منتهی المطلب في تحقيق المذهب
منتهی المطلب في تحقيق المذهب تألیف جمالالدين ابومنصور حسن بن يوسف بن مطهر حلى اسدى، معروف به علامۀ حلّى (م 726 ق).
منتهی المطلب في تحقیق المذهب | |
---|---|
پدیدآوران | مجمع البحوث الاسلاميه، قسم الفقه (محقق)
علامه حلی، حسن بن یوسف (نویسنده) بصری، صفاءالدین (مقدمهنويس) بستانی، محمود (مقدمهنويس) |
ناشر | آستانة الرضوية المقدسة، مجمع البحوث الإسلامية |
مکان نشر | مشهد مقدس - ایران |
سال نشر | 1412 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | فقه جعفری - قرن 8ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 15 |
کد کنگره | BP 182/3 /ع8م8 1371 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تحول كتب فقهى
در ابتداى تأليف كتب فقهى در صدر اسلام، اين كتب عبارت از يك سلسله مجموعههاى روايت و حديث بود كه با سلسله سند به ائمۀ اطهار عليهمالسلام اتصال و استناد داده مىشد.
پس از سه قرن، فقها مطالب فقهى را از قالب روايات و احاديث و ذكر سلسله سند خارج نموده و الفاظ صادر از مصادر تشريع را بدون استناد به امام و در لباس فتوا عرضه نمودند كه در اصطلاح آن را «فقه منصوص» يا «أصول متلقاة» گويند.
در مرحلۀ بعد دو نوع فقه در كنار هم ظهور پيدا كردند:
الف - يك نوع فقه استنباطى بود كه بر اساس قواعد كلى و نصوص عام كتاب و سنت و ادلۀ عقلى به استنباط و افتاء در احكام مستحدثه پرداخته مىشد.
ب - نوع ديگر فقه تطبيقى يا مسائل الخلاف بود كه در آن پس از جمعآورى آراء مختلف فقهى مختلف با مقايسۀ ادله و براهين هر كدام از آنان به ارزش گذارى و مقايسۀ بين آنها پرداخته مىشد.
اهميت و اعتبار
كتاب «منتهى المطلب» يكى از جامعترين و مبسوط ترين كتب فقه مقارنهاى و استدلالى در زمان خود است. اين كتاب از نظر عمق مباحث علمى و جامعيت تعريفات و تفاصيل مطالب و همچنين کیفیت تقسيمات و تنويع منظم و منسجم، كمنظير مىباشد.
علامه حلّى كه از بزرگترين فقهاى اماميّه در طول تاريخ مىباشد از نظر سبک استنباط و استدلال در زمان خود و بعد از آن، تحولى عظيم ايجاد نموده است.
وى به دليل كثرت و تنوع تأليفات فقهى و نگارش كتب فقهى:
- مختصر همچون «تبصرة المتعلمين» و «إرشاد الأذهان»
- و متوسط همچون «قواعد الأحكام» و «تحرير الأحكام»
- و مفصّل همچون «منتهى المطلب» و «مختلف الشيعة» و «تذكرة الفقهاء»
در تاريخ فقه از ساير علماء و بزرگان متمايز شده و در واقع حلقۀ واسطه بين قدماء و متأخرين از فقهاء مىباشد.
هر كدام از كتب فقهى مفصل وى داراى سبک خاصى مىباشد كتاب «مختلف الشيعة» به صورت فقه مقارنهاى در داخل مذهب اماميه، «تذكرة الفقهاء» در محدودۀ معين در خارج از مذهب، «منتهى المطلب» در سطح وسيع و فراگير خارج از فقه اماميّه تدوين شده است.
مؤلف در خطبۀ كتاب مىنويسد:
كتابنا هذا لا يخلو عن مطالب دقيقة و مباحث عميقة، لم توجد في شيء من صحف الأوّلين و لم تسطر في دفاتر الأقدمين، لما استنبطناه من فكرنا و نظرنا (خطبۀ كتاب، صفحۀ 4)، فنذكر الخلاف الواقع بين الأصحاب مع ذكر حججهم و الرد على الفاسد منها.
تاريخ تأليف
كتاب منتهى المطلب بين سالهاى 680 تا 693ق در حدود 13 سال نوشته شده است. در مقدمۀ نهم در ابتداى كتاب آمده است.
حتى إنا في مدّة عمرنا هذا و هو اثنان و ثلاثون سنة لم نشاهد من طلاّب الحق إلاّ من قلّ.[۱]
با توجه به سال تولد مؤلف كه 648ق بوده است بنابراین سال آغاز كتاب در سن سى و دو سالگى وى، 680ق بوده است.
علاوه بر اين در پايان كتاب طهارت در انتهاى جلد سوم آمده است، هذا آخر الجزء الأوّل من كتاب منتهى المطلب فرغ من (تصنيف مصنّفه) حسن بن يوسف بن المطهر الحلي في سادس عشر ربيع الآخر من سنته اثنين و ثمانين و سبع مائة من الهجرة النبوية.[۲]
تاريخ اتمام كتاب، در كتاب «الخلاصة» مؤلف آمده است، آنجا كه مىنويسد: يتم إن شاء الله تعالى علمنا منه إلى هذا التاريخ و هو شهر ربيع الآخر سنة ثلاث و تسعين و ست مائة سبع مجلدات[۳][۴]
از نكات عجيب اين كه صاحب رياض العلماء در مورد آغاز تأليف كتاب منتهى المطلب در سال 680 در مورد چرك نويس جلد ششم آن در الذريعة آمده: فرغت من تسويده حادي عشر جمادى الآخر سنة ثمان و ثمانين و ست مائة[۵]
ترديد نموده است و مىنويسد: و المشهور أنّ أوّل كتاب ألفه العلاّمة هو كتاب منتهى المطلب كما صدر به كتبه في الذكر إيضا و يقال إنه كان له في زمن تأليفه خمس و ثلاثون (ثلاث و ثلاثون) سنة... فلعلّ المشهور غير صحيح أعني كون أوّل ما شرع في التأليف ابن خمس و ثلاثين سنة فتأمّل.[۶]
تاريخ چاپ
در الذريعة بدون ذكر تاريخ انتشار آمده است: قد طبع في مجلدين، أولهما إلى آخر الصلاة و ثانيهما إلى آخر الحج.[۷]
در كتاب مقدمهاى بر فقه شيعه به چاپ كتاب در سال 1316ق اشاره نموده است.[۸]
جلد اول كتاب موجود در سال 1412 ق، جلد دوم در سال 1413ق و جلد چهارم در سال 1415ق چاپ شده است.
ناشر كتاب مجمع البحوث الإسلاميّة (بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى) مىباشد. تحقيق و تصحيح كتاب توسط قسمت فقه اين بنياد صورت گرفته است.
نسخهها
در الذريعة به نسخهاى به خط علامۀ حلّى كه متعلّق به كتابهاى موقوفۀ آل محيىالدين در نزد شيخ قاسم بن شيخ حسن محيىالدين جامعى بوده اشاره شده است.[۹]
در كتاب مقدمهاى بر فقه شيعه به 11 نسخه از كتاب اشاره شده كه اكثر آنها مربوط به قرن هشتم و دهم است و يكى از آنان نسخۀ اصل است كه در كتابخانۀ آیتالله حكيم با شمارۀ 60 موجود است.[۱۰]
در مقدمۀ كتاب «إرشاد الأذهان» به 5 نسخه از كتاب اشاره نموده است كه متعلّق به:
- مسجد گوهرشاد با شمارۀ 554
- كتابخانۀ عمومى آیتالله حكيم با شمارۀ 661
- كتابخانۀ دانشگاه مدينة العلم در كاظميّه با شمارۀ 203 مربوط به سال 972 ق
- كتابخانۀ اميرالمؤمنين عليهالسلام در نجف اشرف مربوط به سال 982 ق
- كتابخانۀ عمومى وزيرى در يزد با شمارۀ 12964 مىباشد.
(إرشاد الأذهان، چاپ جامعۀ مدرسين، جلد اول، صفحۀ 107).
نسخههاى معتبر
در تصحيح و تحقيق كتاب موجود از 9 نسخه استفاده شده است كه 5 نسخۀ اول متعلّق به آستان قدس رضوى و 2 نسخه متعلّق به كتابخانۀ مسجد گوهرشاد و يك نسخه متعلق به كتابخانۀ ملى ملك و نسخۀ آخر متعلق به سيد جعفر میرداماد مىباشد. اين نسخهها عبارتند از:
- نسخهاى با شمارۀ 9548، به خط محمد بن على جزائرى مربوط به سال 1047 ق، اين نسخه فقط شامل كتاب طهارت است و با رمز (خ) مشخص شده است.
- نسخهاى با شمارۀ 10597 و به خط يوسف بن يعقوب طالقانى و محمد بن شاه منصورى تبريزى، مربوط به سال 973 ق، اين نسخه شامل كتابهاى طهارت، صلاة، زكاة، خمس و قسمتى از صوم است و با رمز (ن) مشخص شده است.
- نسخهاى به خط على بن محمد بن هلال با شمارۀ 12314 و مربوط به سال 1066، كه با رمز (ق) مشخص شده است.
- نسخهاى به خط محمد بن شمس بن جعفر غسانى، با شمارۀ 1012 و مربوط به سال 981ق كه با رمز(ع)مشخص شده است.
- نسخهاى به خط على بن حاج قوامالدين بن محمود عاقولى با شمارۀ 285 و مربوط به سال 982 كه با رمز(ع)مشخص شده است.
- نسخۀ كتابخانۀ مسجد گوهرشاد با شمارۀ 554 و به خط مؤلف، حسن بن يوسف مربوط به سال 687ق كه با رمز (ح) مشخص شده است.
- نسخۀ ديگر مسجد گوهرشاد با شمارۀ 1326 و به خط نوۀ شهيد اول.
- نسخۀ كتابخانۀ ملى ملك با شمارۀ 1228 به خط محمد هادى ميرزا عرب شيرازى كه با رمز (م) مشخص شده است.
- نسخۀ متعلّق به سيد جعفر ميرداماد در تهران به خط على بن محمد بن هلال مربوط به سال 985ق كه با رمز (د) مشخص شده است.
تقسيم مطالب
كتاب شامل 10 مقدمه است و در ابتداى آن گفته شده كه شامل 4 قاعده (عبادات، معاملات، ايقاعات و احكام) است. امّا فقط قسمت عبادات آن موجود است.
در جلد اوّل و دوّم و سوّم، كتاب طهارت و در جلد چهارم قسمتى از كتاب صلاة مطرح شده است. مباحثى كه در جلدهاى اول تا چهارم مطرح شدهاند عبارتند از:
جلد اول: مباحث اقسام آبها و قسمتى از بحث وضو.
جلد دوم: افعال وضو و اقسام غسلها (جنابت، حيض، استحاضه، نفاس، مس ميت، و مستحب).
جلد سوم: تيمم، نجاسات، ظروف و پوست حيوانات.
جلد چهارم: مقدمات نماز (تعداد ركعات، اوقات نماز، قبله، لباس نمازگزار، مكان نمازگزار اذان و اقامة).
ويژگىها
كتاب منتهى المطلب مجموعهاى از خصوصيات و ويژگىهاى با ارزشى است كه در كمتر كتابى ديده مىشود. از مهمترين اين ويژگىها سبک ورود و خروج مؤلف در مباحث فقهى است.
وى در برخورد با نظريات عامه روشهاى متفاوتى را انتخاب نموده و همچنين در بررسى روايات و اجماع و نظائر آن به صورت متنوعى بحث مىكند.
گاهى پس از بيان نظريات خود، ساير اقوال را مطرح و در نهايت نتيجهگيرى مىكند، گاهى صرفا نظريات عامه را مطرح مىكند و گاهى نيز صرفا به بيان يك روايت يا متن فتاواى فقهى برگرفته از متون روايات مىپردازد.
اما عموماًنحوۀ ورود به مباحث اين گونه است كه در ابتدا ادلۀ اوليۀ كتاب و سنت و غيره و سپس ادلۀ ثانويه يعنى اصول عمليّه مطرح مىشود.
در نحوۀ برخورد با نظريات عامه با استناد به روايات، اجماع يا عمل صحابه از روشهاى متفاوتى استفاده مىكند.
