وقعة صفين
وقعة صفين، اثر ماندگار نصر بن مزاحم منقرى، به زبان عربى است كه توسط عبدالسلام محمدهارون تحقيق و منتشر شده است.
وقعة صفین | |
---|---|
پدیدآوران | نصر بن مزاحم (نویسنده) هارون، عبدالسلام محمد (محقق) |
ناشر | مکتبة آیتالله المرعشي النجفي(ره) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1404 ق |
چاپ | 2 |
موضوع | جنگ صفین، 36ق. علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - جنگها |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 37/95 /ص7ن6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
كتاب وقعة صفين، از منابع كهن و مهم تاريخ اسلام در موضوع زندگى اميرمؤمنان على(ع) و از معدود نوشتههاى برجاىمانده در موضوع نبرد صفين است.
در ميان آثار مؤلف، وقعة صفين تنها اثر و شايد مهمترين اثر بازمانده از نصر بن مزاحم، يكى از باارزشترين تكنگارىهايى است كه از يكى از نبردهاى بسيار حساس و اختلافبرانگيز بعدى در ميان مسلمانان به دست ما رسيده است. اين ارزش، نهتنها بهخاطر اطلاعات گرانقيمتى است كه در اين كتاب درباره نبرد صفين آمده، بلكه بهخاطر آنكه ساختار بسيارى از كتابهاى قرن سوم و خصوصا تكنگارىهاى تاريخى آن روزگار را نشان مىدهد، داراى اهميت است[۱]
كتاب وقعة صفين، تنها اثر مفصلى است كه درباره وقايع نبرد صفين تأليف شده و برجاى مانده است. اين اثر، در طول تاريخ مورد استفاده برخى از مورخان بزرگ مانند ابن ابىالحديد و ابن عساكر بوده است. طبعا مىبايست بخش صفين تاريخ طبرى را هم دومين اثر از اين نوع به حساب آورد كه به نوبه خود بخشهايى از كتاب صفين ابومخنف و روايات ديگرى در اين باب را براى ما حفظ كرده است[۲]
نصر بن مزاحم در اين اثر، از كتابهاى مختلفى بهره برده است؛ از برخى بهتفصيل و از برخى ديگر بهاجمال. وى اين موارد را بهتفكيك روشن كرده و تنها در موارد معدودى، نقلهاى آنها را با هم درمىآميزد؛ كارى كه در ميان مورخان آن دوره معمول بوده است. براى مثال، در يك مورد، نقلهاى «عمرو بن شمر»، «عمر بن سعد اسدى» و «محمد بن عبيدالله» را كه با توجه به ساير اسناد كتاب سه منبع مستقل از يكديگر هستند، در هم آميخته است. اين كار را در موارد ديگر هم انجام داده است[۳]
بااينهمه بايد گفت، بهطور كلى كتاب وقعة صفين نصر بن مزاحم از دو اثر بزرگ در اين زمينه استفاده كرده است: نخست، كتاب صفين جابر بن يزيد جعفى و ديگرى، كتاب صفين عمر بن سعد اسدى كه وى هم به نوبه خود از كتاب صفين ابومخنف استفاده كامل برده است. نصر علاوه بر آنها از آثار ديگر هم استفاده كرده..[۴]
وقعة صفين در يك جلد و مشتمل بر هشت جزء است. جزء اول، از ورود امام على(ع) به كوفه تا ارسال نمايندگانى نزد معاويه را گزارش مىكند. جزء دوم، تبادل سفرا و نامهها تا تدارکو تجهيز دو سپاه عراق و شام را در بر مىگيرد. جزء سوم، به بسيج عمومى و حركت دو سپاه به صفين اختصاص يافته و ضمناً وقايع جنبى مرتبط به جنگ را هم ترسيم مىكند. جزء چهارم تا هفتم، به اصل نبرد صفين تا حيله عمرو عاص مىپردازد و بالاخره جزء هشتم، درباره حكميت و آثار و پيامدهاى آن، از جمله ظهور خوارج است.
نصر بن مزاحم در دو بخش از كتاب: يكى درباره معاويه و ديگرى عمار، كوشش كرده است تا چند حديث مسند را نقل كند؛ طبعا درباره معاويه احاديثى در مذمت و درباره عمار احاديثى در ستايش. اين دو بخش با ساير قسمتهاى كتاب متفاوت است و تكتك احاديث بسان ديگر كتابهاى روايى با سند نقل شده است.
