مجموعهای از آثار عطار نیشابوری
مجموعهای از آثار عطار نیشابوری، مشتمل بر شش اثر منظوم منسوب به محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری (متوفی 627ق)، به نامهای پندنامه، بیسرنامه، بلبلنامه، سیفصل، نزهت الأحباب و بیان الارشاد (مفتاح الاراده) میباشد که با تصحیح و مقدمه احمد خوشنویس منتشر شده است.
مجموعهای از آثار عطار نیشابوری | |
---|---|
پدیدآوران | عطار، محمد بن ابراهيم (نويسنده) خوشنويس، احمد (مصحح) |
عنوانهای دیگر | مجموعهای از آثار شيخ فريدالدين عطار نيشابوري
کليات. برگزيده پند نامه و بي سر نامه پند نامه - بي سر نامه - بلبل نامه - سي فصل - نزهت الاحباب - بيان ارشاد کليات. برگزيده |
ناشر | سنايي |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1376ش , |
شابک | 964-6290-02-7 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
در این اثر ابتدا مقدمه محقق و سپس متن شش اثر منظوم مذکور بدون هرگونه شرح و توضیح ارائه شده است.
گزارش محتوا
محقق کتاب در مقدمه پس از بررسی پیشینه تفکرات عرفانی و شرح احوال عطار، به بررسی تألیفات عطار پرداخته و مینویسد: مثنویهای عطار در تذکره هفت اقلیم بدینشرح ذکر شده: الهینامه، اسرارنامه، مصیبتنامه، وصلتنامه، بلبلنامه، پندنامه، جواهرنامه، بیسرنامه، خسرونامه، ولدنامه، اشترنامه، جوهر الذات، مظهر العجایب، منطق الطیر، گل و هرمز و شرح القلب و از منثوراتش تذکرة الاولیاء و اخوان الصف را برشمرده است[۱].
سپس در ادامه، سبب ارائه تعدادی از آثار عطار در این مجموعه را اینگونه توضیح میدهد: «اخیراً مجموعهای از آثار گرانبهای شیخ اجل فریدالدین عطار مشتمل بر: پندنامه، سیفصل، بلبلنامه، نزهت الاحباب که سابقاً به خط نگارنده از روی چند نسخه خطی استنساخ شده و در کتابخانه اینجانب موجود بود». به نظرم رسید این چند کتاب نیز به ضمیمه هم چاپ و در معرض استفاده اندیشمندان قرار گیرد[۲].
برخی از محققین، پندنامه را از جمله آثار عطار نیشابوری میدانند نه از عطار تونی و نه از عطار همدانی (معروف به ابوالعلاء) معاصر شیخ و نه هیچ عطار جعال دیگر[۳]؛ ولی برخی دیگر معتقدند آثاری چون بلبل نامه، سی فصل و بیسرنامه قطعاً از کسان دیگری است که به روزگاران مختلف میزیسته و عطار تخلص داشتهاند[۴].
بههرحال پندنامه از آن عطار یا هر شاعر دیگری که باشد از دیرباز موردتوجه شاعران و شارحان و محققان بوده است و مانند گلستان سعدی در مکتبخانهها و مدارس تدریس میشده است. هماکنون نیز این کتاب در برخی از کشورها و از جمله در دانشکدههای ادبیات و الهیات ترکیه تدریس میشود. به همین دلیل بارها آن را ترجمه کرده و بر آن شرحها نوشتهاند. این کتاب مانند کتب علمی و ادبی و اخلاقی قدما با حمد خدا و نعت پیغمبر اکرم(ص) آغاز میشود و مباحثی از قبیل نکوهش نفس اماره، فواید خاموشی، اخلاق حمیده، اسباب عافیت، فواید صبر، بیان دانش، صحبت ناجنس، صفت شکر، حق و الدین، مذمت دروغگویی، بیوفائی جهان، صفت صدق و امانت و سخاوت، احتراز از خشم، اکرام مهمان، قناعت، فتوت و جوانمردی را شامل میشود. در پندنامه تلمیحات مذهبی و اشارات تاریخی فراوان وجود دارد از آن جمله: طوفان نوح، سرگذشت قوم عاد، داود و سلیمان و ایوب و عیسی و یونس پیغامبر[۵].
