نهاية الدراية في شرح الكفاية (ط. قم): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۳: خط ۴۳:
==معرفى اجمالى==
==معرفى اجمالى==


«نهاية الدراية في شرح الكفاية»، نوشته آیت‌الله، [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمد حسين اصفهانى]] غروى، مشهور به كمپانى(1296 - 1361ق)، است. اين كتاب، به زبان عربى و شرحى بر «كفاية الاصول» [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] است.
«نهاية الدراية في شرح الكفاية»، نوشته آیت‌الله، [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمد حسين اصفهانى]] غروى، مشهور به كمپانى(1296 - 1361ق)، است. اين كتاب، به زبان عربى و شرحى بر «كفاية الاصول» [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] است.


تأليف كتاب «نهاية الدراية»، در دوازدهم شعبان 1332ق، به پايان رسيده است.
تأليف كتاب «نهاية الدراية»، در دوازدهم شعبان 1332ق، به پايان رسيده است.


البته قسمتى از متن «نهاية الدراية»، در زمان حيات مرحوم [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] نوشته شده، زيرا در عبارت‌هاى مؤلف، پس از نام آخوند، لفظ «أدام اللّه أيامه» و «مد ظلّه» و نظاير آن آمده است. اين عبارات، در تمام جلد اوّل و تا صفحه 22 جلد دوم كتاب ديده مى‌شود، امّا از آن صفحه به بعد و در جلد سوّم نيز عبارت «قدس سره»، پس از نام آخوند وجود دارد.
البته قسمتى از متن «نهاية الدراية»، در زمان حيات مرحوم [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] نوشته شده، زيرا در عبارت‌هاى مؤلف، پس از نام آخوند، لفظ «أدام اللّه أيامه» و «مد ظلّه» و نظاير آن آمده است. اين عبارات، در تمام جلد اوّل و تا صفحه 22 جلد دوم كتاب ديده مى‌شود، امّا از آن صفحه به بعد و در جلد سوّم نيز عبارت «قدس سره»، پس از نام آخوند وجود دارد.


گر چه تأليف كتاب، در سال 1332ق به پايان رسيده، اما در سال 1343ق؛ يعنى چند سال بعد از وفات [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] (1329ق)، چاپ شده است.
گر چه تأليف كتاب، در سال 1332ق به پايان رسيده، اما در سال 1343ق؛ يعنى چند سال بعد از وفات [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] (1329ق)، چاپ شده است.
خط ۶۷: خط ۶۷:
جلد سوم، مباحث استصحاب، تعادل و تراجيح، اجتهاد و تقليد، قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد را در بر دارد.
جلد سوم، مباحث استصحاب، تعادل و تراجيح، اجتهاد و تقليد، قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد را در بر دارد.


شارح، به دليل آشنايى با فلسفه اسلامى و تدريس آن، در اصول نيز مبانى فلسفى را به پيروى از استادش گسترش داده است. بنا بر اين، كتاب، داراى متنى سنگين و فشرده است و مملو از نظريات بزرگان فلسفه اسلامى نظير صدر المتألهين، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] ابوعلى سينا و [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]] مى‌باشد.
شارح، به دليل آشنايى با فلسفه اسلامى و تدريس آن، در اصول نيز مبانى فلسفى را به پيروى از استادش گسترش داده است. بنا بر اين، كتاب، داراى متنى سنگين و فشرده است و مملو از نظريات بزرگان فلسفه اسلامى نظير صدر المتألهين، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] ابوعلى سينا و [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]] مى‌باشد.


مباحث عقلى كتاب، نظير موضوع علم اصول، طلب و اراده، بحث ضد، بحث وضع، معنى حروف، تبديل امتثال، حسن و قبح عقلى و به خصوص مبحث مشتق، آميخته‌اى از اصول و فلسفه است.
مباحث عقلى كتاب، نظير موضوع علم اصول، طلب و اراده، بحث ضد، بحث وضع، معنى حروف، تبديل امتثال، حسن و قبح عقلى و به خصوص مبحث مشتق، آميخته‌اى از اصول و فلسفه است.
خط ۸۱: خط ۸۱:
#كتاب «نهاية الدراية»، تا قبل از حواشى جزء اوّل - كه در جلد سوم به چاپ رسيده است - شرح كفاية الأصول مرحوم آخوند است، اما از اين قسمت به بعد و همين‌طور مباحث قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد، نظريات مؤلف است.
#كتاب «نهاية الدراية»، تا قبل از حواشى جزء اوّل - كه در جلد سوم به چاپ رسيده است - شرح كفاية الأصول مرحوم آخوند است، اما از اين قسمت به بعد و همين‌طور مباحث قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد، نظريات مؤلف است.
در اين قسمت‌ها، مؤلف، علاوه بر مآخذ قبل، از نظريات مرحوم نايينى و مرحوم آقا رضا همدانى، صاحب تعليقه بر رسائل نيز استفاده كرده كه نشان از تحقيقات جديد مؤلف دارد.
در اين قسمت‌ها، مؤلف، علاوه بر مآخذ قبل، از نظريات مرحوم نايينى و مرحوم آقا رضا همدانى، صاحب تعليقه بر رسائل نيز استفاده كرده كه نشان از تحقيقات جديد مؤلف دارد.
#شارح، به دليل احاطه‌اى كه بر حواشى و تعليقات استادش [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] - قدس سره - بر رسائل داشته، در بسيارى موارد، از تعليقات ايشان براى تبيين مطالب كفايه استفاده مى‌كند.
#شارح، به دليل احاطه‌اى كه بر حواشى و تعليقات استادش [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] - قدس سره - بر رسائل داشته، در بسيارى موارد، از تعليقات ايشان براى تبيين مطالب كفايه استفاده مى‌كند.
#احاطه مؤلف صرفا بر نظريات استادش نبوده، بلكه بر نظريات [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] نيز احاطه كامل داشته و گاهى عبارت‌هاى «فرائد الأصول» شيخ را تصحيح كرده و نظر اصلى ايشان را بيان مى‌فرمايد، مانند آنچه در صفحه 49 از جلد دوم، سطر 11 آمده است.
#احاطه مؤلف صرفا بر نظريات استادش نبوده، بلكه بر نظريات [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] نيز احاطه كامل داشته و گاهى عبارت‌هاى «فرائد الأصول» شيخ را تصحيح كرده و نظر اصلى ايشان را بيان مى‌فرمايد، مانند آنچه در صفحه 49 از جلد دوم، سطر 11 آمده است.
#از نكات مهم در متن كتاب، برخورد محترمانه مرحوم كمپانى - قدس سره - با نظريات استادش، آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] است. چه بسا ايشان به نظريات استادش اشكال داشته و آن را رد كرده است، امّا در ابتدا به نظر نمى‌رسد كه اين، اشكال بر مرحوم آخوند باشد و تصور مى‌شود كه توضيح و شرح نظريه اوست، زيرا شارح از عبارت‌هاى «يرد عليه» و نظاير آن استفاده نكرده و از الفاظ محترمانه استفاده نموده است و اين، از نكات مهم اخلاقى و تربيتى براى طلاب و محصلين علوم دينى و غير دينى است.
#از نكات مهم در متن كتاب، برخورد محترمانه مرحوم كمپانى - قدس سره - با نظريات استادش، آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] است. چه بسا ايشان به نظريات استادش اشكال داشته و آن را رد كرده است، امّا در ابتدا به نظر نمى‌رسد كه اين، اشكال بر مرحوم آخوند باشد و تصور مى‌شود كه توضيح و شرح نظريه اوست، زيرا شارح از عبارت‌هاى «يرد عليه» و نظاير آن استفاده نكرده و از الفاظ محترمانه استفاده نموده است و اين، از نكات مهم اخلاقى و تربيتى براى طلاب و محصلين علوم دينى و غير دينى است.


===تفاوت مجلدات:===
===تفاوت مجلدات:===


#در جلد اول، مؤلف، مكررا نظريات ميرزا حبيب الله رشتى، صاحب بدايع الأفكار را مطرح كرده و بررسى مى‌نمايد و با توجه به دشوارى متن بدايع الأفكار و نظريات مطرح شده در آن، اين جلد از كتاب نيز داراى متنى علمى‌تر و پيچيده‌تر است. در اين جلد، علاوه بر نظريات ميرزاى رشتى، از نظريات صاحب فصول، شيخ محمد تقى اصفهانى؛ صاحب هداية المسترشدين (به تعبير مؤلف، صاحب حاشيه بر معالم)؛ شيخ على نهاوندى، صاحب تشريح الأصول؛ سيد يزدى، صاحب حاشيه مكاسب؛ شيخ هادى تهرانى، صاحب محجة العلماء و ديگر بزرگان مطرح و بررسى مى‌شود، اما در جلد دوم و سوم، به جز در بحث اقل و اكثر ارتباطى، متأسفانه نظريات اين بزرگان، به ندرت مطرح شده و فقط به نظريات شيخ اعظم و مرحوم [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] بسنده شده است.
#در جلد اول، مؤلف، مكررا نظريات ميرزا حبيب الله رشتى، صاحب بدايع الأفكار را مطرح كرده و بررسى مى‌نمايد و با توجه به دشوارى متن بدايع الأفكار و نظريات مطرح شده در آن، اين جلد از كتاب نيز داراى متنى علمى‌تر و پيچيده‌تر است. در اين جلد، علاوه بر نظريات ميرزاى رشتى، از نظريات صاحب فصول، شيخ محمد تقى اصفهانى؛ صاحب هداية المسترشدين (به تعبير مؤلف، صاحب حاشيه بر معالم)؛ شيخ على نهاوندى، صاحب تشريح الأصول؛ سيد يزدى، صاحب حاشيه مكاسب؛ شيخ هادى تهرانى، صاحب محجة العلماء و ديگر بزرگان مطرح و بررسى مى‌شود، اما در جلد دوم و سوم، به جز در بحث اقل و اكثر ارتباطى، متأسفانه نظريات اين بزرگان، به ندرت مطرح شده و فقط به نظريات شيخ اعظم و مرحوم [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] بسنده شده است.
#از ديگر نكاتى كه در جلد اول رعايت شده، آن است كه عموم منابعى كه اسامى آنها به كنايه در متن ذكر شده، به وسيله حواشى مشخص شده‌اند، اما در جلد دوم و به‌خصوص قسمت برائت، نام صاحبان مآخذ مشخص نشده و به‌صورت كنايه ذكر شده‌اند.
#از ديگر نكاتى كه در جلد اول رعايت شده، آن است كه عموم منابعى كه اسامى آنها به كنايه در متن ذكر شده، به وسيله حواشى مشخص شده‌اند، اما در جلد دوم و به‌خصوص قسمت برائت، نام صاحبان مآخذ مشخص نشده و به‌صورت كنايه ذكر شده‌اند.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش