مصطلحات الفقه و معظم عناوينه الموضوعية
مصطلحات الفقه و معظم عناوينه الموضوعية، اثر آیتالله على مشكينى، بيان، توضيح و بررسى برخى از اصطلاحات فقهى و اصولى مىباشد كه به زبان عربى و در سال 1419ق1377/ش، نوشته شده است.
مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیة | |
---|---|
پدیدآوران | مشکینی اردبیلی، علی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | کتاب فرید فی بابه... |
ناشر | نشر الهادی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1419 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | فقه - اصطلاحها و تعبیرها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 147/2 /م5م6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
از آنجا كه تدوين كتابهايى درباره واژگان و اصطلاحات فقهى، چندان در گذشته متداول نبوده است، اين كتاب مىتواند داراى اهميت باشد.
ساختار
كتاب، با مقدمه مؤلف آغاز و مباحث، درباره اصطلاحات و عناوين فقهى، با نظم الفبايى، بهگونهاى نگارش يافته است كه مشابهتها و تفاوتهايى با فرهنگ فقه دارد.
در اين كتاب، اصطلاحات و عناوين موضوعات فقه گردآورى شده و ذيل هر كدام، موارد زير، روشن شده است:
معناى لغوى؛ معناى اصطلاحى(اگر در شرع يا در فقه يا نزد متشرعه معناى خاصى داشته باشد)؛ محل آن عنوان؛ موارد كاربرد آن در بابهاى مختلف فقه؛ حكم يا احكام مترتب بر آن؛ مورد اختلاف يا اتفاق بودن آن حكم نزد علماى شيعه؛ در مواردى اشاره به معناى آن نزد عامّه؛ فروع مهمى كه بر آن مترتب است و در مواردى ذكر دليل مسئله به حسب اختلاف موارد و اقتضاء حال.
در واقع اين اثر، يك دوره فقه است، اما به ترتيب لغت.
گزارش محتوا
در مقدمه، به شش امر زير اشاره شده است:
- تعريف فقه و بررسى آن از دو لحاظ زير:
- الف) لغت: فهم و رسيدن به علم غايب به وسيله علم شاهد؛
- ب) اصطلاح علماى اماميه: قيام حجت نزد كسى كه قادر بر استنباط و فهم احكام شرعيه فرعیه يا وظايف عقليه دينيه و يا موضوعات استنباطى آن مىباشد؛
- اشاره به منزلت و جايگاه علم فقه: نویسنده، معتقد است كه فقه، شريفترين و والاترين دانشها، افضل علوم و نيمى از دين(در مقابل اصول) مىباشد كه در بر دارنده احكام كليه الهى است كه متعلق به اعمال جوارحى بندگان است، البته شرافت و فضيلت آن، بعد از اصول دين مىباشد؛
- اشاره به نحوه تبويب مباحث فقهى و اشكال موجود در آن: معمولا علما، ابواب فقه را به شصت باب تقسيم نموده و هر كدام را تحت عنوان يك كتاب ذكر كردهاند؛ به اين ترتيب كه طهارت را اولين كتاب و ديات را آخرين آن قرار دادهاند؛ بدون اشاره به ملاك ترتيب و تنظيم آنها؛
- بررسى و تفصيل مدارک و مصادر اوليه فقه در سه بخش زير:
- الف) كتاب: مراد، نصوص و ظواهر قرآن بوده و اختلافى در حجيت آن نيست؛
- ب) سنت: از جهتى اتفاقى است(حجيت كلام صادر از نبى(ص) بهعنوان اخبار از خداوند، تبليغ دين و بيان آنچه كه نازل شده است) و از جهتى، اختلافى(طرق وصول اين اخبار به كسى كه عصر رسول(ص) را درك نكرده است)؛
- ج) عقل: مراد از آن، معناى لغوى و عرفى آن مىباشد كه عبارت است از قوهاى كه انسان به وسيله آن، كليات را درك كرده و به حسن و قبح اشياء پى مىبرد؛
- اشاره به كفايت ادله تفصيليه فوق، براى رفع نيازهاى جامعه اسلامى و عدم نياز به ادلهاى كه تحت عنوان قياس، استحسان، مصالح مرسله و... بيان شدهاند؛
- بيان روش تأليف كتاب.
از جمله اصطلاحات و عناوين مطرح شده در كتاب، عبارتند از:
- آمين، كه اسم فعل و به معنای «استجب»(مستجاب كن) مىباشد. در مورد استعمال اين كلمه در نماز، بعد از خواندن سوره حمد، دو ديدگاه مطرح شده است:
- الف) اهل سنت: ائمه سهگانه ايشان، ذكر اين كلمه را توسط امام، مأموم يا به صورت انفرادى در نماز، جزء سنت دانستهاند، ولى مذهب مالكى، آن را مستحب مىداند؛ نه سنت؛
- ب) شيعه: آن را منع كرده است، اما در حرمت يا سبب بطلان آن در نماز، اختلاف وجود دارد؛
- الآيه: در لغت به معناى علامت بوده و براى احكام واجب و مندوب، در مواردى از فقه، مانند آيات سجده، آية الكرسى، مباهله، تيمم، زكات، خمس، نور، ربا، انذار، بيوت و... موضوع واقع مىشود؛
- الشَجه: در لغت، عبارت است از جراحت در سر كه باعث كنده شدن گوشت يا شكستن استخوان شود و در اصطلاح فقها، به مصاديق خاصى از جراحت در سر و گردن اطلاق مىشود كه داراى هشت قسم بوده و هر قسم، حكم خاصى بر آن بار شده و ديه، ارش و حكومت معينى به آن تعلق مىگيرد. اين هشت قسم عبارتند از: حارصه يا حرصه؛ داميه؛ متلاحمه يا باضعه؛ سمحاق؛ هاشمه؛ منقله و مأمومه.
از ديگر اصطلاحات عنوان شده در كتاب، مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
الاحياء، الاحصان، الزام، الاستخارة، الاستعاذة، البئر، الباطل، الباغى، البحر، البخل، التأخير، التأمين، التحجير، الترقيع، الثمر، الجائر، الجحفة، الجدال، الجعالة، الجزية، الحاكم، الحجب، حجر الاسود، الحداد، الحدث، خبر الواحد، الخراج، الخطبة، خيار تبعض الصفقة، الخمس، الدرهم والدينار، الدعوى، الدفاع، الدم، دية الشعر، الذباحة، الذكر و الانثى، الذمة، ذهاب الثلثين، الذهب و الفضة، الربا، الرجعة، الرشد و السفه، الرضاع، الركن، الزبيب، الزكاة، زكاة الفطرة، الزنا، السؤر، السبق و الرماية، سبيل الله، الستر و التستر، السرقة، الشاة، الشاهد، شبه الخطأ، الشتم، الشركة، الصبى، الصد، الصداق، الصحة، الصدقة، الظهار، العارية، العاقلة، العام، العاملين على الزكاة، العبادة، الغائط، الغارمين، الغالى، الغسل، الغش، الفضولى، الفقاع، الفلس، الفقير و المسكين، الفىء، قاعدة الالزام، القبض، القبول، القذف، القسامة، الكاشف، الكتاب، كثير السفر، الكر، الكفارات، اللحية، اللعان، اللقطة و اللقيط، اللوث، الماء، المتاجر، المتعة، المثلى و القيمى، النصب، النبش، النحر، النذر، النصاب، الهبة، هجاء المؤمن، الهجر، الهلال، هياكل العبادة، الوديعة، الوصية، الوضوء، الوقوف، الوكالة و النيابة، اليائسة، اليهود، اليتيم، اليمين، اليوم و الليل.
هر چند كتاب از لحاظ جامعيت عناوين فقهى، انعكاس مسائل كلى و جستوجو نشدن كامل اصطلاحات فقهى، كمبودهايى دارد، چنانكه مسائل آن مستند نشده است تا براى فقهپژوهانى كه خواهان اطلاعات گستردهتر و مراجعه به منابع فقهىاند، سودمندتر افتد، اما با اين حال، بهعنوان قدم اول، عملى زيبا، كارى پسنديده و كتابى شايسته و قابل تقدير است، لكن فارسىزبانان غير آشنا به زبان عربى، از استفاده آن محرومند.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در ابتداى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.