نهاية الحكمة (تصحیح زارعی)

نهاية الحكمة(تعليقه زارعى سبزوارى)، از آثار استاد علامه سيد محمدحسين طباطبايى (تبريز 1282 - 1360ش، قم) است كه آن را استاد عباسعلى زارعى سبزوارى، تصحيح و با مقدمه و تعليقات سودمند به زبان عربى در دو جلد منتشر كرده است.

نهایة الحکمة
نهاية الحكمة (تصحیح زارعی)
پدیدآورانزارعی سبزواری، عباسعلی (مصحح) طباطبایی، سید محمدحسین (نویسنده)
ناشرجماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1388 ش یا 1430 ق
چاپ5
شابک978-964-470-005-7
موضوعفلسفه اسلامی
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏‎‏BBR‎‏ ‎‏1392‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏9‎‏ ‎‏1388
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

در مورد شرح مذكور چند نكته گفتنى است:

  1. شارح محترم در مقدمه‌اى كه آن را در حوزه علمیه قم، در تاريخ شوال 1423ق، نوشته، يادآور شده است كه چون كتاب «نهاية الحكمة» از كتاب‌هاى درسى رايج در حوزه‌هاى علمیه و مورد اهتمام و عنايت استادان و بزرگان و طلاب حوزه است، به تصحيح و تحقيق متنش پرداختم و اقوال نقل‌شده را از منابع مورد نظر استخراج كردم و در اين زمينه به مهم‌ترين منابع فلسفى و كلامى مراجعه و اعتماد كردم و براى روشن‌كردن مبهمات و بيان نقد و نظرهايى كه به فكر رسيده، تعليقاتى بر آن افزودم، ولى چون تعليقات مفصل شد، آن را در چاپ اول كه در تاريخ 1416ق، منتشر گرديد، حذف كردم و لكن بعد از انتشار اصل كتاب و در هنگام تدريس آن كه چند دوره انجام شد، به دو نكته توجهم جلب شد:
    يك- هرچند من اين كتاب را تصحيح كرده و اشتباهات آن را برطرف ساخته‌ام، ولى باز هم برخى از خطاها از چشم ما پنهان مانده كه تصحيحش لازم است، پس چنين كردم؛
    دو- ثبت و ضبط تعليقات از جهاتى لازم است؛ زيرا اين كتاب مورد توجه اساتيد است و شايسته است كه عباراتش توضيح داده شود و گاه طلاب نياز به توضيحاتى دارند كه مطالب را به‌خوبى دريابند و همچنين از سويى ديگر ما در هر دوره‌اى وظيفه داريم كه مطالب علمى را تهذيب كنيم و انتقادات خودمان را شرح دهيم. به خاطر اين دو جهت در چاپ حاضر، تعليقات را نيز آورده‌ام، هرچند آن را خلاصه كردم؛ زيرا اين كتاب درسى است[۱]
  2. توضيحات شارح محترم در پاورقى‌ها آمده است. اين تعليقات ارزنده، توضيحى و استنادى است و در آن، گاه لغات يا اصطلاحاتى معنا شده و گاه منابع مطالب، ياد شده و گاهى انتقادات برخى از استادان فلسفه اسلامى مورد اشاره قرار گرفته است[۲]
  3. در اين شرح گاهى از نظر فلسفى دقت لازم صورت نگرفته و اشتباهى آشكار روى داده است؛ به‌طور مثال، شگفت‌آور است كه شارح محترم در بحث وحدت تشكيكى حقيقت وجود، بحث و اقوال مطرح در مفهوم و مصداق وجود را با هم خلط كرده و پنداشته كه در بحث از حقيقت وجود، هشت نظريه وجود دارد.! او چنين آورده است كه: «الأقوال في حقيقة الوجود ثمانية:
    الأول: ما ذهب إليه الأشاعرة و هو أن الوجود مشترك لفظي مطلقا - أي في جميع ما يطلق عليه لفظ الوجود من الواجب و الممكن بأقسامه - فله مفاهيم مختلفة و حقائق متباينة و هذا القول نسب أيضا إلى بعض الغربیين..[۳] او چنين پنداشته است كه اقوال در بحث حقيقت وجود، هشت‌تاست؛ درحالى‌كه چنين نيست و روشن است كه چنين ادعایى اشتباه است؛ زيرا برخى از اين اقوال در مورد مفهوم وجود است و برخى ديگر درباره حقيقت وجود؛ مثلاً همان‌طوركه خود شارح محترم هم تصريح كرده و از تعبير «لفظ وجود» و «مفاهيم مختلفة» و «مفهوم الوجود» و... نيز مشخص مى‌شود. در قول اول، بحث بر روى مفهوم وجود است نه مصداق... و همچنين است بحث در مورد برخى ديگر از قول‌هاى ذكرشده؛ بنابراین، صحيح نيست كه گفته شود درباره حقيقت وجود، هشت قول وجود دارد.
  4. شارح محترم، تعليقاتش را بر كتاب حاضر، در تاريخ 27 رجب 1416ق، به پايان برده و همچنين بازنگرى آن را هم در تاريخ شوال 1423ق، به سامان رسانده است[۴]

پانويس

  1. نهاية الحكمة، ج 1، ص، 5 - 6
  2. مثلاً ر. ك.: همان، ص 12، پاورقى 3 و ص 53، پاورقى 1 و ص 175، پاورقى 1 و...
  3. همان، ج 1، ص 33، پاورقى 6
  4. همان، ج 2، ص 308، پاورقى 2

منابع مقاله

نهاية الحكمة، العلامة السيد محمدحسين الطباطبايى، صححها و علق عليها الشيخ عباس‌علي الزارعي السبزواري، مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، الطبعة الخامسة 1430ق.

وابسته‌ها