مأموریتی برای صلح: اصل 4 در ایران
مأموریتی برای صلح: اصل 4 در ایران، تألیف ویلیام ای. وارن؛ و ترجمه محمدامین نادریان، مینا ناصریان؛ کتابی است که خاطرات نویسنده آن را به عنوان مدیر برنامه اصل 4 ترومن در برههای حساس از تاریخ ایران به نمایش میگذارد.
مأموریتی برای صلح: اصل 4 در ایران | |
---|---|
پدیدآوران | ای. وارن، ویلیام (نویسنده)
نادریان، محمدامین (محقق) ناصریان، مینا (مترجم) |
ناشر | هزاره سوم اندیشه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۴ش |
شابک | 8-59-7306-600-978 |
موضوع | کمکهای فنی ایالات متحده -- ایران |
کد کنگره | HC۴۷۵/و۲م۲ ۱۳۹۸ |
اصل 4 ترومن برنامهای بود که هری ترومن، رئیس جمهور ایالات متحده، در سال 1949 برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم که در آن سالها در آسیا، اروپای شرقی و آمریکای مرکزی سریعا در حال پیشرفت بود، آن را طراحی کرد.
ساختار
مطالب کتاب در 21 فصل ارائه گردیده است.
گزارش محتوا
خاطرهنویسی نوعی تاریخنگاری شخصی و جانبدارانه است که بیشتر با تجربههای مستقیم و غیرمستقیم نویسنده سروکار دارد. اما به هر حال خاطرهنویسی هم نکات و ظرایفی را باز مینمایاند که در تاریخنگاری و تاریخ پژوهی دانشورانه کمتر یافت میشود. کتاب حاضر خاطرات نویسنده - ویلیام. ای. وارن- به عنوان مدیر برنامهی اصل 4 ترومن در برههای حساس از تاریخ ایران است. اصل 4 ترومن برنامهای بود که هری ترومن، رئیس جمهور ایالات متحده، در سال 1949 برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم که در آن سالها در آسیا، اروپای شرقی و آمریکای مرکزی سریعا در حال پیشرفت بود، آن را طراحی کرد. در سال 1330، اصل 4 فعالیت خود را در ایران تحت سرپرستی ویلیام. ای . وارن آغاز کرد. پس از وی کلارک گریگوری جایگزین شد و تا پایان سال فعالیت اصل 4، یعنی سال 1336، این مسئولیت را در اختیار داشت. اصل 4 ترومن در هفت سال فعالیت در ایران عمدتا به دنبال برنامههای به ظاهر بشردوستانه، اما در باطن کاملا سیاسی بود. وسیلهی اجرای این اهداف عملیات، فرهنگی، بهداشتی و اقتصادی به ویژه در روستاهای ایران بود. انتقال فناوری، دانش فنی و نوآوریهای اصل 4 در آن دوره زمانی باعث شد از فقر و فلاکت مردم در دوران بسیار آشفتهی بعد از جنگ جهانی دوم کاسته شود. صدها پروژهی آموزشی، بهداشتی با بودجههای اندکی در ایران اجرا شد که در فصول مختلف این کتاب به آنها اشاره شده است. اصل 4 هم منابع مالی این پروژهها را تأمین میکرد و هم ابزار کار، ماشین آلات و متخصصان مربوطه را به ایران دعوت میکرد تا آنها اصول کار کردن و طرز بهرهبرداری از ماشین آلات را به ایرانیان آموزش دهند. در آغاز اجرای برنامهی اصل 4، مشاوران و متخصصان آمریکایی با صداقت و صمیمیت دور از انتظاری در روستاهای کشور کار میکردند و روشهای نوین زراعت، باغداری و دامداری را به روستاییان میآموختند. اما همراه با سایر اقدامات مخفی و تبلیغات آشکار دولت آمریکا در ایران، افکار عمومی نسبت به حضور این بیگانگان در کشور تغییر کرد و خدمات گروه اصل 4 نیز در چشم مردم کم رنگ شد.
از سال 1953 به بعد و پس از سقوط دولت مصدق، با ورود مشاوران نظامی و ایجاد مراکزی مانند دفتر، USIS که به امر تبلیغ میپرداخت و بعد از تصویب لایحهی کاپیتولاسیون، کم کم تغییرات محسوسی در رفتار آمریکاییان ظاهر شد. دیگر از برابری و صمیمت سابق خبری نبود و نظامیان آمریکایی رفتار نژادپرستانه و استعماری پیشه کردند. عملکرد سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در سقوط دادن دولت قانونی مصدق، مردم ایران را شدیدا تحقیر کرد و این رویداد در ضمیر تاریخی مردم ثبت شد. اثر منفی این رویداد چنان عمیق بود که مردم قدرشناس ایران حتی خدمات مفید کارکنان اصل 4 را به فراموشی سپردند و به این ترتیب اصل 4 در ایران موفقیت آمیز نشد.[۱]
پانويس