بخش مربوط به معاويه، نقل رواياتى در مذمت اوست كه در صفحات 216-221 آمده است و بخش دوم درباره عمار در صفحات 323-326 آمده است[۵]
در موارد اندكى، نصر بن مزاحم از خود اظهار نظرهايى دارد. طبعاً اين برخلاف مشى اين قبيل نويسندگان است. بااينحال، گهگاه اشاراتى درباره متنى كه نقل مىكنند، دارند؛ از آن جمله است در صفحات 80، 167، 362، 363 (و قد قيل إن عليا لم يجرح قط)[۶]
شيوه تأليف اين اثر، مانند ديگر آثار معمول در اين دوره، حديثى است و امتياز آن، روايت كردن با دو يا سه واسطه از كسانى است كه خود در جنگ صفين حضور داشتهاند و از آنجا كه اين اثر در مكتب تاريخنگارى عراق تدوين شده، سلسله اسناد بيشتر روايات آن به رجال و راويان شيعى مانند اصبغ بن نباته، حارث بن حصيره ازدى، صعصعة بن صوحان، جابر بن يزيد جُعفى منتهى مىشود.
نصر بن مزاحم به دليل گرايش خاص خود به امام على(ع)، خطبههايى از آن حضرت را نقل كرده و به بسيارى از امور اجتماعى و فرهنگى، بهويژه نظامى پرداخته است. او گاه چنان دقيق به گزارش تاكتيكهاى جنگى و روانى، شيوه آرايش سپاه، رجزها، هجوها و سوگوارىها و تصويرپردازى از جامهها، اسلحهها، ابزار جنگى، وصف اسبها و... مىپردازد كه مىتوان بهآسانى، رخدادها، حوادث و صحنههاى اين پيكار را بازسازى كرد[۷]
كتاب وقعة صفين فقط گزارش وقايع نيست، بلكه حاوى موجبات بروز تدريجى هر واقعه، گفتگوها، مكاتبات، پيامها، مشورتها، مذاكرات خصوصى، خطبهها، برخوردها و بسيارى نكات ديگر است. بهعلاوه اسناد هر روايت نيز مذكور است و اين خصائص، كتاب را خواندنى و پرفايده كرده است. از آن جمله، گفتگوى جرير با معاويه و ابلاغ پيام حضرت اميرالمؤمنين و پاسخ معاويه، قرار و مدار معاويه و عمرو عاص بر سر حكومت مصر، نامه مهم اميرالمؤمنين به معاويه و اظهار نظر در مورد خلافت، رايزنى اميرالمؤمنين با مهاجران و انصار پيش از لشكركشى به شام، مختار گذاشتن اميرالمؤمنين اشخاص را در راهى كه مىخواستند اختيار كنند، نظر اميرالمؤمنين درباره پرداخت خونبهاى اربد فزارى كه زير دست و پاى تعقيبكنندگان مرد از بيت المال، بازداشتن اميرالمؤمنين حجر بن عدى و عمرو بن حمق را از دشنامگويى به شاميان، رفتار اميرالمؤمنين با دهقانان انبار، نمازگزاردن اميرالمؤمنين بر راهب مقتول در پيكار صفين و طلب آمرزش براى او كه از اميرالمؤمنين جدا نشد تا شهادت نصيبش شد، نامه اميرالمؤمنين به دو تن از سردارانش زياد بن نضر و شريح بن هانى در چگونگى تعبيه لشكر و مراقبتهاى لازم.
علاوه بر اينها دستورها و رهنمودهاى اميرالمؤمنين كه در موارد گوناگون آمده، پرمغز و درخور توجه خاص است؛ از آن جمله است آنچه به عاملان خراج در چگونگى رفتار با مردم نگاشته و نكاتى كه به فرماندهان لشكر خويش سفارش فرموده است.
خواننده با خواندن مطالب مندرج در كتاب بهتدريج به اين نتيجه مىرسد كه هرچه در رفتار و گفتار حضرت اميرالمؤمنين در زمينههاى مختلف، ايمان استوار و حقپرستى و صداقت و بزرگوارى ديده مىشود، از جانب معاويه و همگامان او حب جاه و مكنت و خدعهها و بندوبستهاى پوشيده و آشكار صورت مىگيرد.
مؤلف در نقل سخنان و نامههاى برخى از مخالفان، از جمله متن پاسخ معاويه و عمرو عاص به اميرالمؤمنين، هم انصاف و اعتدال به خرج داده و هم كتاب خود را مستند و معتبر كرده است[۸]