هفت دیوان محتشم
هفت دیوان محتشم، مجموعه اشعار و سرودههای کمالالدین علی بن احمد محتشم کاشانی (متوفی 996ق) است که با مقدمه، تصحیح و تعلیقات عبدالحسین نوائی (متوفی 1383ش) و مهدی صدری منتشر شده است. این اثر دوجلدی؛ جلد اول آن مشتمل بر دیوان شیبیه و جلد دوم شامل دیوانهای شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات است.
هفت دیوان محتشم | |
---|---|
پدیدآوران | محتشم، علی بن احمد (نويسنده)
نوايي، عبد الحسين (مصحح و مقدمهنويس) صدري، مهدي (مصحح و مقدمهنويس) |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1380ش, مجلد2: 1380ش, |
شابک | 964-6781-59-4 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 10ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | PIR 6110 /آ19 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
هفت دیوان محتشم کاشانی را مرحوم دکتر عبدالحسین نوائی، محقق تاریخ صفویه و مهدی صدری، یکی از فضلای کاشان، در سال 1380 به چاپ رساندهاند. این اثر دوجلدی، مثل دیگر آثاری که به همت انتشارات میراث مکتوب به اهل ادب تقدیم شده، از جهت چاپ، آراسته و مقبول است. ارزش کار مصححان گرامی خوشبختانه از دید اهل نظر دور نمانده و «حامیان نسخ خطی» آن را موردتقدیر قرار دادهاند. این اثر، گویا، واپسین خدمت فرهنگی در کارنامه علمی مرحوم عبدالحسین نوائی نیز هست که به انتشار رسیده است[۱].
مصححان محترم، در به سامان رسانیدن کار خویش، علاوه بر نسخه مورخ 1088ق کتابخانه ملی که نسخه اساس آنها بوده، به نسخهای از تذکره خلاصة الاشعار از تقیالدین حسینی کاشانی، گردآورنده دیوان محتشم و دو نسخه شخصی از آقای مهدی صدری تکیه کردهاند و علاوه بر اینها، به نسخه چاپی مهرعلی گرکانی که به سال 1344ش در تهران منتشر شده و نسخه چاپی هند مورخ 1304ق نظر داشتهاند[۲].
ایشان، در مقدمه، به مطالب مهمی اشاره کردهاند که در صدر آن میتوان به اهمیت ادبیات دوران صفوی اشاره کرد. ادبیاتی که «سخت غریب و مهجور» افتاده است[۳]. واقعیت هم همین است که ادبیات این دوره و پسازآن، یعنی دوره قاجاریه، به دلایل گوناگون، چنانکه باید و شاید مورد اعتنا قرار نگرفته و همانگونه که در مقدمه کتاب آمده، برخی این دوره دویست و پنجاه ساله را «فاقد ادبیات» دانستهاند[۴].
مصححان محترم، در ادامه، به سابقه چاپ و تصحیح دیوان محتشم در سالهای قبل اشاره میکنند که تنها در سالهای اخیر مجموعهای از قصاید و غزلیات و رسالههای نقل عشاق و جلالیه و ضروریات نه بهصورتی دقیق و منقح و مصحح بلکه با کاستیها و افتادگیهای فراوان و حذفهای نابجا منتشر شد که چندین بار هم چاپ شده است. اشاره دو مصحح گرامی به چاپ مهرعلی گرکانی از دیوان محتشم است که سالها قبل به همت کتابفروشی محمودی تهران منتشر شده است. سپس این مژده را میدهند که توانستهاند «پس از چهار قرن، کلمات شاعری را در هفت دیوان، آنچنانکه او آرزو داشته» فراهم آورند[۵].
مقدمه 230 صفحهای کتاب را، به استناد برخی قراین، میتوان عمدتاً تراویده از قلم آقای دکتر نوائی دانست. نویسنده مقدمه بخش اول را به شرح احوال محتشم و شخصیت او و شاعران همروزگار او اختصاص داده است. در بخش دوم با موضوعاتی چون مفاخره محتشم و تعریف و نقد شعر از زبان او و نقد اجتماعی در شعر وی آشنا میشویم. شاید خواندنیترین قسمت این بخش صفحاتی باشد که به تأثیر محتشم بر شاعرانِ پس از وی و تأثرش از گذشتگان پرداخته است. همچنین، قسمتی که پیشینه تاریخی و ادبی «دوازده بندِ محتشم» را شرح داده، نظر به اهمیت فوقالعاده این ترکیببند، بسیار سودمند است؛ هرچند بخشی که به تأثر محتشم از گذشتگان اشاره دارد ناقص مینماید، چرا که، بهسرعت، از کنار بهرههایی که محتشم از خاقانی گرفته عبور کرده و از انوری که شاید مهمترین سرمشق محتشم بوده، اصلاً یاد نشده است. در بخش سوم مقدمه نیز، ممدوحان محتشم معرفی شدهاند. این بخش، گرچه همه ممدوحان را دربر ندارد، از لحاظ تاریخی محققانه و نسبتاً مفصل است[۶].
بخش چهارم مقدمه، با عنوان «آثار محتشم»، دیوانهای هفتگانه شاعر را معرفی میکند:
«شیبیه»، علاوه بر قصاید و ترکیببندها و مثنویها (هرچند محتشم توجه کمتری به این قالب داشته)، قطعات و غزلیات و رباعیاتی را شامل میشود که شاعر در سن کمال سروده است[۷].
«شبابیه» مجموعه غزلیات دوره جوانی اوست[۸].
در «صبائیه» غزلیات سالهای آغاز جوانی شاعری را پیش رو داریم که سرودن را از سنین نوجوانی آغاز کرده و از آغاز، توانمند و خوشقریحه مینماید[۹].
«رساله جلالیه» و «نُقل عشاق» درواقع دو مقامه عاشقانهاند که شاعر ترکیبی روایی از نظم و نثر را، در آنها، ارائه کرده است. ماجرای «نقل عشاق» ظاهراً هیچ واقعیتی ندارد و محتشم آن را بهعلاوه «رساله جلالیه» که موضوع آن عشق مجازی به جوانکی شاطر است، به سفارش برخی از متمولانِ خوشذوق زمانه سروده است. معلوم میشود این قبیل داستانهای رمانتیک، در آن روزگار، خریدارانی داشته است[۱۰].
ششمین دیوان محتشم «ضروریات» نام دارد و مشتمل است بر مادهتاریخهایی که به مناسبتهای گوناگون سروده شدهاند و محتشم در سرودن آنها سخت توانا بوده است. مصححان محترم، بهویژه آقای صدری که در این زمینه صاحبِ نظر و اثرند، در شرح سرودههای این بخش (در حدود 62 صفحه) سنگ تمام گذاشتهاند. بیشترین شرح و نسخهبدلها و تصحیحات قیاسی در حواشی این بخش آمده است[۱۱].
واپسین دیوان محتشم بخش «معمیات» اوست که لابد چون موضوع آن از تخصص و علاقه هردو مصحح گرامی خارج بوده، بدون هیچ شرحی، در پایان مجموعه دوجلدی هفت دیوان محتشم کاشانی جا خوش کرده است[۱۲].
مصححان ارجمند، در پایان، ضمن معرفی نُسَخ مورد استفاده خویش، تصاویری از اوراق نسخ خطی و چاپی و سواد حکم ملکالشعرائیِ محتشم در کاشان را افزودهاند[۱۳].
در تصحیح هفت دیوان محتشم کاشانی، بهرغم تلاش مصححان، اشکال و ضعفهایی دیده میشود. مهمترین اشکال دوبارهکاری است که سایهای از ابهام بر سر اثر گسترده است. آیا مصححان فاضل بهتر نبود زمینه بکرتری را برای تلاش خود برمیگزیدند و بهجای پیمودن راهی که مصحح دیگری آن را پیموده، وقت و دانش خود را مصروف کار ضروریتری میکردند و مثلاً اثر دیگری را از دوران صفوی که به اهمیت آن اقرار دارند، تصحیح میفرمودند؟[۱۴].
واقعیت آن است که سالها پیش مرحوم مصطفی فیضی کاشانی، مصحح آثاری چون دیوان فیض کاشانی و دیوان سنجر کاشانی، تصحیح دیوان محتشم را بر اساس نُسخ مصححان محترم و چندین نسخه دیگر به پایان برده است. بخش غزلیاتِ این تصحیح در سال 1378، به چاپ رسیده و بخش قصاید و رسایل آن سالهاست در انتظار چاپ به سر میبرد. شگفتآور اینکه مصححان محترم، هرچند از چگونگی کار مرحوم فیضی، بهواسطه سابقه آشنایی و خویشاوندی، کمابیش مطلع بودهاند، در مقدمه 230 صفحهای خود هیچ اشارهای به آن نکردهاند. این در حالی است که مرحوم فیضی، در مقدمه و حواشی خود، بارها با تکریم و تجلیل از مرحوم دکتر نوائی و خواهرزاده فاضل خویش، آقای صدری، یاد کرده است[۱۵].
مشکل دیگرِ چاپ نوائی صدری خطاهای نسبتاً فراوانی است که، در اثر بدخوانی متن یا اعتماد بیشازاندازه بر نوشته کاتبان، به تصحیح آنان راه یافته است. این امر که کاتبان قدیم گاه، از سرِ شتاب یا نفهمیدن متن، صورت ظاهری کلمات را نقاشی میکردهاند یکی از چالشهایی است که مصحح را میان وفاداری بهصورت ظاهری واژهها یا توجه به سیاق عبارات و دریافت صورت حقیقی کلمات بر اساس سبک نویسنده یا شاعر و قراین دیگر سرگردان میسازد. در چنین مواردی، اعتماد بر صورت مکتوب واژهها هنگامی رواست که دلیل قطعی برخلاف آن وجود نداشته باشد. از قضا، محتشم از شاعرانی است که از «کاتبان بیوقوف بد سواد» که شعر او را غلط مینوشتهاند، دل پرخونی دارد...
نکته قابلتوجه در چاپ نوائی صدری اندکبودن نسخهبدلها و حواشی و تصحیحات قیاسی آن است. در بخش مادّهتاریخهای دیوان «دیوان ضروریات» بسامد اینگونه تصحیحات بالا میرود و آقای مهدی صدری که گویا زحمت مقابله متن عمدتاً با ایشان بوده، در پای برخی از صفحات، به تصحیحات قیاسی متعددی اشاره میکنند و حق هم در بیشتر موارد با ایشان است. درواقع، اطلاعات و تخصصی که ایشان در موضوع مادّهتاریخ دارند تکلیف میکرد زیر بار آنچه کاتبان نوشتهاند نروند و صورت واقعی و موردنظر شاعر را حدس بزنند[۱۶].
پانویس
- ↑ ر.ک: ترکی، محمدرضا، ص90
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: مقدمه مصححان، ج1، ص25
- ↑ ر.ک: ترکی، محمدرضا، ص91
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان ص92؛ مقدمه مصححان، ج1، ص206
- ↑ ر.ک: همان؛ همان
- ↑ ر.ک: همان؛ همان، ص207
- ↑ ر.ک: همان؛ همان، ص218
- ↑ ر.ک: همان؛ همان ص219
- ↑ ر.ک: همان؛ همان، ص220
- ↑ ر.ک: ترکی، محمدرضا، ص92
- ↑ ر.ک: همان، ص93-92
- ↑ ر.ک: همان، ص93
- ↑ همان، ص94