مولانا و راز انسان کامل
مولانا و راز انسان کامل تألیف کبیر ادموند هلمینسکی، ترجمه بیتا دارابی، این کتاب تحلیلی از مولانا در کسوت پدیده‌ای ادبی یا تاریخی نیست، بلکه شخصی آن را نگاشته که بیش از پنجاه سال معنویت کاربردی تصوف را بررسیده و آن را با ذهنیت و فرهنگ عصر معاصر تطبیق داده است.
| مولانا و راز انسان کامل | |
|---|---|
 | |
| پدیدآوران | هلمینسکی، کبیر (نویسنده) دارابی، بیتا (مترجم) |
| ناشر | نگاه |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1402 |
| شابک | 4ـ430ـ267ـ622ـ978 |
| کد کنگره | |
ساختار
کتاب در 22 بخش تدوین شده است.
گزارش کتاب
مولانا بی‌زمان است؛ زیرا موضوع اصلی او رابطۀ روح با الوهیت است. نبوغش این است که از هر جنبه‌ای از زندگی انسان برای آشکارسازی زیبایی، سخاوت و هدفمندی وجود استفاده می‌کند. نوشته‌های او ماهیت به‌هم‌پیوستۀ قلمرو انسانی و معنوی را به تصویر می‌کشد. او شاهکار شش‌جلدی خود «مثنوی» را «کارگاه احدیت» توصیف می‌کند. از طریق سخنانش می‌فهمیم بین روح و منبع آن کششی متقابل در جریان است.
رابطۀ متقابل «خود»، قلب، روح و روان آغازی برای درک جایگاه ما در این جهان است. از نظر مولانا، «خود بودنِ» انسان کلید رازی وسیع و زیباست. با این دانش می‌توان هنر انسان را بهتر تمرین کرد.
آنچه بیشتر مردم جهان معاصر را درگیر خود می‌کند، جستجویی سطحی برای عشق، لذت و امنیت است تا جایی که افرادی که ممکن است به جستجوی دانش بپردازند، غالباً به دنبال دانش قدسی نیستند، بلکه به دنبال شناخت چیزهای بیرونی و ابزارهایی برای ایجاد تغییر در قلمرو مادی یا اجتماعی‌اند و این امر هوش ذاتی ما را به وسیله‌ای و ابزاری برای حل مسائل تنزل می‌دهد. با این وجود، شناخت ماهیت و هدف هوش معنوی و ظرفیت آن برای ادراکات معنوی در جهت رفاه و سعادت ما بسیار مهم است. ادراک معنوی ادراک‌کننده را متحول می‌کند.
شیخ کبیر ادموند هلمینسکی ـ نویسندۀ این کتاب ـ یکی از شناخته‌شده‌ترین و معتبرترین مترجمان آثار مولانا و از بزرگان طریقت مولویۀ آمریکاست. او مبانی و اصول صوفیه را در قونیه و در خانقاه مولویه نزد سلیمان لوراس فراگرفت و در سال 1990 مقام شیخی را از جلال‌الدین چلبی، رئیس سلسلۀ مولویه دریافت کرد. مضامین این کتاب حول محور ارتباط روح با معنویت است.
این کتاب تحلیلی از مولانا در کسوت پدیده‌ای ادبی یا تاریخی نیست، بلکه شخصی آن را نگاشته که بیش از پنجاه سال معنویت کاربردی تصوف را بررسیده و آن را با ذهنیت و فرهنگ عصر معاصر تطبیق داده است. مضامین این کتاب حول محور ارتباط روح با معنویت است. «راز» نشان‌دهندۀ تلاقی روح با الوهیت است و این نگاه تنها رویکرد ممکن به جهان بی‌نهایت مولاناست. این کتاب بر اساس آموزه‌هایی هم‌رسانی‌شده در اعتکاف و گردهمایی‌های مختلف جمع‌آوری شده است. همچنین این کتاب، تلاشی برای انتقال دانشی کهن به شیوۀ معاصر است. تصوف سنتی زنده است و با وجود همیشه خلاق‌بودن، با واقعیتی بنیادین همسوست.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات