هنر داستانی در قرآن کریم

هنر داستانی در قرآن کریم تألیف محمد احمد خلف‌الله، مترجم محسن آرمین؛ زبان قرآن در توصیف رخدادهای تاریخی نیز علی القاعده نه زبان علمی و مورخانه، بلکه ناگزیر زبانی ادبی و هنری خواهد بود. او در این کتاب کوشیده است با اثبات این فرضیه، ابهام‌های موجود دربارۀ داستان‌های قرآن را بزداید و با برطرف‌کردن تهافت‌های ظاهری داستان‌های قرآن، به طعن‌های طاعنان و خرده‌گیری‌های مستشرقان علیه قرآن پاسخ گوید.

هنر داستانی در قرآن کریم
هنر داستانی در قرآن کریم
پدیدآورانخلف‌الله، محمد احمد (نویسنده) آرمین، محسن (مترجم)
ناشرنی
مکان نشرتهران
سال نشر۱۴۰۲ش
شابک4ـ0587ـ06ـ622ـ978
کد کنگره
‎‏ ‎‏88‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏خ‎‏8‎‏ف‎‏9‎‏‏

ساختار

کتاب از چهار بخش تشکیل شده است.

گزارش محتوا

تقریباً یک‌چهارم آیات قرآن را قصه شکل می‌دهد. کمتر سوره‌ای از قرآن را می‌توان سراغ گرفت که در آن داستانی از پیامبران و اقوام گذشته یا روایتی از حال و روز اهل بهشت و دوزخ و گفتگوی میان آنها نقل نشده باشد. قصۀ قرآنی از حیث نوع، طول، ساختار و موضوع و ماده بسیار متنوع است.

قرآن از هر موضوع و ماده‌ای، صرف‌نظر از اهمیت و ارزش آن در چشم و ذهن مخاطبان، برای انتقال پیام‌های دینی و اخلاقی بهره برده است. درواقع نقش و کارکرد قصه در قرآن با نقش و کارکرد قصه در انجیل و تورات به‌کلی متفاوت است. انجیل و تورات به یک معنا از آغاز تا انجام، یک روایت است. تورات از داستان آفرینش جهان آغاز و با خلقت آدم در بهشت و خوردن میوۀ ممنوعه و اخراج از باغ عدن و شرح‌حال فرزندان و ازدواج‌های آنها ادامه می‌یابد تا به یعقول و قوم بنی‌اسرائیل و داستان تولد موسی و پیامبری وی می‌رسد و با درگذشت موسی پایان می‌یابد. انجیل نیز از تولد عیسی آغاز و با به صلیب کشیده‌شدن و زندن‌شدن پس از مرگ و عروج وی به آسمان پایان می‌یابد. درحالی‌که قرآن در حکایات خود به بیان جزئیات حوادث و نام شخصیت‌های داستان و تاریخ رخدادها و ... هیچ اهتمامی ندارد. این تفاوت ساختاری افزون بر اینکه ناقض فرضیۀ تقلید قرآن از انجیل و تورات است، از حقیقت دیگری نیز حکایت دارد و آن اینکه قصه در قرآن دارای کارکرد دیگری غیر از بیان تاریخ است.

در نگاه نویسندۀ این کتاب، اگر زبان قرآن در توصیف پدیده‌ها و واقعیات هستی، زبانی ادبی و هنری و هدف از آن تأثیر بر جان مخاطب و هدایت او باشد، تاریخ نیز واقعیتی است در عرصۀ زیست انسان؛ بنابراین زبان قرآن در توصیف رخدادهای تاریخی نیز علی القاعده نه زبان علمی و مورخانه، بلکه ناگزیر زبانی ادبی و هنری خواهد بود. او در این کتاب کوشیده است با اثبات این فرضیه، ابهام‌های موجود دربارۀ داستان‌های قرآن را بزداید و با برطرف‌کردن تهافت‌های ظاهری داستان‌های قرآن، به طعن‌های طاعنان و خرده‌گیری‌های مستشرقان علیه قرآن پاسخ گوید.

بخش نخست این کتاب به مباحث ادبی و رابطۀ میان قصه و ادبیات اختصاص دارد. نویسنده بعد از ذکر انواع قصۀ تاریخی، تمثیلی و اسطوره‌ای به کمک دستاوردهای جدید در حوزۀ رمان و قصه به بررسی مقولۀ قصه در قرآن می‌پردازد. او در این بررسی تنها متکی به یافته‌های جدید در حوزۀ ادبیات نیست، بلکه ضمن نقد آرای قدما دربارۀ قصه، در جای‌جای تحقیق خود به آرای قرآن‌پژوهان و ادیبان مسلمان گذشته ارجاع می‌دهد و می‌کوشد خواننده را قانع کند که نظریۀ او دربارۀ قصه جدید و نوآورانه است و با این وجود با سنت تفسیری مسلمانان بیگانه نیست.

نویسنده در بخش دوم، هنر و ادبیات در داستان قرآنی را بررسی کرده است. بخش سوم کتاب اختصاص به بررسی مصادر قصه‌های قرآنی دارد. در بخش پایانی هم به بررسی موضوع روحیات رسول و قصه‌های قرآن پرداخته شده است. [۱]

پانويس


منابع مقاله

کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها