فرهنگ فارسی (متوسط)
فرهنگ فارسی(متوسط) نوشته محمد معین(1291-1346ش)، واژهنامه لغت فارسی است و شامل لغات، ترکیبات خارجی، و اعلام است.
فرهنگ فارسی (متوسط) | |
---|---|
پدیدآوران | معین، محمد (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | فرهنگ فارسی |
ناشر | امير کبير |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1380ش |
چاپ | 18 |
شابک | - |
موضوع | فارسی - واژهنامهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 6 |
کد کنگره | /م6ف4 2954 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نویسنده این اثر را در قالب یک فرهنگ عمومی برای استفاده دانشجویان، نویسندگان، گویندگان، بازرگانان، ایرانشناسان و غیره تدوین کرده است. [۱]
روش نویسنده در فرهنگ حاضر ممزوجی از روش فرهنگهای المنجد(عربی به عربی)، استینگاس(فارسی به انگلیسی)، میلر(فارسی به روسی)، وستر(انگلیسی به انگلیسی)، بروکهاوس(آلمانی به آلمانی)، لاروس(فرانسوی به فرانسوی) با مطابقه با فرهنگهای متداول فارسی است. در این میان توجه بیشتر به فرهنگ لاروس کوچک بوده است. نویسنده این اثر را در طی مدت بیست سال و به یاری گروهی از استادان و دانشجویان تدوین کرده است. [۲]
ساختار این فرهنگ در یک مقدمه و سه بخش تنظیم شده است. مقدمه مشتمل بر مباحثی در خصوص منابع فارسی، عناصر اصلی زبان فارسی، اهمیت زبان فارسی، فرهنگها، روش نویسنده در این فرهنگ، نشانههای اختصاری، جدول تطبیق حروف یونانی و لاتینی با حروف فارسی است. [۳]
در بخش اول که به لغات اختصاص یافته از مشخصات زیر برخوردار است. شامل تعداد معتنیبه از لغات و اصطلاحات فارسی، عربی، ترکی، مغولی، هندی و لغات زبانهای اروپایی مستعمل فارسی است. بنابراین لغات فصیح در متون نظم و نثر، لغات غیر فصیح و عامیانه و متداول در این کتاب درج شدهاند. کلمات متشابه ماخوذ از یک زبان که از ریشههای مختلف میباشد، جداگانه پشت سر هم قید شده و با شماره مشخص شدهاند. کلمات متشابه برگرفته از زبانهای مختلف هریک جداگانه واحدی به شمار رفته و پشت سر هم و با شماره ذکره شدهاند. همواره لغات فارسی مقدم بر عربی و عربی مقدم بر سایر زبانها شده است. لغاتی که از لحاظ دستوری اختلاف دارند ولی ریشه آنها یکی است تحت یک ماده ذکر شدهاند. هر کلمه بسیط یا مرکب واحدی مستقل به شمار رفته است. مصادر مرکب از دو سه کلمه یک واحد شمرده شده و مصادر و تعبیراتی از سه کلمه بیشتر ذیل کلمه «اهم» آمدهاند. اسم مصدر؛ اسم فاعل، اسم مفعول، صفت فاعلی (مختوم به ان) صفت مشبهه، صیغه مبالغه و...یک واحد به شمار آمدهاند. اغلاط مشهور یا کلمات تحریف شده و مصحف داخل پرانتز قرار داده شدهاند. از ذکر لغات دساتیری به جز موارد بسیار متداول، لغات پازند و پهلوی غیر مستعمل و لهجههای ایرانی غیر متداول پرهیز شده است. در مواردی که کلمات چند وجه نوشتاری داشته هردو را ذکر کرده و در مواردی یکی از آنها را به دیگری ارجاع داده است. این کلمات با حرکت اول کلمه فتح، کسر، وضم مرتب شدهاند. در مواد اصلی که دارای مواد فرعی هستند اعم از ترکیبات اسمی، فعلی یا جملات باشند عنوان ترکیبات یاد شده ذکر شدهاند در غیر این صورت به سبک برخی از فرهنگها از ذکر ماده صرف نظر شده و با علامت به آن اشاره شده است. [۴] معانی مختلف هر لغت با شماره مشخص شده و بنابر اهمیت آن مرتب شدهاند. همچنین ترکیبات هر معنی ذیل آن آمده است و کوشیده شده تا معنی جنبه علمی داشته باشد. پیش از تعریف لغت به جنبههای مختلف آن در داخل پرانتز با نشان اختصاری اشاره شده است. میان شاهد و مثال تفاوت قائل شده و بیشتر به مثال توجه شده است. به ذکر مترادفات، متضادات، متباینات و در موارد ضروری به شرح لغات پرداخته شده است. [۵]
در بخش دوم ترکیبات خارجی مشمل بر ترکیبات خاجی (عربی، ترکی، اروپایی) مستعمل در متون نظم و نثر و محاوره است و بین قسمت لغات و قسمت اعلام جا داده شده است. در این بخش با اختلافی به مانند بخش اول به ویژه در بیان معانی و ذکر مترادفات و.... عمل شده و از ذکر شواهد و امثله پرهیز شده است. [۶]
بخش سوم به اعلام اختصاص داده شده و شامل اعلام تاریخی، ادبی، اشخاص تاریخی، خاندانها، وقایع تاریخی و.....است و اسامی متشابه با شماره و به ترتیب ذکر شدهاند. معنی هر لغت در صورتی که در بخش اول ذکر نشده باشد داخل] [ آورده شده و به شواهد و مثال و توضیح آنها پرداخته شده است. [۷]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن.