في ظلال التوحید

فى ظلال التوحيد و نبذ الشرك، تأليف آیت‌الله جعفر سبحانى، به زبان عربى است كه در آن به برخى از مسائل اعتقادى كه از سوى اهل سنت و فرقه ضاله وهابيت مورد شبهه واقع شده، پرداخته است.

‏في ظلال التوحید
في ظلال التوحید
پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده)
عنوان‌های دیگردراسه مبسطه حول التوحید و الشرک و تحدید معالمهما
ناشرمشعر
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1421 ق
چاپ1
شابک964-6293-82-4
موضوعتوحید - جنبه‌های قرآنی شرک - جنبه‌های قرآنی
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏BP‎‏ ‎‏104‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏9‎‏س‎‏2‎‏ ‎‏1379
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اين كتاب حجيم در واقع مجموعه رساله‌هايى است كه جداگانه و يا در كتاب‌هاى ديگر ايشان مى‌توان آنها را مشاهده نمود؛ به عنوان مثال عناوين «الحياة البرزخية» و «الشفاعة»، در قالب كتابچه‌هايى با همين نام منتشر شده است.

ساختار

كتاب، در هفت فصل تنظيم شده كه عناوين آنها به ترتيب عبارت است از: عبادت، بدعت، زيارت، حفظ آثار اسلامى، حيات برزخى، شفاعت و توسل. در تمامى اين فصول اگر چه مطالب و بخش‌هاى متعددى ارائه شده است امّا يك روند ثابت را مى‌توان مشاهده كرد: 1- بررسى لغوى و اصطلاحى موضوع. 2- تحقيق در كتاب الهى و سنت نبوى. 3- نظرات و ديدگاه علماى اهل سنت و شيعه. 4- پاسخ به سؤالات و شبهات.

گزارش محتوا

همان‌گونه كه ذكر شد برخى از فصل‌هاى كتاب به صورت كتابچه‌هاى جداگانه‌اى نيز منتشر شده است و در محتوا نيز تغيير چندانى مشاهده نمى‌شود؛ بنا بر اين با توجه به حجم و گستردگى مطالب كتاب و از آن‌جا كه به كتاب شناسى آن كتاب‌ها نيز مى‌توان مراجعه نمود، در اين‌جا گزارش مختصرى به ترتيب فصول كتاب ارائه مى‌شود:

  1. بررسى مفهوم عبادت و مصاديق شرك، در اولين فصل از كتاب مورد دقت قرار گرفته است. اين بحث در ضمن دو بخش طرح شده است: در بخش اول به مفهوم و تعريف عبادت و در بخش بعد به موضوع حصر استعانت در خداوند متعال پرداخته شده است. آنچه نویسنده در رابطه با مفهوم عبادت با استناد از لغت و آيات قرآن كريم نتيجه مى‌گيرد، اين است كه خضوع و تذلل و حتى نهايت تذلل، مساوى با عبادت نيست و واضح‌ترين دليل بر آن امر خداوند متعال به ملائكه به سجده بر آدم است كه عبادت شمرده نمى‌شود. وى سپس به نقد تعاريف صاحب المنار و ابن تيميه و... پرداخته و نتيجه مى‌گيرد كه عبادت در صورتى محقق مى‌شود كه شخص مورد خضوع به عنوان «اله» مورد عبادت واقع شود. در بخش دوم، آيات فراوانى از قرآن كريم ذكر شده است كه به يك سلسله امور براى استعانت به سوى خداوند اشاره دارد؛ بنا بر اين به نحوه جمع بين اين آيات و آيات حصر مى‌پردازد.
  2. فصل دوم در واقع مشتمل بر دو رساله است: در يكى به «بدعت و آثار آن»، پرداخته شده است و ديگرى به «مطالعه چهار مسئله فقهى پيرامون بدعت و سنت»، اختصاص دارد. در رساله اول پس از تحديد مفهوم بدعت و مقومات آن، به اسباب ايجاد آن كه مبالغه در تعبدخداوند، اتباع هوى و تعصب از جمله آنهاست، اشاره شده است. در ادامه مباحث، به تقسيمات بدعت اشاره شده و نقش اهل‌بيت(ع) در مواجهه با بدعت‌ها مورد بررسى قرار گرفته است.
    عناوين مسائلى كه در رساله دوم مورد مطالعه قرار گرفته است، عبارت است از: فرق بين بدعت و سنت، نماز ضحى يا نيم‌روز، جماعت برگزار كردن نوافل و سه طلاق در مجلس واحد.
  3. از ديگر مسائلى كه از سوى وهابيت مورد شبهات فراوان واقع شده است بحث زيارت قبور به ويژه قبور نبى اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. بر زيارت آثار تربيتى و اجتماعى فراوانى مترتب است كه درآغاز اين فصل به آنها اشاره شده است. پس از آن كلمات ده‌ها تن از علماى اهل سنت كه بر آداب زيارت قبر رسول مكرم اسلام، به عنوان يكى از سنن تأكيد كرده‌اند، نقل شده است. آيات و روايات فراوانى نيز به عنوان مستندات، مورد مداقّه قرار گرفته است. ابن تيميه در اين موضوع نيز شبهاتى را وارد نموده و آن را بدعت دانسته و شرك مى‌داند كه نویسنده اين شبهات را طرح و به آنها پاسخ داده است. حب نبى اكرم(ص) و برگزارى مراسم بزرگداشت براى آن حضرت، از مباحث ديگرى است كه از سوى وهابيت بدعت و حرام شمرده شده، لذا با توجه به ارتباط آن با مباحث اين فصل، به آن پرداخته شده است.
  4. صيانت آثار اسلامى، مبحث ديگرى است كه با فصل سوم ارتباط داشته و در همان راستاست. اين بحث در چهار بخش ارائه شده است:
  1. در ابتدا از منظر قرآن كريم به مسئله نگاه شده و در استدلال بر حفظ آثار و مشاهد مشرفه ائمه اطهار(ع) و بزرگان دين چهار آيه ذكر كرده و آن را از مصاديق تعظيم شعائر دانسته است.
    1. نگاه فقهى به قضيه با استدلال به اصل اباحه و حليت صورت گرفته است.
    2. سيره مسلمين بر حفظ و تكريم مشاهد انبيا و اوليا و حتى علما و فقها بوده است كه در جاى جاى بلاد اسلامى در عراق و مصر و شام و... شواهد آن را مى‌توان ديد.
    3. جنايات وهابيت در انهدام قبور ائمه(ع) با استناد به رواياتى انجام شده است كه از ضعف سند برخوردارند و در پايان اين فصل به آن پرداخته شده است.
    4. از مباحث كلامى كه همواره از سوى اهل سنت مورد شبهه و سؤال بوده است، زندگى و حيات برزخى است. اين فصل در شش بخش تأليف شده كه به اهم مطالب آن به اختصار اشاره مى‌شود: 1-حقيقت انسان، روح و نفس اوست. شخصيت حقيقى انسان كه از آن تعبير به «من» مى‌شود با تغييرات جسدى ثابت است. آياتى از قرآن كريم نيز به اين مطلب تصريح دارد.
  2. ده آيه از كلام وحى بر استمرار زندگى پس از انتقال از دنيا يا بقاى روح بعد از مرگ دلالت دارد كه در اين بخش ذكر شده است.
  3. اشاره به وجود ارتباط بين زندگى دنيوى و برزخى، علاوه بر قرآن كريم در سنت نبوى و كلمات اهل‌بيت(ع) مكرر ديده مى‌شود.
  4. حيات برزخى در كلام علماى اهل سنت عنوان شده است؛ علمايى مانند: احمد حنبل، اشعرى، تفتازانى و...از آن جمله هستند.
  5. اهل برزخ از ثمرات اعمال گذشته خود كه آثار آن در دنيا باقى است و نيز به اعمال مؤمنين منتفع مى‌شوند
    شبهاتى كه در اين موضوع مطرح است نيز در آخر پاسخ داده شده است.
  6. از مهم‌ترين مباحث كتاب كه به تفصيل به آن پرداخته شده است، شفاعت است. اين مبحث در هفت فصل آمده است. بر خلاف فصول ديگر كتاب، اين فصل با كلام علما پيرامون شفاعت آغاز شده است. در فصل بعد آياتى كه در اين رابطه آمده است و به تشريح اين موضوع و معرفى شفاعت مقبول و مردود پرداخته‌اند، مورد بررسى قرار گرفته است. حقيقت شفاعت و آثار تربيتى آن، از مباحث مفيد اين فصل است. از ديگر مطالبى كه نویسنده به آن پرداخته است، عوامل جعل شفاعت و نيز آثار شفاعت است كه آيا اسقاط عقاب است و يا اينكه زيادى ثواب را نيز شامل مى‌شود. وى متذكر مى‌شود كه كسانى از سوى پروردگار مأذون در شفاعت هستند كه نبى مكرم اسلام از آن جمله است. آنچه در خاتمه آمده است پس از پاسخ به چند سؤال، بررسى احاديث شيعه و اهل سنت پيرامون موضوع است.
  7. موضوع آخرين فصل كتاب، توسل است. نویسنده، پس از بررسى لغوى و اصطلاحى توسل، توسلات مشروع مستند به كلام نبى اكرم(ص) و اهل‌بيت(ع) را در ده مورد احصاء نموده است. با دقت در آيات و روايات درمى‌يابيم كه توسل، دامنه گسترده‌اى داشته و موارد زيادى مى‌تواند وسيله توسل قرار گيرد كه از جمله مى‌توان به اين موارد اشاره نمود: أسماء و صفات الهى، قرآن كريم، دعاى نبى اكرم در دنيا و در حيات برزخى - كه سيره سلف صالح در توسل به ايشان پس از رحلت حضرت بوده است - و هم‌چنين انبيا و اوليا، دعاى برادران مؤمن. نویسنده، در مورد آخر بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه توسل به نبى اكرم(ص) متواتر است و اخبار و احاديث زيادى در اين رابطه جود دارد. وى ده مورد از اين روايات را ذكر مى‌كند. در يكى از موارد، ابن حجر دو بيتى را از امام شافعى آورده است كه در آن به اهل‌بيت متوسل شده است. در انتهاى اين فصل به ده اثر از علماى اهل سنت اشاره و كلام ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] كه از اعتبار ويژه‌اى در نزد اهل حديث برخوردار است، آمده است.

منابع مقاله

متن و مقدمات كتاب.

وابسته‌ها