۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - 'ملاصدراى شيرازى' به 'ملاصدراى شيرازى ') |
||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
مقارن همين دوران بود كه حركت جديدى در نضج و كمال يافتن حكمت و فلسفه مسلمين آغاز شد و اقبالى تمام به حكمت به وجود آمد. دوران شكوفايى اين نهضت فكرى در عصر حكيم فرزانه ميرداماد (ره) و در حوزه اصفهان بود. | مقارن همين دوران بود كه حركت جديدى در نضج و كمال يافتن حكمت و فلسفه مسلمين آغاز شد و اقبالى تمام به حكمت به وجود آمد. دوران شكوفايى اين نهضت فكرى در عصر حكيم فرزانه ميرداماد (ره) و در حوزه اصفهان بود. | ||
دورانى كه در آن ملاصدراى شيرازى باليد و رشد كرد و حكمت را وارد مرحلهاى جديد كرد مرحلهاى كه خود آن را بهحق «حكمت متعاليه» ناميد. | دورانى كه در آن [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدراى شيرازى]] باليد و رشد كرد و حكمت را وارد مرحلهاى جديد كرد مرحلهاى كه خود آن را بهحق «حكمت متعاليه» ناميد. | ||
== حكمت و فلسفه == | == حكمت و فلسفه == | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
كلام مرحوم فاضل تونى براى درك جايگاه بلند و شأن والاى علمى ميرداماد كلامى گوياست. مرحوم فاضل تونى گفته بود: «امروز بر علما فخر كن و بگو كلام مير را فهميدم.»<ref>قصص العلماء، ص333</ref>. | كلام مرحوم فاضل تونى براى درك جايگاه بلند و شأن والاى علمى ميرداماد كلامى گوياست. مرحوم فاضل تونى گفته بود: «امروز بر علما فخر كن و بگو كلام مير را فهميدم.»<ref>قصص العلماء، ص333</ref>. | ||
و نيز از مدح و ستايشى كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] ملاصدراى شيرازى از استادش ميرداماد كرده است مقام علمى وى نزد حكيم بزرگى چون ملاصدرا معلوم مىشود. وى در نامهاى كه به ميرداماد نوشته است او را در حدّ اعلى ستايش نموده و در حد پرستش تعريف و مدح كرده است.<ref>اين نامه در كتاب شرح حال و آراء فلسفى ملاصدرا ص224 آمده است</ref>. | و نيز از مدح و ستايشى كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدراى شيرازى]] از استادش ميرداماد كرده است مقام علمى وى نزد حكيم بزرگى چون ملاصدرا معلوم مىشود. وى در نامهاى كه به ميرداماد نوشته است او را در حدّ اعلى ستايش نموده و در حد پرستش تعريف و مدح كرده است.<ref>اين نامه در كتاب شرح حال و آراء فلسفى ملاصدرا ص224 آمده است</ref>. | ||
ميرداماد خود نيز خويش را معلم مىخوانده و در برخى از نوشتههايش آنگاه كه مىخواهد از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] مطلبى را نقل كند مىگويد: «ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، شريك ما در تعليم گفته است...» و آنگاه كه مىخواهد از بهمنيار شاگرد [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] گفتهاى را نقل كند مىگويد: «شاگرد ما بهمنيار گفته است...»<ref>قصص العلماء، ص 333</ref>. | ميرداماد خود نيز خويش را معلم مىخوانده و در برخى از نوشتههايش آنگاه كه مىخواهد از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] مطلبى را نقل كند مىگويد: «ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، شريك ما در تعليم گفته است...» و آنگاه كه مىخواهد از بهمنيار شاگرد [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] گفتهاى را نقل كند مىگويد: «شاگرد ما بهمنيار گفته است...»<ref>قصص العلماء، ص 333</ref>. |
ویرایش