نحو منهج تربوي أصيل
نحو منهج تربوي أصيل تألیف محمد حسن بریغش، کتاب حاضر دربردارنده مقدمه و یازده جستار از نویسنده است که به مناسبتهاى گوناگون قلمى شده و اینک یکجا عرضه گشتهاند. وجه اشتراک این جستارها قرار داشتن آنها در حوزه تربیت اسلامى به مفهوم عام کلمه است.
نحو منهج تربوي أصيل | |
---|---|
پدیدآوران | بریغش، محمد حسن (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه الرساله للطباعه والنشر والتوزیع |
مکان نشر | بیروت |
سال نشر | 1424 ق/ 2003 م |
چاپ | اول |
موضوع | اسلام و آموزش و پرورش |
کد کنگره | BP۲۳۰/۱۸/ب۴ن۳ |
دانش و آموزش در اسلام: در این گفتار، نخست به شرح فضیلت علم و تعلیم و تعلم در اسلام بر اساس کتاب و سنت پرداخته شده است؛ سپس به علوم واجب عینى و واجب کفایى اشارت رفته است و پس از نیمنگاهى به روایى و فضیلت آموزش دختران، به نمونههایى از تلاشهاى مسلمانان در حوزه دانش و آموزش اشاره و از مشارکت زنان مسلمان در دانش و آموزش یاد شده است.
تأملاتى در تربیت اسلامى: در این بحث تلاش شده است شمارى از مفاهیم و دلالتهاى تربیتى احادیث نبوى بهطور عام و آنچه دربارۀ مبانى تربیت اسلامى در روایات نبوى بهطور خاص آمده است، سازوار با برداشت نگارنده پیشرو نهاده شود.
وظیفهاى دشوار فراروى امت اسلامى: جان کلام در این گفتار مبتنى بودن تعالى و پیشرفت امت بر اعتقادات صحیحى است که عوامل پیشرفت و تعالى را در کف امت نهد. امت اسلامى هنگامى عقبمانده شد و به فقر و فلاکت گرفتار گشت که در رفتار از عقاید خود دور افتاد گرچه در گفتار به پارهاى از شعائر عبادى چنگ آویخت و اکنون وظیفه خطیر او بازگشت به عقیده در همه امور زندگى است.
برنامه آموزشى و شخصیت امت: در این عصر، مادهگرایى در امور زندگى چنان فراگیر شده است که تعلیم و تربیت یکسره در خدمت برآورده ساختن خواستههاى مادى بشر درآمده است و انسان به همهچیز از دریچه مادى و منافع مادى خود مىنگرد و چنان شده است که این نگرش یکى از فلسفههاى تربیتى در غرب شده است و غرب نظام و برنامههاى آموزشى خود را بر جهان عرب بهطور خاص و جهان اسلام بهطور عام تحمیل کرده تا در این کشورها اعمال و اجرا شود. علت تن دادن جهان عرب و اسلام به این پدیده شوم، کوچک و خوار شماردن خود و بزرگ انگاشتن غرب است. نگارنده در ادامه این جستار به شرح دو علت یادشده پرداخته و ابراز شگفتى کرده است که هنوز هم این کشورها در بند برنامههاى آموزشى وارداتى از غرباند و نادیده گرفته یا اصولاً درنیافتهاند که میان برنامه آموزشى و عقاید و باورهاى هر ملت ارتباطى مستقیم وجود دارد. از آنجا که هر امتى را وجودى ویژه و شخصیتى خاص است، ناگزیر مسلمانان باید در پى برنامه آموزشىاى برآیند که با عقاید و فرهنگ آنان همخوانى داشته باشد.
برنامههاى آموزشى و نیرنگهاى دشمن: هنگامى که غرب دریافت مسلمانان دارند بیدار مىشوند بر آن شد که این بیدارى به دست او و به صورت مهارشده صورت پذیرد، از اینرو تلاش کرد دانشجویان مسلمان در غرب را چنان که خود مىپسندد تربیت کند و به کشورهاى اسلامى گسیل دارد تا زمام امور مسلمانان غیرمستقیم در کف غرب باشد.
عناوین دیگر بحثهاى کتاب به قرار ذیل است: تربیت اسلامى و دموکراسى، مسلمان و مسئولیت او در عصر علم و ایدز، ویژگىهاى اساسى تربیت نسلهاى آینده، نقش مدرسه در تربیت کودکان و ساختن آینده، مدرسه ابتدایى و مسئولیت تربیتى آن، تربیت و زن.
- مطالعه منابع ذیل نیز پیشنهاد مىشود:
عبدالرزاق فتلى، تربیه الفتاه فى الاسلام (چاپ اول: بیروت، دارالثقافه، 1410 ق)؛ على قائمى، سازندگى و تربیت دختران (چاپ دوم: تهران، انجمن اولیا و مربیان جمهورى اسلامى ایران، 1371)؛ سعید اسماعیل على، دیمقراطیه التربیه الاسلامیه (قاهره، عالم الکتب، 1982 م).[۱]
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص357-358
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.