مجموعه مقالات رجالی
مجموعه مقالات رجالی مشتمل بر چهار رساله رجالی عربی با عناوین «القول الثابت في محمد بن احمد بن ثابت»، «رسالة الاعلان بالمراد من محمد بن مروان»، «المراد من عبدالله بن سلیمان فی اصحاب الصادقین عليهمالسلام و آخرها سرد لمشايخ ربيع بن محمد المسلي الأصم» و «رسالة في تحقيق حال محمد بن الحسن الأشعري» تألیف رجالی معاصر محمدجواد شبیری زنجانی است.
مجموعه مقالات رجالی | |
---|---|
پدیدآوران | شبیری، سید محمدجواد (نويسنده) مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). گروه رجال (ساير پديدآوران) |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
ساختار رسایل چهارگانه به ترتیب مذکور عبارت است از:
- رساله محمد بن مروان مشتمل بر پنج فصل و یک خاتمه و خلاصه رساله است.
- رساله محمد بن احمد بن ثابت فاقد تبویب و فصلبندی خاصی است و مباحث رساله در چند عنوان مطرح شده است. در ذیل آن نیز «محمد بن عبدالله بن غالب» مورد مطالعه قرار گرفته است.
- رساله عبدالله بن سلیمان در سه فصل و یک خاتمه نوشته شده است. در آخر نیز بحثی پیرامون مشایخ ربیع بن محمد مسلی و خلاصه رساله ذکر شده است.
- رساله محمد بن حسن اشعری با مقدمه مختصری در معرفی رساله آغاز شده است. متن رساله فاقد تبویب و فصلبندی خاصی است تنها پیش از ورود به هر مطلب عنوانی برای آن لحاظ شده است.
گزارش محتوا
- رسالة القول الثابت في محمد بن احمد بن ثابت
- نویسنده در ابتدای این رساله چنین مینویسد: در تعدادی از اسناد در تفسیر قمی و مانند آن، نام محمد بن احمد بن ثابت وارد شده است ولی شرححالی از او نیافتم[۱].
- اتحاد ابوعبدالله بن ثابت با محمد بن احمد بن ثابت از جمله مباحثی است که شش دلیل یا شاهد بر آن اقامه شده است[۲]. سپس هجده تن از مشایخ محمد بن احمد بن ثابت و روات ایشان با ذکر سند در پاورقی نام برده شدهاند[۳].
- نویسنده ذیل این رساله در رابطه با «محمد بن عبدالله بن غالب» که یکی از مشایخ محمد بن احمد بن ثابت بوده به بحث نشسته است[۴].
- رسالة الاعلان بالمراد من محمد بن مروان
- نویسنده، این رساله را با این عبارت آغاز کرده است: نام محمد بن مروان در اسناد کتب حدیثی شیعه فراوان تکرار شده است. تعیین مراد از این نام از امور دشوار و البته در نهایت اهمیت است؛ لذا این رساله را نوشتم شاید برای کسی که میخواهد به حقیقت دست یابد تذکر و تأملی باشد.
- فصل اول تحقیقی است پیرامون کسانی که در منابع رجالی ذیل اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به نام محمد بن مروان آمدهاند[۵]. جماعتی با نام محمد بن مروان در کتب رجال شیعه وجود دارند؛ از آن جمله محمد بن مروان جلاب است که احتمال دارد با محمد بن مروان خطاب و یا محمد بن هارون جلاب متحد باشند و تصحیفی در عنوانشان صورت گرفته باشد.[۶].
- در فصل دوم منظور از محمد بن مروان در طبقه اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) مورد بحث قرار گرفته است ایشان معتقد است محمد بن مروان در این طبقه همان محمد بن مروان ذهلی است و بر این مدعا دلایلی اقامه نموده است[۷]. معروفترین این افراد در طبقه اصحاب امام صادق(ع) عقیلی عجلی، سدّی و ذهلی بصری هستند. ازآنجاکه روایتی از محمد بن مروان کلبی از امام باقر(ع) در کتبی که در دست ماست وجود ندارد، احتمال وقوع خلط و خطا در شمارش او در اصحاب آنحضرت وجود دارد[۸].
