كتاب السياسة
كتاب السياسة به قلم ابوعلى سینا و در باب سياست است كه به زبان عربى تأليف شده است.
کتاب السیاسه | |
---|---|
پدیدآوران | ابن سینا، حسین بن عبدالله (نویسنده) |
ناشر | دار العرب |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1985 م |
چاپ | 3 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
مطالب كتاب، در سه عنوان كلى تنظيم شده و سومين عنوان، خود، به پنج عنوان جزيى تقسيم گرديده است.
گزارش محتوا
بوعلى، ابتدا در مورد تفاوت مردم در صفات و مراتب و سپس درباره لازم بودن تدبير و سياست براى مردم، سخن گفته است، آنگاه تحت عنوان كلی «اهل الانسان»، به مسائل زير پرداخته است: 1- فى سياسة الرجل لنفسه. 2- فى سياسة الرجل دخله و خرجه. 3- فى سياسة الرجل اهله. 4-فى سياسة الرجل ولده. 5- فى سياسة الرجل خدمه.
شيخ الرئيس، قبل از پرداختن به مسائل پنجگانه فوق، بحث دقيقى راجع به خانواده دارد و نظام خانواده را نيازى ضرورى براى هر مردى مىداند و مىگويد: انسان براى آرامش و استراحت خود نياز به منزل و مأوايى دارد كه در آن ساكن گردد و همسرى كه حافظ آن منزل و مأوى باشد و همچنين براى بقاى نسل خود بايد فرزندانى داشته باشد، كما اينكه زندگى در اجتماع، نيازمند برخوردها و معاشرتهايى است كه همه اينها نياز به سياست را در انسان روشن مىسازد.
نخستين فصل رساله، در باب سياست مرد در مورد نفس خودش مىباشد كه بوعلى آن را احسن در نظم و ابلغ در نفع مىداند، زيرا خودسازى زمينه تمام خوبىهاى انسان مىباشد. از آنجايى كه انسان اقرب اشيا به خودش و اكرم آنها بر خودش مىباشد، فلذا سزاوارتر به عنايت و توجه است. در باب سياست نفس، انسان داراى يك عقلى است كه به منزله سائس مىباشد و يك نفس امارهاى دارد كه منشأ همه بدىها و پستىها است كه آن هم به منزله مسوس مىباشد.
دومين فصل رساله، در سياست مرد در مورد دخل و خرجش مىباشد. ابن سينا، نياز انسان به قوت و ما يحتاج زندگى را دعوت كننده وى به جلب روزى و تلاش براى به دست آوردن احتياجات زندگیش مىداند. مؤلف، انسانها را در باب به دست آوردن روزى به دو دسته تقسيم مىكند: دستهاى كه به اندازه نيازشان روزى به دست مىآورند و دستهاى كه دخلشان كفاف خرجشان را نمىدهد.
در مرحله بعدى، صناعات را به سه دسته تقسيم مىكند: دستهاى كه از عقل انسان به دست مىآيد، مانند كارهاى مديريتى كه رياست، وزارت و... را به دنبال دارد؛ صنفى كه از علم و ادب حاصل مىگردد كه طب و نويسندگى و... از آن حاصل مىشود و قسم سوم كه از شجاعت و قوت و قدرت به دست مىآيد.
بوعلى، مىگويد: هيچ چيز براى مرد زيبندهتر از آن نيست كه روزى واسع و تأمين كننده نيازش، برایش، در آسانترين و بهترين صورت مهيا باشد، اما اينكه درآمد بيش از حد ضرورت، چگونه بايدصرف گردد، موضوع ديگر بحث بوعلى، در اين فصل است كه به اعتقاد وى، اين درآمدها، بايد بخشى در صدقات و زكوات و بعضى در امور خير و بعضى به عنوان ذخيره براى زمان نياز صرف شوند.
در فصل سوم، سياست مرد با خانواده خود است. در اين فصل، ابتدا خصوصيات يك زن خوب از نگاه بوعلى كه ناظر به روايات و كلمات حكما مىباشد، بيان گرديده است. وى، زنى را كه داراى عقل، تدين، حيا و عفت، خوش اخلاقى و بچهزا باشد، شریک ملك، قيم مال و خليفه رجل مىداند.
ابن سينا، هيبت، كرامت و شغل را سه لازمه سياست مرد با خانوادهاش مىداند. به عقيده بوعلى، اگر مرد در مقابل زنش داراى هيبت نباشد، باعث سبکی مرد گرديده و در نتيجه حرفشنوى زن در مقابل مرد از بين مىرود. كرامت مرد هم باعث خوشبينى زن نسبت به همسرش شده و زن هميشه دوام و بقاى شوهرش را طلب مىكند و اشتغال زن در منزل به امور فرزندان و خانه، مهمترين عامل سلامت زن است كه وى را از اظهار وجودش نسبت به بيگانگان و نامحرمان باز مىدارد.
فصل چهارم، در سياست مرد با فرزندانش مىباشد. مراتب حق اولاد بر والدينش، طبق آنچه شيخ الرئيس، ترسيم مىكند، عبارتند از: نام نيكو انتخاب كردن، از شخصى عاقل شير خوردن كه موجب حماقت فرزند نباشد و وقتى بچه از شير گرفته شد، به تأديب و اخلاق او اقدام كند، قبل از آنكه اخلاقيات پست و مذموم به سراغ بچه بيايد، چرا كه اگر بچه چنين خلقياتى را كسب كند، جدا كردنش از آنها تقريباً ناممكن مىباشد.
در مراحل تربيت فرزندان، نخست، تشويق. اگر نشد، توبيخ. اگر كافى نبود، تنبيه. اينها در راستاى هم به عقيده بوعلى، مفيدند كه در صورت تكميل اين مراحل و رشد نسبى كودكان، آموزش قرآن از مهمترين وظايف والدين است.
مراحل آموزش فرزندان و همينطور پرورش آنها در اينجا به دقت مورد بررسى قرار گرفتهاند كه از آن جمله، قرار گرفتن كودكان در محيط آموزش و چگونگى معاشرت آنها با كودكان ديگر و... مىباشد. آموزش صناعات و حرف، چگونگى حضور آنها در اجتماع و در نهايت فراهم كردن اسباب ازدواجشان در آخرين مراحل، از جمله وظايف پدر و مادر نسبت به فرزندان قرار دارد.
سياست مرد با زيردستان، آخرين و پنجمين فصل، است. ابن سينا، مىگويد: نسبت زيردستان به انسان، نسبت اعضاى بدن به جسم است. وى، اضافه مىكند همانطور كه مردم مىگويند: حاجب مرد، چهره او، كاتبش، قلم او و رسولش زبان اوست، به نظر ما خدم و حشم مرد، دست و پاى اوست؛ به همين جهت، برخورد مناسب با زيردستان به عقيده بوعلى سينا، نقشى اساسى در آسايش و پيشروى امورات انسان دارد.
چگونگى گزينش خادمان، ازمسائل مهمى است كه مؤلف، توضيحاتى را در آن مورد بيان مىكند. در مرحله بعد از گزينش، چگونگى گماردن هر خادمى در شغل مناسب خود، از ديگر مسائلى است كه در باب سياست مرد با زيردستانش مورد توجه قرار گرفته است.
اينكه انسان با خادمانش چگونه برخورد كند، چگونه به آنها اظهار اطمينان و اعتماد نمايد، آخرين بحثى است كه در اين بخش به آن پرداخته شده و مورد توجه مؤلف واقع گرديده است. شيخ الرئيس، اكتفا به همين مقدار را براى آسانى استفاده مخاطبان و خوانندگان لازم شمرده با اينكه از نظر وى، مطالب فراوانى در اين زمينه قابل ذكر مىباشد.