لباب الأنساب والألقاب والأعقاب
لباب الأنساب والألقاب والأعقاب، تألیف علی بن ابوالقاسم بن زید بیهقی (متوفی 565ق) مشهور به ابن فندق، از آثار مهم در موضوع علم انساب است. کتاب به زبان عربی با مقدمه مرحوم آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی و تحقیق سید مهدی رجایی در دو جلد منتشر شده است.
لباب الأنساب والألقاب والأعقاب | |
---|---|
پدیدآوران | مرعشی، شهابالدین (مقدمهنویس)
رجایی، مهدی (محقق) مرعشی، محمود (اشراف) بیهقی، علی بن زید (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | لباب الانساب |
ناشر | مکتبة آية الله العظمي المرعشي النجفي(ره) |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1428ق. = 2007م. = 1385ش. |
چاپ | جلد دوم چاپ اول جلد اول چاپ دوم |
شابک | 964-8179-14-x |
موضوع | سادات - نسب نامه سادات (خاندان) - نسب نامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | /ب9ل2 1385 / 53/7 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب مشتمل است بر:
- مقدمه و رساله «كشف الارتياب في ترجمة صاحب لباب الأنساب» آیتالله مرعشی نجفی؛
- مقدمه محقق؛
- متن لباب الأنساب که در قالب فصلفصل ارائه شده است.
گزارش محتوا
آیتالله مرعشی نجفی در مقدمهاش بر کتاب، علم انساب را از بزرگترین و شریفترین علوم دانسته است. سپس به آثاری چون «الفخري في أنساب الطالبيين» ابوطالب مروزی، «الشجرة المباركة» فخرالدین رازی، «سراج الأنساب» سید جمالالدین گیلانی و مانند آن اشاره کرده که توسط ایشان منتشر شده است. سپس «لباب الأنساب» را از مفیدترین آثار در این زمینه دانسته که حاوی مطالبی منحصربهفرد است که در دیگر آثار یافت نمیشود. سپس اشاره میکند که متأسفانه نسخههای این تألیف ارزشمند بهشدت اندک است که علاقهمندان به این علم امکان دستیابی به آن را ندارند و در کتابخانهها خاک میخورد. البته همین نسخههای اندک نیز مملو از غلطهای روشن و اشتباهات فراوان است. بدینسبب در نسخه حاضر انتشار این اثر ارزشمند به اهتمام سید محمود مرعشی و تحقیق و تصحیح سید مهدی رجایی به انجام رسیده است[۱].
«كشف الارتياب في ترجمة صاحب لباب الأنساب»، رساله مفصلی به قلم آیتالله مرعشی نجفی است که آن را در ادامه مقدمهاش ارائه کرده است. وی در این رساله ابتدا برای اثبات جلالت علم انساب از دویست تن از مشاهیر و بزرگان این علم بهترتیب زمانی از قرن اول تا قرن پانزدهم با توضیحی متوسط یاد کرده است[۲]. سپس به شرح حال نویسنده و عقاید و مذهب و اساتید او پرداخته و 76 اثر او را لیست کرده است[۳].
محقق کتاب در مقدمه، متذکر مهجوریت علم انساب در طول قرنها و احیای آن توسط فقیه نسابه سید شهابالدین مرعشی نجفی با انتشار کتبی پیرامون این موضوع شده است. سپس کتاب «اللباب» بیهقی را از کتب ممتاز در موضوع خود دانسته که پر از نکات رجالی و تاریخی است که در سایر کتب ذکر نشده است. این کتاب منبع بسیاری از کتب نسابه پس از خود بوده و نویسنده در نگارش آن سختیهای زیادی را متحمل شده و تلاشهای فراوان کرده است[۴].
بیهقی در ابتدای کتاب، فصلی را به ذکر اسامی نویسندگان در علم انساب اختصاص داده است. سید ابواسحاق ابراهیم بن اسماعیل ملقب به طباطبا، ابوالغنائم دمشقی، حسن بن علی بن محمد ملقب به عینالزمان مؤلف کتاب «الدوحه» و ابوعبدالله حسین بن علی بن داعی علوی ساکن نیشابور از مشهورترین علمای ثقه در این رشته بودهاند[۵].
در فصلی دیگر، قرابت بین قریش و بنیتمیم مطرح شده است. امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب در نهجالبلاغه به این قرابت اشاره کرده است[۶]. در سفارش امام علی(ع) به ابن عباس حاکم بصره در مورد رعایت حال قبیله «بنیتمیم» آمده: «آنها [قبیله بنیتمیم] با ما پیوند خویشاوندى نزدیک و قرابت خاص دارند که ما نزد خداوند بهوسیله صله رحم نسبت به آنها مأجور خواهیم بود و با قطع آن مؤاخذه خواهیم شد». به اعتقاد مفسّرانِ «نهجالبلاغه»، دلیل خویشاوندى بنىتمیم و بنىهاشم بهواسطه جد اعلایشان - «الیاس بن مضَر» - بوده است؛ هاشم با سیزده واسطه به الیاس مىرسید و بنىتمیم نیز با واسطههاى زیادى به او مىرسیدند، ولى ازآنجاکه مسئله خویشاوندى در اسلام بسیار اهمیت دارد، امام(ع) حتى با این مقدار واسطه باز هم آنها را خویشاوندِ نزدیک شمرده است[۷]. البته بیهقی نسب هاشم به الیاس را با ده واسطه ذکر کرده است[۸].
اشاره به حدیثی از رسولالله(ص) که «من فرزند عواتک و فواطم هستم...» و تبیین معنای این حدیث، از دیگر مباحث کتاب است[۹]. «شرافت علم انساب»، مطلبی است که مناسب بود در ابتدای کتاب ذکر شود، اما پس از چندین فصل به آن پرداخته شده است. بیهقی معتقد است که در روم علم طب، در یونان علم حکمت و منطق، در هند نجوم، در ایران آداب نفس و اخلاق، در چین صنایع و در میان عرب امثال و انساب مهمترین علم بوده است[۱۰] و از جمله عالمترین به انساب عرب در زمان گذشته ابوبکر عبدالله بن عثمان، مخرمه و عامر بن طرب، عقیل بن ابیطالب و عروة بن اذینه بودهاند[۱۱].
از صفحه 223 کتاب، انساب و القاب اولاد رسولالله(ص) و سبب نامیده شدن به این القاب بهترتیب حروف الفبا در ضمن جدولهایی ارائه شده است. البته سبب یا علت مشهوریت برخی القاب ذکر نشده یا به ما نرسیده است[۱۲].
در فصلی دیگر به نام ساداتی اشاره شده که قیام کردهاند؛ ائمه زیدیه، نفس زکیه و حسین بن علی شهید فخ از آن جمله بودهاند[۱۳].
آنگونه که نویسنده تصریح کرده در نگارش این کتاب عالم نسابه ابوالحسن علی بن مطهر حسنی - که عمرش را در گردآوری کتب انساب و آموزش راه و روش آن صرف کرده - او را یاری کرده است[۱۴].
در ادامه مطالب، نسل امیرالمؤمنین علی(ع) و حسنین(ع) اعم از پسران، دختران، همسران و فرزندان هریک در جداولی ذکر شده است[۱۵]. از دیگر جداول کتاب، جدول مقاتل الطالبيين است[۱۶]. نسل برخی از طالبیین مقطوع بوده، ذکر نشده یا مورد اختلاف است که این موارد را نیز نویسنده گردآوری و لیست کرده است[۱۷].
نقابت، سازمانی در نظام دیوانسالاری جهان اسلام بود که برای نخستین بار خلفای عباسی به دلایلی آن را پدید آوردند و پس از سقوط خلافت همچنان ماند. نقیبان، شخصیتهای مطرح سادات بودند که بر اثر اهمیت وظایفشان، پیوسته در زمینههای گوناگون تأثیر میگذاردند[۱۸]. بیهقی از «نقیب بغداد» احمد بن علی بن معمر با مدح و ثنای فراوان یاد کرده است[۱۹]. پس از آن از نقبای کوفه، بصره، اهواز، اصفهان و مانند آن یاد کرده است[۲۰]. برای نقابت آدابی ششگانه ذکر شده، از جمله اینکه نقیب باید برای رعیت مانند پدری مهربان باشد[۲۱].
بخش عمدهای از جلد دوم کتاب را انساب فرزندان ائمه(ع) و سادات تشکیل داده که از آن جمله است: نسب بعضی سادات نیشابور[۲۲] و نسب سادات بیهق[۲۳].
وضعیت کتاب
محقق کتاب، از چهار نسخه خطی در تحقیق و تصحیح آن استفاده کرده است[۲۴].
فهارس مطالب «كشف الارتياب»، «لباب الأنساب»، اعلام طالبیین، اعلام غیر طالبیین، نساء، القاب، بقاع و اماکن و کتب و رسائل در انتهای جلد دوم ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه آیتالله مرعشی نجفی، ص8-7
- ↑ ر.ک: همان، ص143-9
- ↑ ر.ک: همان، ص157-145
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص161-160
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص185-181
- ↑ ر.ک: همان، ص190
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، ص227
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص190
- ↑ ر.ک: همان، ص193-192
- ↑ ر.ک: همان، ص195
- ↑ ر.ک: همان، ص196
- ↑ ر.ک: همان، ص223
- ↑ ر.ک: همان، ص329-327
- ↑ ر.ک: همان، ص332
- ↑ ر.ک: همان، ص350-335
- ↑ ر.ک: همان، ص409-396
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص472-439
- ↑ ر.ک: کریمی، علیرضا، ص139
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج2، ص534
- ↑ ر.ک: همان، ص562-540
- ↑ ر.ک: همان، ص722
- ↑ ر.ک: همان، ص708
- ↑ ر.ک: همان، ص710
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص163-162