عقیلی علوی شیرازی، سید محمدحسین

محمّدحسين عقيلى كه گاه از او به سيد محمّد حسين خان، مير محمّد حسين خان بهادر و محمّد حسين بن محمّد هادى عقيلى علوى نيز تعبير مى‌شود، از مشهورترين طبيبان ايرانى ساكن شبه قاره هند بوده است.

عقیلی علوی شیرازی، سید محمدحسین
نام عقیلی علوی شیرازی، سید محمدحسین
نام‌های دیگر ع‍ق‍ی‍ل‍ی‌ ب‍ه‍ادر، م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌

ع‍ق‍ی‍ل‍ی‌ خ‍راس‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌

ع‍ل‍وی‌ خ‍راس‍ان‍ی‌ ش‍ی‍رازی‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌

م‍ی‍رزا م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌ خ‍ان‌

نام پدر محمدهادی
متولد
محل تولد
رحلت
اساتید مير محمدعلى حسينى
برخی آثار قرابادین کبیر

معالجات عقیلی

مجمع الجوامع

کد مؤلف AUTHORCODE03020AUTHORCODE

ولادت

سال تولد وى در تاريخ ثبت نشده است. محل تولد وى به نيز درستى معلوم نيست. او گاهى به توصيف محله‌اى از ايران- مثل ركن آباد شيراز مى‌پردازد كه اين نشان‌گر حضور او در ايران بوده، ولى در عين حال نمى‌توان اقامت او و نيز گزارش‌هایى را كه از هندوستان نقل مى‌كند ناديده گرفت.

بررسى زندگى وى نيازمند احاطه بر كتب او، اطلاع دقيق از اساتيد او و ميزان تأثيرپذيرى او از گذشتگان و تأثيرگذارى او بر آيندگان است.

او در خانواده‌اى زندگى مى‌نموده كه همگى آن‌ها از بزرگان عرصه طب در روزگار خود بوده‌اند. عقيلى از تجربيات استاد خود، علوى خان، پدر و ديگر اقوام خود استفاده‌هاى فراوان برده و در جاى جاى كتب خود اين تجربيات را نقل كرده است.

اساتید

از استادانى كه وى به ارادت آنان تصريح نموده، شخصى به نام مير محمدعلى حسينى است كه وى به اشارت اين استاد دست به تأليف «مجمع الجوامع» زده است. البته گزارشى از زندگانى او در تاريخ نقل نشده است و به نظر مى‌رسد اين فرد استاد معنوى مؤلف بوده نه استاد او در علوم پزشکى.

از ديگر اساتيد عقيلى اطلاع دقيقى در دسترس نيست. هر چند وى از اطباى فراوانى در كتب خويش ياد مى‌كند و اين امر نشان‌گر آن است كه وى به طور مستقيم يا مع الواسطه از خرمن اساتيد فراوانى خوشه‌چينى نموده است. از جمله اين افراد مى‌توان به حكيم محمّدباقر فرزند حكيم عمادالدين محمود شيرازى، حكيم صالح خان، حكيم داود خان و حكيم لطف‌الله خان- كه هر سه دايى علوى خان‌اند-، حكيم محمّد رضا و حكيم احمد موسوى - كه هر دو فرزندان حكيم سليمان‌اند- و حكيم محسن خان فرزند حكيم صالح خان اشاره كرد.

كتب عقيلى بيان كننده ارزش و جايگاه علمى او هستند. كتاب‌هاى بر جا مانده از او شايد از مفصل‌ترين كتب بر جا مانده در زمينه طب سنتى باشد.

وفات

سال وفات، محل در گذشت و خاکسپارى او در تاريخ گزارش نشده است.

آثار

به هر حال، اين آثار به عقيلى نسبت داده شده است:

  1. «دستور شفايى».
  2. «قرابادين صغير». اين كتاب اكنون به دست ما نرسيده، ولى مؤلف خود به چنين اثرى تصريح مى‌كند.
  3. «خلاصة الطب» كه بنا بر آنچه مرحوم آقا بزرگ احتمال داده اين اثر همان خلاصة الحكمه است.
  4. «زبدة النكات فى شرح الكليات».
  5. رساله‌اى در باب طحال اطفال.
  6. رساله‌اى در باب حجامت.
  7. رساله‌اى در باب حصبه و جدرى و حميقا.
  8. رساله عرق مدنى.
  9. رساله‌اى در باب جنين.
  10. كتابى درباره معالجه ذات الريه اطفال.
  11. معالجات (عربى).
    از مجموع اين يازده اثر تنها «خلاصة الطب و زبدة النكات» به دست ما رسيده و از حال بقيه آثار خبرى گزارش نشده است.
  12. معالجات (فارسى): اين كتاب كه پس از قرابادين كبير تأليف شده، بخشى از موسوعه مجمع الجوامع است.
  13. ذخائر التراكيب يا قرابادين كبير: اين كتاب اولين بخش نگاشته شده از موسوعه مجمع الجوامع است كه در سال 1195ق نگاشته شده است.
  14. مخزن الأدويه و تذكره اولى النهى.
  15. خلاصة الحكمة.

چهار اثر اخير همه به چاپ رسيده و در دسترس است.

وابسته‌ها