بسیاری از آیات قرآن و احادیث نیز در آن تحلیل شده است، مانند این ابیات:
هرکه خشم خود فرو خورد ای جوان | باشد او از رستگاران جهان |
که اشاره است به آیه قرآن: «وَ الْکَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ الناسِ» ﴿آلعمران، 134﴾
و یا
حاجت خود را مجو از زشترو | آنکه دارد روی خوب از وی بجو |
که اشاره است به حدیث: «اطلبوا الخیر عند حسان الوجوه».
همچنین از اصطلاحات عرفان و تصوف در آن بسیار سخن رفته است، از قبیل توکل، مجاهده نفس، پشمینه، ذکر، شکر و غیره؛ مانند:
خرقه پشمینه را بر دوش کن | شربتی از نامرادی نوش کن | |
بر توکل گر بود فیروزیت | حق دهد مانند مرغان روزیت'[۶] |
پندنامه مشتمل بر اندرزهای اخلاقی و اجتماعی است که با دقت و بررسی در معانی آن معلوم میشود اغلب آنها مأخوذ از مضامین احادیث نبوی و سخنان علی(ع) است.
در ثواب احتراز از دنیا چنین سروده است:
با چه ماند این جهان گویم جواب | آنکه بیند آدمی چیزی به خواب |
این بیت عین مضمون سخن علی(ع) است که فرمود: «انما الدنیا کحلم النائم او کبیت نسجته العنکبوت»؛ یعنی دنیا مانند رؤیایی است که در خواب ببینند یا مانند خانهای است که عنکبوت آن را میبافد[۷].
یا در گرامیداشت مهمان میسراید:
ای برادر دار مهمان را عزی | تا بیابی عزت از رحمان تو نیز |
رسول خدا(ص) فرمود: هر کس ایمان به خدا و روز رستاخیر دارد البته مهمان خود را گرامی بدارد[۸].
منظومه بیسرنامه با اعتراف شاعر به توحید و یگانگی پروردگار آغاز شده است:
من بهغیراز تو نبینم در جهان | قادرا پروردگارا جاودان[۹] |
سپس سر حق را پیروی از محمد مصطفی(ص) میداند:
[۱۰]هر که در راه محمد راه یافت | سر حق را از دل آگاه یافت | |
احمد است اینجا احد ای مرد کار | سر حق را با تو گفتم آشکار | |
میم را بردار احمد شد احد | فهم کن معنی الله الصمد |
و در آخر از اینکه از سالکان راه عقب افتاده و نفسش گرفتار معصیت بوده دریغ میخورد:
ای دریغا سالکان راه بین | راه رفتند و بماندم این چنین | |
ای دریغا نفس ما در معصیت | خود خودی کردی بری از معرفت[۱۱] |
عشق بلبل به گل یکی از حکایتهای خیالی در ادبیات فارسی است که شاعران متعدد درباره آن سخن گفته و طبعآزمایی کردهاند. در ابتدا شاعران اشاراتی به دلدادگی و ناله و فغانِ بلبل و حُسنِ گل میکردند، ولی از قرن هفتم به بعد، هنگامیکه استفاده از زبانِ حال بهعنوان شگردی ادبی در میان شعرا شایع شد، به داستان گل و بلبل هم شاخ و برگهایی داده شد و چند داستان عاشقانه (رمانس) بهصورت مثنوی دراینباره سروده شد. معروفترینِ این مثنویها بلبلنامهای است که به فریدالدین عطار نیشابوری نسبت داده شده است؛ ولی در حقیقت حدود دو قرن پس از عطار یعنی در اواخر قرن هشتم تا اوایل قرن نهم سروده شده است (یکی از نسخههای خطی این اثر که در ایاسوفیاست مورخ 828ق است). مثنوی دیگر نزهت الاحباب است که آن نیز به عطار نسبت داده شده است و مانند بلبلنامه مدتها پس از عطار سروده شده است. سرایندگان اصلی این دو مثنوی هنوز شناخته نشدهاند[۱۲].
