معاني القرآن
معاني القرآن، تألیف نحوى، شعرشناس و قرآنپژوه بصرى قرن سوم هجری قمری، ابوالحسن سعید بن مسعده مُجاشِعى، معروف به اخفش اوسط (درگذشته حدود 215ق)، کلمات و عبارات قرآنی را با استفاده از آیات، روایات، لغت و شواهد شعری معنا و تفسیر میکند. چون قبلا نسخهای از این کتاب، بهعنوان معاني القرآن (للأخفش) معرفی شده است، ویژگیهای نسخه حاضر و برخی از مطالب ناگفته، بیان میشود.
معاني القرآن | |
---|---|
پدیدآوران | اخفش، سعید بن مسعده (نويسنده) قراعه، هدی محمود (محقق) |
ناشر | مکتبة الخانجي |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1411ق - 1990م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | الف3م6 82/2 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تفاوت نسخه
- بانوی پژوهشگر معاصر (دانشکده ادبیات، تربیت و علوم دختران دانشگاه عین شمس)، هدی محمود قراعه، این کتاب را تصحیح کرده و برای آن مقدمهای سودمند و روشمند نوشته و نویسنده و کتابش را شناسانده و نسخههای خطی آن و روش خودش را در تصحیح، معرفی کرده است.
- هدی محمود قراعه، با تأکید بر آنکه «علم معانی» تعریف ویژهای دارد، افزوده است: کتابهای معانی قرآن، هسته اولیه تفسیر نحوی قرآن را تشکیل دادهاند و پدیدآورندگان این آثار، قرآن را در پرتو اعراب آیات تفسیر میکنند و معانی قرآن، گستردهتر از اعراب قرآن است و در کتاب حاضر روشن میشود که معانی قرآن، اصول نحو در قرآن است[۱].
روش
- هدی محمود قراعه، توضیحی سودمند و طولانی درباره روش اخفش اوسط در کتاب حاضر بیان کرده؛ از جمله اینکه شیوه نویسنده در سراسر کتاب، یکسان و منظم نیست و در سوره حمد تا آیه 28 سوره بقره، به تفسیر و اعراب و بیان قرائتها پرداخته و بعد از آن، روش دیگری دارد که تابع ابواب نحوی است و مثلا بابهایی به نام مجاز، استثناء، دعا، اضافه و زیادی «مِن» میگشاید و... [۲].
ساختار و محتوا
در این اثر 2 جلدی، تعداد 1218 مطلب (توضیحی، ادبی، لغوی و تفسیری) درباره واژگان، عبارات و آیات قرآنی بهترتیب از سوره حمد تا سوره ناس بیان شده[۳] و همچنین اخفش اوسط به 317 شاهد شعری نیز استشهاد کرده است[۴].
نمونه مباحث
- کلمه «لا تكلّف» در آیه «فَقاتِلْ في سَبيلِ اللّهِ لا تُكَلَّفُ إِلاّ نَفْسَكَ» (نساء: 84)، جواب امر و مجزوم است و برخی آن را بهعنوان ابتداء، مرفوع قرار دادهاند و علت برای اول، نشمردهاند و ما هم به همین صورت قرائت میکنیم. همان طور که خدای متعال گفت: «وَ أْمُرْ أَهْلَك بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيهَا ۖ لَا نَسْأَلُك رِزْقًا» (طه: 132) و «لَا نَسْأَلُك» اگر علت ماقبل باشد، مجزوم است و اگر بنا بر ابتدا گذاشته شود، مرفوع میشود و ما مرفوع میخوانیم[۵].
- این قول که در روایت آمده: «تبارك اسمك و تعالی جدّك»، با آیه «وَ أَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا...» (جنّ: 3)، تفسیر میشود؛ اینگونه تفسیر کردهاند که جَدّ به معنای عظمت است؛ پس آیه یعنی: بزرگی پروردگار ما والا است و...[۶].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.