كشف العوار في تفسير آية الغار

كشف العوار في تفسير آية الغار، تألیف سید نورالله مرعشی شوشتری (1019ق)، رساله‌ای است در تفسیر سوره غار و رد کسانی که این آیه شریفه را در فضیلت خلیفه اول، دانسته‌اند.

كشف العوار في تفسير آية الغار
كشف العوار في تفسير آية الغار
پدیدآورانشوشتری، سید نورالله بن شریف‌الدین(نویسنده) محمودی، محمدجواد (محقق)
ناشرنشر حبيب
مکان نشرايران - قم
چاپ1
شابک978-964-6119-30-7
زبانفارسی عربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

تحقیق کتاب توسط محمدجواد محمودی صورت گرفته است.

برخی، از این کتاب با نام «كشف الغبار في تحقيق مسألة الغار» یاد کرده‌اند[۱].

ظاهرا انگیزه نوشتن این رساله در رد سخن نیشابوری، مناظره‌ای باشد که در خانه شیخ فیضی - ‎از علمای هند - ‎پیرامون آیه غار با برخی علمای سنی داشته است؛ در این مناظره، آن عالم سنی، به سخن نیشابوری استشهاد کرده و آیه را دلیل بر فضیلت ابوبکر دانسته و قاضی در آن مجلس، جواب قانع‌کننده‌ای می‌دهد و به دنبال آن، این کتاب را در رد سخن فاضل نیشابوری می‌نویسد[۲].

ساختار

مقدمه محقق، آغازگر کتاب می‌باشد. نویسنده ابتدا سخن فاضل نیشابوری در تفسیرش پیرامون آیه غار و استدلال‎های او به این آیه و دلالتش بر فضیلت ابوبکر را ذکر کرده و آنگاه هفده اشکال بر آن نموده و با استناد به قرآن و سنت پیامبر(ص) و استفاده از نوشته بزرگانی مانند شیخ مفید و سید مرتضی، به‌طور مستدل، سخنان نیشابوری را رد کرده است[۳].

نویسنده در تألیف این کتاب، از کتاب‌های متعددی استفاده کرده است که به‌صراحت از برخی نام برده و به برخی نیز اشاره کرده است. کتبی که به‌صراحت نام برده شده، عبارتند از:

  1. الإتقان في علوم القرآن، جلال‌الدین سیوطی؛
  2. أسد الغابة في معرفة الصحابه، ابن اثیر؛
  3. تاريخ الأمم و الملوك، معروف به تاریخ طبری؛
  4. تفسیر بیضاوی (نویسنده به اسم این کتاب تصریح نکرده، اما گفته است: «بیضاوی این‌گونه تفسیر کرده است»)؛
  5. التفسير الكبير، فخر رازی (او پس از نقل کلام فاضل نیشابوری، نوشته است: «این سخن بازنویسی سخن فخر رازی در تفسیر می‌باشد»)؛
  6. الرسالة المستظهرية، غزالی؛
  7. سفر السعادة، مجدالدین فیروزآبادی؛
  8. السيرة النبوية، ابن اسحاق؛
  9. السيرة، بکری مصری؛
  10. شرح الهياكل، غیاث‌الدین منصور شیرازی؛
  11. غرائب القرآن و رغائب الفرقان، معروف به «تفسیر نیشابوری»؛
  12. کامل بهائی، عمادالدین حسن بن علی طبری؛
  13. کشاف، محمود بن عمر زمخشری؛
  14. مطول، سعدالدین تفتازانی؛
  15. مکاتیب، قطب‌الدین محیی شیرازی؛
  16. مواقف، عضدالدین ایجی شیرازی[۴].

گاهی نیز به‌جای نام بردن از کتابی، اسم مؤلفی را برده و می‌گوید: او در بعضی نوشته‌هایش چنین گفته است؛ مثلاًدر یک مورد می‌نویسد: «سید مرتضی در بعضی کتاب‌هایش گفته است». در جای دیگر می‌نویسد: «شیخ مفید در برخی تألیف‌هایش گفته»؛ که سخن شیخ مفید در کتاب «الفصول المختارة من العيون و المحاسن» آمده است.

در موردی گفته: «استاد ما شیخ مفید پاسخی داده که خلاصه‌اش چنین است»؛ ظاهر این عبارت، این است که خود او سخن شیخ مفید را در کتابش دیده است؛ درحالی‌که در کتاب‌های شیخ مفید نمی‌باشد، بلکه سخن او را مرحوم کراجکی در «كنز الفوائد» نقل کرده و مؤلف، آن را از کتاب کراجکی گرفته است و عبارت «استاد ما شیخ مفید» نیز از کراجکی است.

همچنین به نظر می‌رسد که برخی عبارت‎ها را از کتاب «التعجب» کراجکی نقل کرده، گرچه نامی از آن نبرده است[۵].

گاهی در این کتاب، شعرهایی وجود دارد که مأخذی برای آن نقل نکرده، مانند آنچه از حسن کاشانی نقل کرده است و به نظر می‌رسد که این شعرها در زمان وی معروف بوده است[۶].

گزارش محتوا

در مقدمه محقق، ضمن معرفی کتاب و بحث پیرامون اولین کسی که برای اثبات فضیلت ابوبکر به آیه غار تمسک نمود و کسانی که در اعصار بعد به آن استناد کردند، به شرح حال نویسنده پرداخته شده است[۷].

در این نوشتار کوتاه، ولی پرمحتوا، به تفسیر آیه چهل سوره توبه، معروف به آیه غار پرداخته شده و با عباراتی کوتاه و درعین‌حال محکم و استوار، به نقد نظریه اهل سنت که این آیه را دلیل برتری ابوبکر بر دیگر مسلمانان می‌دانند، پرداخته شده است[۸].