- در فصل سوم وثاقت محمد بن مروان در اصحاب امام صادق(ع) بررسی شده است[۹].
- چهارمین فصل در رابطه با دیگر افرادی است که نامشان با محمد بن مروان مشترک است[۱۰] و شامل محمد بن مروان جلاب، محمد بن مروان حناط مدینی، محمد بن مروان انباری، محمد بن مروان بن زیاد غزال میشوند[۱۱].
- المراد من عبدالله بن سلیمان فی اصحاب الصادقین
- روایاتی از عبدالله بن سلیمان در کتب احادیث شیعه تکرار شده که ایشان این روایات را از امام صادق(ع) و امام موسی کاظم(ع) نقل نمودهاند. این رساله در معرفی این شخصیت است[۱۲].
- فصل اول کتاب در شرححال عبدالله بن سلیمان در کتب رجال است. در میان اصحاب امام محمدباقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) عناوینی برای عبدالله بن سلیمان ذکر شده است: صیرفی، عبسی، عامری، سلیمان نخعی، عجلی، نوفلی، تمیمی و عزرمی. سپس جایگاه هر یک در کتب رجال و اسناد روایات ذکر شده است[۱۳].
- در برخی مصادر روایی، نام عبدالله بن سلیمان عزرمی ذکر شده است. لکن با توجه به اینکه این احادیث در سایر مصادر از طریق عبدالرحمن عزرمی روایت شده در این عنوان تحریفی صورت گرفته است[۱۴].
- در کتاب رجال شیخ طوسی از میان اصحاب امام سجاد(ع)، نام عبدالله بن سلیمان عبسی کوفی به صیرفی به چشم میخورد. بر اتحاد عبسی با صیرفی اشکال وارد است؛ چراکه عبدالله بن سلیمان صیرفی از اصحاب امام صادق(ع) است. البته ممکن است در اینکه در رجال شیخ وی را از جمله اصحاب امام سجاد(ع) آوردهاند سهوی صورت گرفته باشد؛ چراکه در هیچ سندی اینگونه نیامده است و صحیح آن است که همانگونه که در برخی اسناد آمده او را از اصحاب امام باقر(ع) بدانیم. همچنین ممکن است در نام او با پدرش که از اصحاب امام سجاد(ع) بوده اشتباهی صورت گرفته باشد[۱۵].
- فصل دوم کتاب در اجتماع القابی است که منسوب به عبدالله بن سلیمان میباشند. نویسنده دراینباره میگوید: میتوان لقب صیرفی -که لقب عبدالله بن سلیمان است- را با القاب عامری، نخعی، نوفلی و تمیمی جمع نمود؛ اما در امکان اجتماع سایر القاب بحث است[۱۶]؛ اما باقی القاب را نمیتوان در یک شخص جمع نمود چراکه از قبایل و بطون مختلف عدنانی و قحطانی هستند که در نسب جمع نمیشوند. نویسنده سپس این موضوع را بهتفصیل مورد بحث قرار داده است[۱۷].
- فصل سوم در توضیح مراد از عبدالله بن سلیمانی است که بهصورت مطلق آمده باشد. نویسنده در ابتدا به ذکر برخی روایات کافی و تهذیب که این عنوان در خود دارد اشاره کرده و او نیز همچون صاحب جامع الرواة معتقد است که میتوان عبدالله بن سلیمان در این روایات را به نخعی حمل کرد هرچند این نظریه مورد اشکال قرار گرفته است[۱۸].
- در خاتمه رساله تنبیهاتی ذکر شده که از آن جمله است:
- اگر بنا را بر اشتراک عبدالله بن سلیمان بگذاریم آیا اثبات وثاقتش ممکن است؟[۱۹].
- در تنبیه اول ذکر شد که بر مبنای اشتراک عنوان عبدالله بن سلیمان اثبات وثاقتش در همه اسناد مشکل است؛ پس چرا همه را به یک شخص یعنی عبدالله بن سلیمان صیرفی باز نمیگردانیم[۲۰].
- این رساله فاقد هرگونه فهرست است و در پاورقیهای کتاب ارجاعات و توضیحات متعددی ذکر شده است.
- رسالة فی تحقیق حال محمد بن الحسن الاشعری
نویسنده در ابتدای رساله پس از حمد و ثنای الهی و سلام و صلوات بر نبی مکرم اسلام(ص) و خاندان طاهرینش چنین مینویسد: «اما بعد این رساله مختصری است که در تحقیق حال محمد بن حسن بن ابی خالد اشعری و عناوین متحد با او نوشتم و در آن مشایخ و روات او را ذکر کردم و از عناوین تحریف شده در نام او و مشایخش سخن راندم»[۲۱].
سپس از رجال شیخ طوسی با ذکر آدرس از باب اصحاب الرضا(ع) نقل میکند که در بعضی اسناد روایت محمد بن حسن اشعری از امام رضا(ع) وارد شده است. سپس مینویسد روایت محمد بن حسن ابی خالد اشعری از ابوجعفر یا ابوجعفر ثانی (امام جواد(ع)) در مواردی وارد شده است. در رجال برقی مطبوع نیز این شخصیت از اصحاب امام کاظم(ع) شمرده شده است. بر همین اساس آیتالله خویی سند روایتی در معجم رجالش نقل نموده که ایشان از ابوالحسن(ع) (اطلاق ابوالحسن در روایات همان امام کاظم(ع) است) روایتی نقل نموده است[۲۲].
نویسنده سپس مطلب ذکر شده در رجال برقی را مبنی بر احتساب اشعری از اصحاب امام کاظم(ع) را نپذیرفته و آن را از تحریف نسخه دانسته است. این تحریف از تقدیم و تأخیر در اوراق نسخهای که نسخه چاپی رجال برقی از آن استنساخ شده ناشی شده است...[۲۳]. پسازآن ذیل رجال برقی بر تأیید کلامش را نیز مورد نقد قرار داده و از جمله مینویسد: انصراف ابوالحسن به امام کاظم(ع) را اگر بپذیریم باید اشعری زمان آنحضرت را درک کرده باشد لکن معلوم نیست که آن زمان را درک کرده باشد و آنچه قطعی است زمان امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرده است[۲۴].
برای این راوی عناوین مختلفی ذکر شده که عبارت از محمد بن حسن اشعری، محمد بن حسن قمی، محمد بن حسن بن ابی خالد و محمد بن حسن شنبولة است. از ترکیب این عناوین، عناوین دیگری نیز برای این راوی ایجاد میشود[۲۵].
در برخی اسناد عنوان محمد بن حسن بن علان ذکر شده است و نسخ و مصادر در ضبط عنوان اختلاف کردهاند. قرائنی موجود است که اشاره به اتحاد این راوی با محمد بن حسن اشعری دارد؛ لذا نویسنده از ابتدا عنوان صحیح این راوی مطرح کرده و سپس از اتحاد آن با محمد بن حسن اشعری سخن گفته است[۲۶]. عنوان این راوی در مصادر حدیثی چون بحارالانوار، عیون اخبار الرضا(ع)، علل الشرایع، التهذیب و جلدهای مختلف کافی آمده شده است[۲۷].
از دو عنوان محمد بن حسین زعلان و محمد بن حسن علان، آیتالله بروجردی در تجرید الاسانید الکافی و شیخ محمدتقی شوشتری در قاموس الرجال محمد بن حسن زعلان را صحیح دانستهاند و دیگری را تحریف. نویسنده پس از ذکر نظرات دیگر چنین مینویسد: تأمل و تردید در نسخه شیخ طوسی از هر دو تهذیبین (تهذیب و استبصار) به لفظ «بن علان» شایسته نیست چراکه وی این عنوان را در نسخ معتبر تکرار کرده است. این امر را میتوان قرینهای بر صحیح بودن عنوان بن علان در عنوان این راوی دانست، لکن دلیل قطعی نیست؛ به جهت اینکه امکان دارد در نسخههای مختلف از مصادر حدیثی که نزد شیخ طوسی است تحریف واقع شده باشد یا اینکه در تعیین عنوان درست از سوی شیخ طوسی خطایی رخ داده باشد...[۲۸].
