعه آن، تصميم به نوشتن کتابى در جواب آن مى‌گيرد و با تأسى از روش علماى شيعه، افترائات و تهمت‌هاى وى را با منطق محكم و دلايل قوى پاسخ مى‌گويد. تأليف اين کتاب، در سال 1385ق، به پايان رسيده است.
در تداوم اين حركت، عالم بزرگوار، سيد امير محمد، فرزند [[موسوی کاظمی قزوینی، محمد|سيد محمد مهدى كاظمى قزوينى]] با اطلاع از انتشار اين کتاب در قاهره و پس از مطالعه آن، تصميم به نوشتن کتابى در جواب آن مى‌گيرد و با تأسى از روش علماى شيعه، افترائات و تهمت‌هاى وى را با منطق محكم و دلايل قوى پاسخ مى‌گويد. تأليف اين کتاب، در سال 1385ق، به پايان رسيده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش