نفحات الحق في الأنفاس العلية اليشرطية الشاذلية

نفحات الحق في الأنفاس العلية اليشرطية الشاذلية، کتابی است در موضوع تصوف، مشتمل بر احادیث، حکم و مواعظ صوفی معاصر علی نورالدین یشرطی در ارشاد مریدانش که توسط فرزندش سیده فاطمه یشرطیه گردآوری و تدوین شده است.

نفحات الحق في الأنفاس العلية اليشرطية الشاذلية
نفحات الحق في الأنفاس العلية اليشرطية الشاذلية
پدیدآورانیشرطیه حسنیه، فاطمه (نويسنده)
ناشر[بی نا]
مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
سال نشر1402ق - 1982م
چاپ3
موضوعشاذلیه - تصوف - عرفان
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
BP ۲۹۱/۸/ی۵ن۷
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

آن‌گونه که نویسنده در مقدمه نوشته ازآنجاکه تدوین وسیله‌ای برای حفظ آثار و دیدگاه‌های بزرگان هر مکتبی است، تصمیم به جمع گفته‌ها و دیدگاه‌های پدرش و شیخ و مولایش علی نورالدین یشرطی – که بر مریدان و پیروانش از طریقه شاذلیه یشرطیه تفضل کرده - گرفته است. او پس از نام‌گذاری کتاب، اولین طبع آن را در سال 1962م، منتشر کرده است. نسخه حاضر طبع دوم کتاب است که با ملاحظات مختصری در پانوشت و ذکر مواضع آیات منتشر شده است[۱].

نویسنده، کتاب را با تعریف تصوف آغاز کرده و آن را عبارت از مقام احسان دانسته است. بزرگان صوفیه ایمان را به سه مرتبه اسلام، ایمان و احسان تقسیم کرده‌اند[۲]. در اینکه کلمه «صوفی» از چه لفظی مشتق شده، اقوال مختلفی وجود دارد؛ گروهی آن را مشتق از صفاء دانسته و صوفی را از خواص الهی می‌دانند که خداوند قلبشان را از کدورات حیات پاک کرده است[۳].

سلسله اقطاب شاذلیه از نورالدین یشرطی تا نبی اکرم محمد(ص) پس از معرفی تصوف ذکر شده است[۴]. پس از آن نصایح، حکمت‌ها و مواعظ، با عبارت «قال رضي‌الله‌عنه» در ضمن عناوین متعددی چون انفاس حقیقت محمدیه، اسماء و صفات، صلاة الوجود، انوار، طریق و معارج سلوک، حب الهی و ذکر الله، طرائف صوفیه و نامه‌های او (نورالدین) به برخی از مریدان دسته‌بندی و ارائه شده است.

از جمله سخنان یشرطی در رابطه با «فقیر و موارد» در تصوف است: فقیر کسی است که نمی‌شنود و نمی‌بیند و سخن نمی‌گوید، مگر به آنچه خدا و رسولش به آن راضی هستند. فقیر همواره بین شک و تردد و یقین است تا اینکه به عین‌الیقین برسد.

موارد، بر سه قسم است: رحمانی، شیطانی و مابین این دو. مواردی که موافق کتاب و سنت است رحمانی است، پس به آن عمل کن و مواردی که مخالف کتاب و سنت است شیطانی است، پس از آن اجتناب کن و آنچه ماهیتش برای تو معلوم نیست، در بقعه امکان بگذار تا برایت روشن شود[۵].

پانویس

  1. ر.ک:مقدمه، ص9-10
  2. ر.ک: متن کتاب، ص21
  3. ر.ک: همان، ص27
  4. ر.ک: همان، ص37-38
  5. ر.ک: همان، ص193-194

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها