موسی در متون عرفانی فارسی
موسی در متون عرفانی فارسی تألیف دنیز اگل، ترجمه زهرا فلاح شاهرودی؛ شخصیت موسی به عنوان «کلیمالله» و هدف عشق او، الهامبخش مرشدانی است که در جستجوی وحدت عرفانی با خداوند یکتا بودهاند.
موسی در متون عرفانی فارسی | |
---|---|
پدیدآوران | اگل، دنیز (نویسنده) فلاح شاهرودی، زهرا (مترجم) |
ناشر | مؤسسه آبی پارسی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 0ـ03ـ7464ـ622ـ978 |
موضوع | کتاب مقدس -- نقد و تفسیر ,موسی، پیامبر یهود, موسی، پیامبر یهود -- هنر,موسی، پیامبر یهود -- در ادبیات |
کد کنگره | BS ۵۱۸/م۹ |
گزارش کتاب
سه دین توحیدی جایگاهی ویژه به موسی(ع) اختصاص دادهاند. مسلماً از دید یهودیان و مسلمانان، موسی پیامبری تشریعی است؛ اما فقط به این محدود نمیشود. مؤمنان او را به معنای واقعی کلمه به عنوان «مرد خدا» میشناسند. روایات کتاب مقدس در سفر خروج ـ آتش طور و روبروشدن با خداوند بر فراز طور سینا ـ و همچنین روایات قرآنی، سرچشمۀ بهوجودآمدن تفاسیر پربار در هر سه دین شدهاند. موسی به عنوان چهرۀ برجستۀ قداست نگریسته میشود. او بر فراز طور سینا، با خداوند «روبهرو» دیدار میکند و بیواسطه با او سخن میگوید، درست مانند شیوخ صوفی در تذکرههای اولیاء.
در قرآن، موسی مأموریتی الهی در برابر قوم خود و فرعون دارد، همچنین او کسی است که «از جانب راست طور او را ندا دادیم» حایی که او تجلی کلام خداوند را در آتش طور، در وادی ایمن تجربه کرد. بر فراز طور سینا بود که به او لقب «کلیم الله» داده شد. خداوند حقیقتاً با موسی سخن گفت و کلام خدا غیرمخلوق بود، در حالی که کلام موسی مخلوق. او بدون واسطه با خداوند سخن گفت. اهل تصوف و عرفان در مورد روایت قرآنی تجلی خداوند در طور سینا بسیار اظهارنظر کردهاند. همۀ جزئیات مربوط به وادی ایمن و طور سینا برای درک دقیقتر حالت معنوی موسی تفسیر شده است. رویارویی با خدا در طور سینا از این پیامبر تصویر الگووارهای از سکر عرفانی ترسیم کرده است. در این جایگاه معنوی والا، قرآن نیز بر این تأکید دارد که او سرمست عشق الهی است: «و مهری از خود پروردم». شخصیت موسی به عنوان «کلیمالله» و هدف عشق او، الهامبخش مرشدانی است که در جستجوی وحدت عرفانی با خداوند یکتا بودهاند.
در این کتاب در وهلۀ نخست نشان داده شده که مرشدان معنوی ایرانی چگونه روایات قرآنی مربوط به موسی در طور سینا و سفر آیینی او همراه با حضرت خضر را درک کردهاند. موسی نمونۀ بارز «سالک» است. ابتدا او به سمت آتشی میرود که هرچه به آن نزدیکتر میشود، در نظرش به عنوان نشانهای از حضور الهی جلوه میکند. سپس بعد از اینکه به مدت چهل روز بر فراز طور سینا انتظار خداوند را میکشد، از او درخواست ملاقاتش را میکند. از هوش رفتن موسی پس از اینکه خداوند در کوه متجلی میشود، به نمادی از خلسۀ عرفانی تبدیل شده است. سرانجام اینکه موسی همچنین نمونۀ بارز مریدی است که اعمال مرشدش را همیشه درک نمیکند.
در وهلۀ بعد نشان داده شده که چگونه شخصیت موسی در اشعار با اهداف تعلیمی استفاده شده و برای ارائۀ آموزههای معنوی به کار گرفته شده است. نمایان میشود که او بیشتر به عنوان پیامبر تشریعی ظاهر شده تا موسای از خود بیخودشده در طور سینا.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات