منية المريد في آداب المفيد و المستفيد
منية المريد في آداب المفيد و المستفيد، تألیف زینالدین بن علی بن احمد عاملی، معروف به شهید ثانی (متوفی 965ق)، از جمله آثاری است که در زمینه اخلاق طلبگی یا دانشجویی و شیوه تعلیم و تربیت از منظر فرهنگ اسلامی در اوایل قرن دهم هجری تألیف شده است.
منية المريد في آداب المفيد و المستفيد | |
---|---|
پدیدآوران | شهید ثانی، زینالدین بن علی (نويسنده) جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی (محقق) |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم. مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1427ق, |
شابک | 964-470-045-7 |
موضوع | اخلاق اسلامى
اسلام و آموزش و پرورش دانش و دانش اندوزي - جنبههای مذهبی - اسلام |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 254/4 /ش9م8 1385 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
این کتاب ارزشمند در یک مقدمه، چهار باب (در موضوعات علم، فتوا، مناظره و کتابت) و خاتمه (در سه مطلب) تنظیم و تدوین شده است. شهید با تکیه بر «آیات قرآن» و «احادیث نبوی» و سخنان ائمه(ع) و دانشوران و حکیمان، شیوه رفتار و ارتباط استاد و دانشجو باهم و با مردم و رفتارهای شخصی آنان، آداب ویژه کلاس درس و راهنماییهای آموزنده و مفید مورد نیاز جامعه علمی را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
گزارش محتوا
این اثر نفیس، متقنترین نوشتاری است که در باب شیوه تدریس شایستگیهای دانشجویی در زمینه اخلاق و رفتار دانشپژوهی را یادآور شده است و اساتید و دانشمندان را به وظایف و رسالت خویش بهخوبی آشنا ساخته و از ارکان اساسی تعلیم و تربیت و نکات دقیق آن پرده برداشته است. این اثر نزد علمای ژرفاندیش حوزههای علمی از موقعیت ویژهای برخوردار بوده و هست و همواره دانشمندان، دانشجویان را به جایگاه و تأثیر سازنده آن در پیشرفت، آگاه ساخته و به مطالعه آن توصیه نمودهاند؛ از جمله میرزای شیرازی بزرگ(ره)، عموم اهل دانش را به مطالعه آن سفارش کرده است: «چقدر شایسته است که اهل علم، مواظبت نمایند به مطالعه این کتاب شریف و متأدب شوند به آداب مزبوره در آن...»[۱].
بدون تردید، یکی از منابع اصلی شهید در نگارش منية المريد، که سخت تحت تأثیر آن نیز بوده، کتاب «تذكرة السامع في أدب العالم و المتعلم»، نوشته بدرالدین بن جماعه کنانی (م 733ق) است. ازاینروی در بسیاری از مطالب، نظم ابواب، فصول و مستندات به یکدیگر نزدیک هستند. این همخوانی بهصورت کلی نمایان است. اما در زیاده و کمی مطالب با یکدیگر تفاوتهایی دارند. «منية المريد» در ابواب کلی بر «تذكرة السامع»، دو باب، خاتمه و تتمه افزون دارد. البته «تذكرة السامع» نیز بابی تحت عنوان «آداب و شرایط سکونت در مدارس» بر «المنية المريد» اضافه دارد. در مستندات مباحث، نیز تفاوتهای جزئی با یکدیگر دارند؛ از جمله «منية المريد» در آغاز بابها و برخی فصول از روایات ائمه دوازدهگانه(ع) استفاده کرده و افزون بر آنچه «تذكرة السامع» از پیامبر(ص)، اصحاب و بزرگان دانش آورده است، از روایات ائمه شیعه در جایجای مباحث سود جسته است، که این خود امتیاز بسیار والایی است که آن را غنیتر و نگرش آن را متقنتر و وسیعتر کرده است. آنچه بهطور کلی، اسباب امتیاز کتاب «منية المريد» است، استناد به سخنان گهربار اهلبیت(ع) در دو باب است: یکی در «آداب فتوی، مفتی و مستفتی و شرایط آن» و دیگری درباره «مناظره، شروط، آداب و آفات آن» و خاتمه درباره مطالب مهمی در اقسام علوم شرعی و نصایح به دانشجویان است[۲]. در باب دوم، شرایط و اموری که در مفتی معتبر است، احکام و آداب و وظایف فتوادهنده، آداب فتوا و صادر کردن حکم، احکام و آداب و وظایف مستفتی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. شهید پس از مقدمه به شایستگیهای مفتی از قبیل: عدالت و فقاهت اشاره میکند و بر آن است که فقیه جامعالشرایط باید به معارف اسلامی، مسائل کلامی و علوم زیربنائی که در شناخت ادله شرعی نقش دارد آگاهی داشته و به موارد اختلاف و اتفاق علما و فقها، در مسائل شرعی آشنا باشد و دارای ملکه نفسانی و قوه و نیرویی قدسی و ملکوتی باشد که فروع احکام را از اصول و کلیات آن استنباط کند. کسانی که دارای این ویژگیها باشند بر آنها واجب خواهد بود نسبت به مسائل مورد نیاز خود فتوا دهند و مسائلی که از آنها پرسش میشود را پاسخ گویند[۳].
مطالب باب سوم بدین شرح است: در مقدمه فصل اول، شهید فرموده است: مناظره و تبادل فکر و نظر در احکام دینی، بخش و عضوی از پیکره دین است و در عمل نیازمند فرصت مناسب، شرایط و آداب ویژهای است که کامیابی در آن در گرو رعایت آن شروط است. مطالب این فصل در هشت موضوع بیان شده که از جمله آن است: هدف مناظرهکننده باید رسیدن به حق باشد، نه ریا و خودنمایی. سپس نشانه مناظرهای که با هدف الهی برگزار میشود را برمیشمارد. اشتغال به مناظره را در صورتی صحیح میداند که وظایف مهمتر از آن در بین نباشد؛ زیرا درصورتیکه مناظره درباره امر واجب، بهگونه مشروع انجام گیرد، واجب کفایی خواهد بود. آنگاه شرایط اساسی مناظرهکنندگان در احکام دین را اجتهاد میداند و بر آن است که نتیجه مناظره با این پشتوانه علمی برای دیگران قابل پیروی است و از دیگرچیزهایی که در مناظره سازنده علمی لازم میشمارد وجود جو آرام و متکی بر منطق، مصون بودن از تحریکات، رعایت حق و انصاف است[۴].
در فصل دوم، از آفات و نتائج سوئی که از رهگذر مناظره مخرب نصیب انسان میشود و تأثیر نامطلوبی که بر اخلاق و رفتار افراد میگذارد، سخن گفته است و سفارش نموده مناظره بهمنظور غلبه بر دیگران، اقناع و اسکات خصم و مباهات و فضلفروشی صورت نگیرد. سپس نتائج سوئی را برای مناظره نادرست برشمرده است؛ از قبیل: عدم پذیرش حق از رهگذر گفتگو همراه با جدال و ستیز، جلوهگری رزائل مانند: خشم، غضب، حقد، کینهتوزی، رشک و حسد، انزوا و گوشهگیری از مردم، سخنان ناروا بر زبان راندن و احساس تکبر و خودستایی در برابر دیگران و...[۵].
خاتمه کتاب شامل سه مطلب اساسی به شرح زیر است: مطالب بخش اول در دو فصل آمده است: در فصل اول، علوم شرعی و دانشهای اصیل دینی را به چهار بخش علم کلام، علم کتاب (قرآن کریم)، علم به احادیث و علم به احکام شرعی (فقه) تقسیم کرده و ارزش و جایگاه و اهمیت هریک را یادآور شده و از آیات قرآن و سخنان پیامبر(ص) و پیشوایان دین و دانشوران بر نظرگاهها و مطالب خود تأیید آورده است.
فصل دوم، به علوم و دانشهای فرعی که معرفت و شناخت علوم شرعی بر آن توقف دارد، مثل معرفت خداوند و مسائل مربوط به آن که از راه تأمل در نشانههای الهی میتوان بدان دست یافت و معرفت و کسب علومی که فهم احکام و آیات قرآن و احادیث بر آن مبتنی است و مقدار لازم از هریک را گوشزد میکند. سپس علوم مورد نیاز علم فقه استدلالی را برمیشمرد که مجموعاً دوازده علم است (صرف، نحو، اشتقاق، معانی، بیان، بدیع، لغت، اصول فقه، رجال، منطق، تفسیر و حدیث)[۶].
بخش پایانی کتاب به توصیهها و پندهای شهید به دانشجویان اختصاص یافته است؛ از جمله توصیههای شهید: قدرشناسی فرصتهای زودگذر عمر است که محصل باید آن را غنیمت شمرده و از آن کمال بهرهبرداری را در راه کسب فضائل و ملکات علمی و ارتقاء دانش خود بنماید. کوتاهی و سهلانگاری در راه تحصیل دانش، مایه حسرت و تأسف درازمدت و موجب سردرگمی در هدف میگردد. تلاش در راه کسب دانش، پلکان ترقی است و جایگاه و مدارج عالی قیامت و همجواری با انبیا، شهدا، صالحین، علما و... بهوسیله دانش و با استفاده از همین فرصتهای عمر به دست میآید. اگر دانشجو در طریق تحصیل علم، تنآسایی پیشه سازد و همت بلند نداشته باشد، این ناشی از نارسایی عقل و غفلت او خواهد بود که باید از آن به خداوند پناه برد. البته تأسف در صورتی است که در قیامت از عذاب الهی مصون باشد، والا باید آماده عذاب الهی بود بهخاطر قصور در وظیفه واجب عینی یا کفائی که خود گناه است و بنابراین، سرگرمیها و تن پروریها و اشتغالات غیر علمی و شانه خالی کردن از زیر بار رنج تحصیل فقه و مقدمات آن بزرگترین گناه محسوب میشود؛ گرچه آن اشتغالات غیر علمی، عبادت، مثل: دعا و قرائت قرآن باشد[۷].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و مصادر و نیز جدول خطا و صواب در انتهای کتاب ذکر شده است. همان گونه که در مقدمه کتاب آمده، در تصحیح این کتاب از سه نسخه خطی استفاده شده است[۸]. اختلاف نسخهها و آدرس آیات و روایات در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
این کتاب بارها به فارسی ترجمه شده است که ترجمه محمدباقر ساعدی خراسانی (1369ق)، ترجمه سید محمود موسوی دهسرخی (1374ق) و ترجمه سید محمدباقر حجتی (1400ق) از آن جمله است[۹].