نویسنده در این کتاب، ابتدا سخن فاضل نیشابوری را نقل نموده و سپس، به نقد آن پرداخته است. فاضل نیشابوری در تفسیرش، چنین نوشته است: «اهل سنت این آیه را دلیل برتری ابوبکر دانسته و می‌گویند: از آن چنین فهمیده می‌شود که ابوبکر با پیامبر(ص) بوده و در مصاحبت و همراهی با رسول خدا، یکتاست. همچنین این آیه دلالت دارد بر اینکه درون وی با برونش یکی بوده؛ چراکه اگر غیر از این بود، در چنین حالتی پیامبر(ص) به او اعتماد نمی‌کرد. نکته دیگری که از آیه فهمیده می‌شود این است که او دومین شخصیت پس از رسول خدا(ص) بوده است». نیشابوری معتقد است که ابوبکر از نظر دانش نیز دومین شخصیت پس از پیامبر(ص) بوده است؛ زیرا آن حضرت فرمود: «هیچ چیزی در سینه من جای نگرفت، مگر آنکه آن را در سینه ابوبکر فروریختم و به او منتقل کردم». به اعتقاد وی، ابوبکر در دعوت به توحید و خداپرستی، دومین شخصیت بوده است؛ زیرا پیامبر(ص) در ابتدا او را به یکتاپرستی و ایمان فراخواند و او ایمان آورد، آنگاه ابوبکر اسلام را بر طلحه، زبیر، عثمان بن عفان و گروهی دیگر از صحابه، عرضه کرد[۹].

در ادامه می‌گوید: «او همواره در کنار رسول خدا(ص) بود و هرگز از وی جدا نمی‌شد، چه در جنگ‎ها و چه در نمازهای جماعت و در مجالس و محافل گوناگون؛ در زمانی که رسول خدا(ص) بیمار بود، ابوبکر را به‌جای خویش امام جماعت قرار داد و هنگامی که ابوبکر از دنیا رفت، در کنار رسول خدا(ص) به خاک سپرده شد. او از ابتدا تا انتها دومین نفر پس از پیامبر(ص) بود. اگر در یکی از سفرها که ابوبکر در کنار آن حضرت بود، مرگ رسول خدا(ص) فرامی‌رسید، ابوبکر وصی او می‌شد. او بود که کارهایش را انجام می‌داد و آنچه در این مسیر از وحی و قرآن نازل شده بود، توسط ابوبکر به مردم ابلاغ می‌شد»[۱۰].

نویسنده در پاسخ به ادعاهای نیشابوری، چند اشکال وارد کرده است: اشکال اول، مربوط به این ادعای اوست که همراهی ابوبکر با پیامبر(ص) را دلیل یگانگی و یکرنگی او با رسول خدا(ص) و نهایت همراهی او با آن حضرت و نشان یکی بودن ظاهر و باطن او دانسته است. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی بدون دلیل است که باطل بودن آن به‌قدری آشکار است که نیازی به دلیل ندارد؛ زیرا هیچ‎گاه همراه بودن یکی با دیگری، دلیل بر یکرنگی و اتحاد آنها نیست[۱۱].

اشکال دوم، مربوط به این سخن اوست که می‌گوید: «جمله ثاني اثنين، دلالت بر شخصیت والای ابوبکر به‌عنوان دومین نفر پس از رسول خدا(ص) می‌کند». به اعتقاد نویسنده، این سخن سست و بی‌پایه است؛ زیرا جمله فوق، بیان‌کننده ورود رسول خدا(ص) به‌عنوان دومین نفر است. زمانی که آن حضرت و ابوبکر به غار رسیدند، ابتدا ابوبکر وارد غار شد و سپس رسول خدا(ص)، ولذا استدلال به آیه بر دومین بودن شخصیت ابوبکر پس از پیامبر(ص) صحیح نمی‌باشد[۱۲].

از جمله دیگر اشکالاتی که به سخنان فاضل نیشابوری گرفته شده، اشکال به این سخن است که: ابوبکر برای پیامبر(ص) شتر خرید و وسایل سفر را برای آن حضرت فراهم ساخت. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی باطل و بی‌اساس است و به اعتقاد شیعیان، این سخن را کسانی که اعتقاد به امامت ابوبکر دارند، ساخته‌اند و از زمان حکومت بنی‌امیه برای بالا بردن شخصیت اجتماعی ابوبکر، داستان را در میان مردم رواج داده‌اند[۱۳].

وضعیت کتاب

فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است.

در پاورقی‌ها که توسط محقق نوشته شده، علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ، به ذکر شرح حال اعلام مذکور در متن، پرداخته شده است.

پانویس

  1. ر.ک: مرعشی شوشتری، سید نورالله، ص49
  2. همان
  3. ر.ک: همان، ص49-‎50
  4. ر.ک: همان، ص50-‎51
  5. همان، ص51
  6. همان
  7. ر.ک: مقدمه محقق، ص5-‎52
  8. ر.ک: مرعشی شوشتری، سید نورالله، ص9
  9. ر.ک: همان، ص60-‎61
  10. ر.ک: همان، ص62
  11. ر.ک: همان، ص70
  12. ر.ک: همان، ص72
  13. ر.ک: همان، ص144

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. مرعشی شوشتری، سید نورالله، «یار غار»، ترجمه محمدجواد محمودی، قم، نشر حبیب، چاپ اول، 1390.


وابسته‌ها