او در مقام الزام و اجبار عامّه به پذيرش نظريۀ صحيح، گاهى از روايات معتبر السند در نزد آنان استفاده مىنمايد. به عنوان نمونه در بحث طهارت پوست ميتهاى كه دباغى شده اين چنين مىنويسد: قال أسناده جيّد.
و در موارد ديگر نيز گاهى از طريق خود عامه رواياتشان را تضعيف مىكند، گاهى نسبت توهم به راوى مىدهد، و در مواردى نيز با بيان روايات معارض و يا تغيير صحيح از ظهور روايات با آنان برخورد مستدلّ دارد.
از ديگر ويژگىهاى كتاب استقراء تام و احاطۀ مؤلف به نظريات فقهاى شيعه و سنى است.
مؤلف در اين كتاب بيش از همۀ فقهاء به نظريات شيخ طوسى متعرض شده است و در كنار آن به نظريات سيد مرتضى، شيخ مفيد، شيخ صدوق، ابن ابى عقيل، ابن جنيد، ابوالصلاح حلبى، سلار بن عبدالعزيز، ابن البراج، قطب راوندى، ابن ادريس مىپردازد.
استناد به اهلالبيت عليهمالسلام
مؤلف در مواردى براى اثبات نظريات اماميّه به نظر اهلالبيت عليهمالسلام استناد مىنمايد، به عنوان نمونه:
لنا أنها عبارة متلقاة من الشرع غير معقولة المعنى، بل المأخوذ فيها اتّباع ما وظّفه الشارع و المنقول عن أهلالبيت عليهمالسلام يجب الأخذ به، لأنهم أعرف بخطانّ الشرع.[۱۱]
گاهى نيز به عمل صحابه در كنار عمل اهلبيت عليهمالسلام استناد مىكند، به عنوان نمونه در بحث تكبيرة الإحرام:
و عمل الصحابة بما قلناه، و عمل أهلالبيت عليهمالسلام، مع أنه الحجّة و هم أعرف بمظّان الأمور الشرعيّة.
استناد به عمل صحابه
در استناد به عمل صحابه، مؤلف به سه گونه عمل مىكند:
- در موقع رد مخالفين در صورتى كه غير از عمل صحابه به دلايل ديگرى نيز استناد كرده باشند.
- در مواردى كه فقط به عمل صحابه استناد نموده باشند يا معارض قرار دادن آن با عمل صحابه آن را رد مىنمايد.
- در مواردى ديگر نيز عمل صحابه را كه مستند به عمل رسولالله صلىاللهعليهوآله نيست رد مىكند.
رد قياس و استحسان
از ديگر ويژگىهاى كتاب رد قياس و استحسان به عنوان مستندات شرعى است، به عنوان نمونه در بحث جواز شروع نماز به غير از صيغۀ الله اكبر مىنويسد: و الجواب... أنّه قياس في مقابل النصّ، فلا يكون مقبولا.
و در بحث مقدار آب كر: و التقدير بعشرة أذرع مجرد استحسان من غير دليل.
مآخذ كتاب
مؤلف در تأليف كتاب از منابع متعددى استفاده كرده كه مهمترين آنان عبارتند از:
- الإستبصار
- التهذيب
- استقصاء الاعتبار
- المبسوط
- مدينة العلم
- المسائل الطرابلسيّة
- المسائل الموصليّة
- المصباح
- المقنعة
- المقنع
- النهاية
- المسائل الناصريّة
- الإنتصار
- الوسيلة
- الخلاف
- المهذّب
- الكافي في الفقه.
اصطلاحات
در مقدمۀ هشتم از مقدمات كتاب، مؤلف بعضى از كلمات را كه كنايه از افراد يا معانى خاصى است مطرح نموده كه عبارتند از:
- الشيخ: الإمام أبا جعفر محمد بن حسن طوسى
- المفيد: الشيخ محمد بن محمد بن نعمان
- الشيخين: شيخ طوسى و شيخ مفيد
- في الصحيح: ما كان رواته ثقاة عدولا
- في الحسن: ما كان بعض رواته قد اثنى عليه الأصحاب و إن لم يصرحوا بلفظ التوثيق له
- في الموثق: ما كان بعض رواته من غير الإماميّة كالفطحيّة و الواقفيّة و غيرهم إلاّ أن الأصحاب شهدوا بالتوثيق له.[۱۲]
گفتار بزرگان
علامۀ حلى در كتاب الخلاصة: لم يعمل مثله ذكرنا فيه جميع مذاهب المسلمين في الفقه و رجحنا ما نعتقده بعد إبطال حجج من خالفنا فيه.[۱۳]
علامۀ حلى در صفحات آخر كتاب إرشاد الأذهان و تحرير الأحكام: بأنه بلغ الغاية و تجاوز النهاية.
خطبۀ كتاب منتهى المطلب: فشرعنا في عمل هذا الكتاب المحتوى على المسائل اللطيفة و المباحث الدقيقة الشريفة.
در جاى ديگر: مع أن كتابنا هذا لا يخلو عن مطالب دقيقة و مباحث عميقة، لم توجد في شيء من صحف الأوّلين و لم تسطر في دفاتر الأقدمين، مما استنبطناه من فكرنا و نظرنا.[۱۴]
فوائد رضويّه: صنف في كل علم كتبا و أتاه من كل شيء سببا أما الفقه فهو أبو عذرة و غواص بحره و له فيها اثنیعشر كتابا هي ملجأ العلماء و مرجع الفقهاء هي منتهى المطلب في تحقيق المذهب و أوّل ما صنفه من هذه الكتب كتاب المنتهى و آخرها المختلف و أحسنها و أدّقها و أمتنها القواعد و أنفعها للمستدل المختلف و المنتهى و التذكرة و أكثرها مسائل و أقربها للمتناول كتاب تحرير.[۱۵]
روضات الجنات: أو في سبع كالمختلف في تمام الفقه و المنتهى إلى المعاملات.[۱۶]
حاشية لؤلؤ البحرين: علامه سيد محمد صادق بحر العلوم: سبق في فقه الشريعة و ألف فيه المؤلفات المتنوعة من مطولات و متوسطات و مختصرات فكانت محط أنظار العلماء من عصره إلى اليوم تدريسا و شرحا و تعليقا، فمن المطولات المختلف و التذكرة و منتهى المطلب.[۱۷]
الذريعة: ذكر فيه مذاهب جميع المسلمين في الأحكام و حججهم عليها و الرد على غير ما يختاره.[۱۸]
وضعیت نشر
چاپ جدید این كتاب در چهار جلد به زبان عربی با همت انتشارات مجمع مباحث اسلامی مشهد سال ۱۴۱۲ به چاپ رسیده است[۱۹]،[۲۰]،[۲۱]
پانویس
- ↑ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، علامه حلی، ج۱، ص۱۱ مقدمۀ نهم
- ↑ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، علامه حلی، ج۳، ص۳۶۵
- ↑ الخلاصة، ص۴۵
- ↑ الذریعه الی تصانبف الشیعه، اقا بزرگ تهرانی، ج۲۳، ص۱۲
- ↑ الذریعه الی تصانبف الشیعه، اقا بزرگ تهرانی، ج۲۳، ص۱۲
- ↑ ریاض العلماء، ج۱، ص۳۷۷
- ↑ الذریعة، ج۲۳، ص۱۲
- ↑ مقدمهای بر فقه شیعه، ص۱۲۹
- ↑ الذریعه الی تصانبف الشیعه، اقا بزرگ تهرانی، ج۲۳، ص۱۲
- ↑ مقدمهای بر فقه شیعه، ص۱۲۹
- ↑ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، علامه حلی، ج۴، ص۱۵
- ↑ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، علامه حلی، ج۱، ص۹ و ۱۰
- ↑ الخلاصة، ص۴۵
- ↑ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، علامه حلی،ج۱، ص۱۱، مقدمۀ نهم
- ↑ فوائد رضویه، ص۱۲۶
- ↑ روضات الجنات، ج۲، ص۲۷۱
- ↑ لؤلؤ البحرين، 210 و 211
- ↑ الذریعه الی تصانبف الشیعه، اقا بزرگ تهرانی، ج۲۳، ص۱۱
- ↑ منتهی المطالب فی تحقیق المذهب، علامه حلی، ج۱، ص۴
- ↑ الذریعه الی تصانبف الشیعه، اقا بزرگ تهرانی، ج۲۳، ص۱۲
- ↑ امل الآمل ج۲، ص۸۲