عنوان محمد بن حسن وعلان نیز از جمله عناوین تحریف شده است؛ چراکه تبدیل «ز» به «و» که با اتصال نقطه زاء شبیه حرف واو میشود از تحریفات متعارف است برخلاف تبدیل «بن» به «و» که متعارف نیست[۲۹]. در خصوص زعلان از باب تحریفات تبدیل اغرب به اشهر است چراکه زعلان بهمراتب اغرب از «بن علان» است. در برنامه کامپیوتری معجم فقهی نیز تعداد زعلان به «بن علان» نسبت یک به چهارده است[۳۰].
نویسنده در ادامه کتاب به شرححال محمد بن عبدالله اشعری قمی پرداخته و مینویسد: شیخ طوسی در دو جا در کتاب رجالش محمد بن عبدالله اشعری را از اصحاب امام رضا(ع) دانسته است و اتحاد او با محمد بن عبدالله بن عیسی اشعری را بعید ندانسته است[۳۱].
وی تذکر این نکته را نیز لازم دانسته که محمد بن حسن بن ابی خالد اشعری قمی ملقب به شینوله (یا لفظی دیگر شبیه آن است مانند شنبوله)[۳۲] که لفظی فارسی مرادف با زعلان است. از مجموع مطالب نیز چنین نتیجه گرفته که محمد بن حسن زعلان –که احیاناً محرف به بن علان شده- با محمد بن حسن بن ابی خالد اشعری قمی یکی است[۳۳].
در تنبیهات آخر کتاب نیز ابتدا رواتی که از اشعری قمی نقل روایت کردهاند و نیز مشایخش ذکر شده است[۳۴] و در آخرین تنبیه نیز تکرار روایت احمد بن محمد بن عیسی از زعلان را دلیل بر وثاقت او دانسته که مؤید به روایت جماعت زیادی از ثقات از اوست[۳۵].
این رساله به خط نویسنده و فاقد فهرست است. در پاورقیهای کتاب آدرس منابع و توضیحات نویسنده ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: رسالة القول الثابت في محمد بن احمد بن ثابت، ص1
- ↑ ر.ک: همان، ص13-4
- ↑ ر.ک: همان، ص35-13
- ↑ ر.ک: همان، ص37
- ↑ ر.ک: رسالة الاعلان بالمراد من محمد بن مروان، ص1
- ↑ ر.ک: همان، ص 137-136
- ↑ ر.ک: همان، ص 16
- ↑ ر.ک: همان، ص133
- ↑ ر.ک: همان، ص 38
- ↑ ر.ک: همان، ص 40
- ↑ ر.ک: همان، ص44-40
- ↑ ر.ک: المراد من عبدالله بن سلیمان فی اصحاب الصادقین، ص1
- ↑ ر.ک: همان، ص11-1؛ ص58
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص 59-58
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان، ص33
- ↑ ر.ک: همان، ص41
- ↑ ر.ک: رسالة فی تحقیق حال محمد بن الحسن الاشعری، ص1
- ↑ ر.ک: همان، ص2-1
- ↑ ر.ک: همان، ص2
- ↑ ر.ک: همان، ص3
- ↑ ر.ک: همان، ص11
- ↑ ر.ک: همان، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص20-14
- ↑ ر.ک: همان، ص22-21
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص23 و پانوشت 3
- ↑ ر.ک: همان، ص26
- ↑ ر.ک: پیروزفر، سهیلا، آجیلیان مافوق، محمدمهدی، ص20
- ↑ ر.ک: رسالة فی تحقیق حال محمد بن الحسن الاشعری، ص38
- ↑ ر.ک: همان، ص42-39
- ↑ ر.ک: همان، ص44