منظومه سیفصل مناظره یک پیر با عطار است:
یکی پیری مرا آواز میداد | کهای عطار از دست تو فریاد | |
جهان برهم زدی و فتنه کردی | به دیوار مذاهب رخنه کردی[۱۳] |
این منظومه با پرسشهای متعدد معرفتی توسط پیر ادامه مییابد:
بیا برگو که منزلگاه آن یار | که پنهان بینمش از چشم اغیار[۱۴] | |
بیا برگو که این افلاک و ایوان | زبهر چیست همچون چرخ گردان[۱۵] |
سپس تأکید میکند که بر عوام الناس درک این معانی مشکل است:
عوام الناس این معنی ندانند | عوام الناس در دعوی بمانند[۱۶] |
سپس در مقام پاسخ برآمده و یکیک سؤالات را با بند «دگر پرسی...» پاسخ میدهد. ابتدا در تبیین مقام امامت، حب ولایت را تنها راه نجات میداند:
زبغضش راه دوزخ پیش گیری | زحبش در ولای او بمیری | |
تو را ایمان و دین از وی تمام است | که اندر هر دو عالم او امام است[۱۷] |
و در فرازی از منظومه رسولالله را پیر راه و امام را پناه میداند:
رسولالله پیر راه باشد | ز سر هر دو کون آگاه باشد | |
محمد اندرین ره پیر راه است | ولی حیدر ترا پشت و پناهست[۱۸] |
پسازآن، نزهت الأحباب و در ادامه آن بیان الارشاد آمده است.
نویسنده در نزهت الاحباب، خود چنین مینویسد: بدان ای عزیز که این کتاب را نزهت الاحباب نام نهادیم حقتعالی توفیق رفیق گرداناد و این حکایت عاشق و معشوق یعنی گل و بلبل و مناظره ایشان و عتاب از طرفین چون به نظر حقیقت بنگری حل اهل دنیاست و معیشت ایشان[۱۹].
در بیان الارشاد یا مفتاح الاراده مفاهیمی چون توحید، دل، عقل، عشق، نفس، مواظبت بر طاعات، ایمان و اسلام، شرافت علم، پیر، ادب، خرقه ارادت، ریاضت، نگاهداشت صحبت، مقامات اهل سلوک، اقسام اهل ایمان را شرح و توضیح میدهد.
عطار در بیان الارشاد اقسام مکاشفات عرفانی را به سه قسم تقسیم نموده است:
اول کشف علمی و آن این است که عارف بر حقایق و اسرار جهان آگاه و مطلع گردیده و حقایق و معانی مشکله بر او پدیدار و منکشف گردد.
دوم کشف خیالی که در آن بعضی صداهای غیبی به گوشش میرسد و انوار ربانی بر چشم حسی و ظاهری او پرتو افکند.
و سوم کشف عیانی چنانکه میگوید:
چو عالی گردد از کشف عیانی | بخواهد دید سید را نهانی |
این مرتبه را در نزد عرفا و محققین مقام، مرتبه عین الیقین و حق الیقین نامند[۲۰].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.
مقدمه کتاب حاوی پاورقیهایی در توضیح برخی مطالب است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص25-24
- ↑ ر.ک: همان، ص27
- ↑ ر.ک: صرافی، عباسعلی، صفحه سیوچهار
- ↑ ر.ک: سادات ناصری، سید حسن، ص20-19
- ↑ ر.ک: بینام، ص201-200
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص29
- ↑ ر.ک: همان، ص30
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص50
- ↑ ر.ک: همان، ص55
- ↑ ر.ک: همان، ص60
- ↑ ر.ک: پورجوادی، نصرالله، ص5
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص92
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص93
- ↑ ر.ک: همان، ص96
- ↑ ر.ک: همان، ص98
- ↑ ر.ک: همان، ص137
- ↑ همان، ص147
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص35
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- صرافی، عباسعلی، مقدمه «پندنامه»، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، بهار 1386.
- پورجوادی، نصرالله، «بلبلنامه سروده علی گیلانی پومنی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ضمیمه نامه فرهنگستان، مهر 1383، شماره 17، صفحه 3 تا 62.
- سادات ناصری، سید حسن؛ «نقش رهبری در منطق الطیر عطار نیشابوری»، مجله هنر و مردم، دی 1352، شماره 135، ص19 تا 24.
- بینام، پندنامه عطار، پایگاه مجلات تخصصی نور: نشریه تحقیقات کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاهی، شماره 9، صفحه 198 تا 203.