ولاية الأب و الجد في الفقه الإسلامي
ولاية الأب و الجد في الفقه الإسلامي، از آثار نویسنده و پژوهنده معاصر، عباس جلالینیا (معلّمی) (1334- 1388ش)، پژوهشی فقهی است که مسأله «سرپرستی پدر و پدربزرگ بر فرزند صغیر (نابالغ)» را در ابواب گوناگون فقه (بهویژه در باب ازدواج و خرید و فروش) از دیدگاه مذاهب اسلامی بررسی و تحلیل میکند. جعفر بیاتی این کتاب را تحقیق و تصحیح کرده است.
ولاية الأب و الجد في الفقه الإسلامي | |
---|---|
پدیدآوران | جلالی نیا، عباس (نويسنده) بیاتی، جعفر (مصحح) |
ناشر | آستان قدس رضوی. بنياد پژوهشهای اسلامى |
مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
سال نشر | 1394ش - 1436ق |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-971-922-1 |
موضوع | فقه جعفری - قرن 14 - قیم و مولی علیه (فقه) |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 8ج9ق 198/6 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
هدف و روش
- مجمع البحوث الإسلامیة، با بیان اینکه ولایت –به معنای ریاست و سیادت - فقط متعلق به خداست و هیچ کسی بر دیگری، ولایتی ندارد؛ مگر آنکه خدا اجازه بدهد؛ افزوده است: این مسأله که «چه کسی ولایت دارد؟» از مهمترین مسائل در تمامی علوم اسلامی و بهویژه علم فقه است و ولایت در فقه، بعد از ولایت خدا و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ص)، با سه وسیله: قرابت، ملکیت و حکم، ثابت میشود و ولایت پدر و جدّ، ولایت قهری است و در فقه به آن عنایت بسیاری شده است و مسائل فرعی فراوانی دارد. کتاب حاضر، اثر مستقلی است که این مسأله را با دیدگاه مقایسهای بین مذاهب اسلامی کاوش میکند. [۱]
- عباس جلالینیا (معلّمی) با نفی ارزشهای جاهلی و افراطی دانستن آن، تأکید کرده است: اسلام «ولایت پدر و جدّ» را اصلاح و تعدیل و بعدش امضا کرد و در نتیجه، این ولایت با ولایت جاهلی، تفاوت آشکاری دارد و از عطوفت و شفقت پدری سرچشمه میگیرد و محدود به شرایطی و برای مصلحت فرزند است. [۲]
ساختار و محتوا
- این اثر، از مباحث ذیل تشکیل شده است:
- مقدمه (قانون ولایت در برابر ارزشهای جاهلی، محدود بودن ولایت پدر در اسلام، افراطیگری جاهلی در باب ولایت پدر و انگیزه انتخاب این موضوع)؛
- باب اول: معنا و انواع ولایت؛
- باب دوم: عوامل و شرایط ولایت؛
- باب سوم: ولایت پدر و جدّ؛
- باب چهارم: چند مسأله فرعی فقهی در باب ولایت پدر و جدّ؛
- خاتمه (فهرستی از نمونههای فقهی از مبحث «ولایت پدر و جدّ» در سراسر فقه).
نمونه مباحث
- اختلافی در این مسأله نیست که پدر و جدّ بر فرزند صغیرشان، در باب اموالش ولایت دارند و نصّ و فتوا و سیره هر سه بر آن دلالت میکند. [۳]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.