من و آزادی: خاطرات میرزا حسین خیاط

من و آزادی: خاطرات میرزا حسین خیاط تألیف میرزا حسین خیاط، به کوشش مهدی نورمحمدی؛ این کتاب خاطرات، مشاهدات و یادداشت‌های میرزا حسین فرنیا معروف به میرزا حسین خیاط از مبارزین انقلاب مشروطیت، عضو دمکرات و حزب اجتماعی عامیون و از یاران و دوستان نزدیک میرزا کوچک‌خان جنگی و عارف قزوینی است.

من و آزادی: خاطرات میرزا حسین خیاط
من و آزادی: خاطرات میرزا حسین خیاط
پدیدآورانخیاط، میرزا حسین (نویسنده) نورمحمدی، مهدی (به کوشش)
ناشرنامک
مکان نشرتهران
سال نشر۱۴۰۲
شابک5ـ42ـ6670ـ622ـ978
موضوعفرنیا‌، حسین‌، ۱۲۵۴-۱۳۲۰-- خا‌طرات‌,مبا‌رزان‌ سیا‌سی‌ -- ایران‌,ایران‌-- تا‌ریخ‌ -- پهلوی، ۱۳۰۴-۱۳۲۰ -- خا‌طرات‌,ایران‌-- تا‌ریخ‌-- انقلاب‌ مشروطه‌، ۱۳۲۴-۱۳۲۷ ق‌-- خا‌طرات‌
کد کنگره
‏DSR ۱۴۸۶/ف۴۴۴آ۳

ساختار

کتاب در سه فصل به نگارش درآمده است.

گزارش محتوا

این کتاب خاطرات، مشاهدات و یادداشت‌های میرزا حسین فرنیا معروف به میرزا حسین خیاط از مبارزین انقلاب مشروطیت، عضو دمکرات و حزب اجتماعی عامیون و از یاران و دوستان نزدیک میرزا کوچک‌خان جنگی و عارف قزوینی است.

کتاب در سه فصل تنظیم شده است. در فصل اول دربارۀ پدر و مادر، نسب و نیاکان، استادان و مدت 27 سال تحصیل خود در مدارس علمیۀ قزوین به اختصار توضیحاتی ارائه کرده است. اطلاعاتی که وی در این فصل دربارۀ برخی از رجال علمی و دینی قزوین همچون ملاعلی‌اکبر سیادهنی، محمدرضا کتاب‌فروش (استاد خوشنویسی عارف قزوینی)، ملایوسف حکمی، ملااحمد حکمی، شیخ یعقوب اسفرورینی و ملاعلیرضا یزدی ارائه داده، بسیار مفید و ارزشمند است و در منبع دیگری به چنین آگاهی‌هایی اشاره نشده است.

فصل دوم به دو بخش تقسیم می‌شود. بخش اول خلاصه‌ای از مطالب مهم فصل سوم و بخش دوم به شرح‌حال کوتاهی از میرزا یحیی واعظ قزوینی مدیر روزنامۀ نصیحت و ابوالقاسم عارف اختصاص دارد. اطلاعات مهمی که او دربارۀ زندگی، تحصیلات، آثار، آخرین ساعات حیات و چگونگی ترور واعظ بیان می‌کند، بسیار مهم و منحصربه‌فرد است و در هیچ منبعی نمی‌توان به چنین مطالب ارزشمندی دست یافت.

نویسنده در همین بخش به این نکته که مؤسس مجمع اجتماعیون (حزب سوسیالیست) در قزوین و مدیر کلوپ این حزب در تهران بوده، اشاره می‌کند؛ اما با وجود اهمیت و ارزش فراوان موضوع، توضیحات بیشتری ارائه نداده و به همین دلیل نقش وی در این‌باره ناگشوده باقی مانده است. در بخش مربوط به عارف نیز آگاهی مهمی دربارۀ استادان موسیقی وی به دست داده که بر مبنای آن مشخص می‌شود عارف افزون بر حاج صادق خرازی، مدتی نیز نزد ملاکریم جناب قزوینی و سید جعفر لنگرودی به آموختن موسیقی پرداخته است. این آگاهی از آن‌رو ارزشمند است که عارف در شرح‌حال خود اشاره‌ای به نام این دو استاد نکرده است. آوردن نامه‌ای از عارف که مربوط به اقامت وی در گل زرد در سال 1305 خورشیدی است، بر اهمیت این فصل افزوده است. این نامه را مؤلف از روی دست‌خط عارف رونوشت برداشته و در خاطرات خود نقل کرده است.

فصل سوم که بیشترین حجم صفحات کتاب را به خود اختصاص داده است، شامل دو بخش است؛ بخش اول به خاطرات و فعالیت‌های سیاسی وی از بدو مشروطیت تا جنگ جهانی اول اختصاص یافته است. با توجه به اینکه مؤلف از آزادی‌خواهان بنام قزوین در عصر مشروطیت بوده و خود در متن بسیاری از حوادث حضوری فعال داشته، اطلاعات ارزشمند و منحصربه‌فردی در این بخش دربارۀ وقایع روی‌داده در قزوین، همچون انتخابات مجلس اول، تشکیل جمعیت فدایی، پناهندگی مشروطه‌خواهان به شهبندری عثمانی، چگونگی فتح قزوین، اوضاع شهر پس از ورود انقلابیون، اعدام غیاث‌نظام، نحوۀ تأسیس حزب دمکرات و انجمن ولایتی، اولتیماتوم روس‌ها، کشته‌شدن یکی از مجاهدین توسط یارمحمدخان کرمانشاهی در قزوین و فعالیت‌های خود علیه قشون روسیۀ تزاری در اختیار قرار داده است که در کمتر منبعی می‌توان به چنین اطلاعاتی دست یافت. از جمله نکات ارزشمند این بخش، می‌توان به نامۀ شیخ فضل‌الله نوری به ملاعلی‌اکبر سیادهنی اشاره کرد که مفاد آن حکایت از عقیدۀ وی به حکومت پارلمانی و مخالفت با حکومت استبدادی مطلقه دارد و در منبع دیگری به آن اشاره نشده است.

بخش دوم نیز به دوران حضور وی در نهضت جنگل از سال 1335 قمری تا پایان کار میرزا کوچک‌خان و وقایع مربوط به کودتای سوم اسفند 1299 اختصاص یافته است و با اشارۀ مختصری به تشکیل مجلس مؤسسان و سلطنت رضاشاه پایان می‌یابد. با توجه به اینکه مؤلف از دوستان و یاران نزدیک میرزا کوچک‌خان جنگی بوده و چند مرتبه به عنوان نمایندۀ وی با وثوق‌الدوله، رئیس‌الوزرای وقت و صاحب‌منصبان قوای انگلیس، آلمان و عثمانی مذاکره کرده، اطلاعات و نکات بسیار مهم و ارزشمندی دربارۀ وقایع نهضت جنگل به دست می‌دهد که در منبع دیگری نمی‌توان به چنین آگاهی‌های منحصربه‌فرد و دست‌اولی دست یافت.

افزون بر خاطرات، مطالبی نیز به گونۀ یادداشت و شعر از میرزا حسین فرنیا در پشت یک کتاب دعای خطی خانوادگی باقی مانده است که این مطالب همراه با چند سند دربارۀ حسین و محمد فرنیا و همچنین اظهارنظر عین‌السلطنه دربارۀ وی با عنوان «پیوست» به پایان کتاب افزوده شده است.[۱]

پانويس


منابع مقاله

کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها