عقيدة الدروز؛ عرض و نقد
عقیدة الدروز؛ عرض و نقد، تألیف محمد احمد خطیب (معاصر)، کتابی است به زبان عربی در یک جلد با موضوع کلام اسلامی. مباحث این کتاب، درباره بیان عقاید دروزیان و جوانب آن است و در برخی جوانب اصلی در عقاید آنان به بحث و نقض پرداخته میشود؛ خصوصاً دو قضیه اصلی در این عقیده یعنی الوهیت الحاکم و تناسخ ارواح.
عقيدة الدروز؛ عرض و نقد | |
---|---|
پدیدآوران | خطیب، محمد احمد (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | عرض و نقض |
ناشر | دار عالم الکتب |
مکان نشر | عربستان - رياض |
سال نشر | مجلد1: 1989م , 1409ق, |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب، دارای مقدمههای چاپ سوم و اول، تمهید، سه باب اصلی که هرکدام دارای فصولی هستند و یک خاتمه است. نویسنده در نگارش این منبع از 101 اثر بهره برده و بخش منابع کتاب را نیز با ذکر نام مؤلفین به ترتیب الفبا ارائه کرده است؛ الكامل في التاريخ نوشته ابن اثیر، فتاوی شيخ الإسلام ابن تیمیه، المنتظم في تاريخ الملوك و الأمم عبدالرحمن ابن جوزی، النجوم الزاهرة في ملوك مصر و القاهرة اثر یوسف ابن تغری بردی، الفصل في الملل و الأهواء و النحل علی بن احمد بن حزم و... از جمله منابع این اثر هستند.[۱]
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه چاپ اول مینویسد: فکر نمیکنم کسی بیندیشد که من با نگارش این اثر پا در راهی گذاشتهام که قبلاً طی نشده است؛ در این موضوع، کتابهای زیاد و مفیدی نوشته شده ولی هنوز هم مجال واسعی برای مزید دراسات در این موضوع هست تا جنبههای مخفی آن ظاهر شوند. متأسفانه، همه کتابهای خوبی که درباره دروز نوشته شده بهسرعت پس از چاپ، از بازار مفقود میشود و این به دلیل طریقت دروزیان در پنهان داشتن معتقداتشان است، آنان بهسرعت، همه کتابها را میخرند تا مردم از عقایدشان اطلاع نیابند.
مباحث این کتاب، درباره بیان عقاید دروزیان و جوانب آن است و در برخی جوانب اصلی در عقاید آنان به بحث و نقض پرداخته میشود. خصوصاً دو قضیه اصلی در این عقیده یعنی الوهیت الحاکم و تناسخ ارواح.
نویسنده کوشیده که تحقیقی تاریخی درباره برخی جوانب این بحث، بهویژه حیات حاکم داشته باشد، زیرا حاکم همان جنبه اصلیای است که دروزیان عقایدشان را از وی میگیرند. بدین رو چارهای از استعراض جوانب فراوان حیات حاکم نیست تا تصویر کاملی از آن در ذهن خوانند نقش ببندد. علاوه بر حاکم، داعیان اولیه دروز که این مذهب به دست آنان به پا شد، نیز باید معرفی و مشخص شوند.
محمد احمد خطیب، این بحث را در سه باب مطرح کرده است، او پیشازاین ابواب مقدمهای درباره طایفه اسماعیلیه باطنیه دارد که دروزیان از آنها به وجود آمدند و بسیاری از عقایدشان را از آنان گرفتهاند. پسازاین مقدمه بابهای سهگانه کتاب مطرح میگردد و پسازآن خاتمه بحث است که نویسنده در آن از نتیجه این بحث و حکم اسلام درباره این طایفه و معامله با آنان، صحبت میکند.[۲]
در تمهید از شکلگیری اسماعیلیه باطنیه و ظروفی که آنان در آن به وجود آمدند، عقایدی که در آنان تأثیر گذاشت، کیفیت قیام دولت عبیدیه که عقاید اسماعیلیه عقاید وی دانسته شده، کیفیت قیام مذاهب دروزی در عهد الحاکم بامرالله به دست درزی و حمزه بن علی، بحث شده و در میان این مباحث، بسیاری از عقایدی که دروز از اسماعیلیه اتخاذ کرده هم بیان شده است[۳]
1- باب اول کتاب درباره شخصیت الحاکم بامرالله و اثرات آن در عقیده دروزیان و مشهورترین آرا و مدعیات آنان است. این باب در سه فصل ارائه شده است؛ در فصل اول درباره زندگی و آرا و اثرات الحاکم بامرالله در عقاید دروزیان صحبت میشود. در این فصل به متون فراوانی از رسائل و کتابهای مقدس خود آنان استناد شده است. فصل دوم درباره تطور مذهب دررزی بعد از الحاکم است؛ در این فصل از تطوراتی که عقاید دروز پس از قتل الحاکم با آن مواجه شد و همچنین از تطورش در زمان حاضر به ظهور چیزی که به «مصحف دروز» خوانده شده، صحبت میشود. سومین فصل از این باب هم درباره مشهورترین مدعیات و آرای دروزیان است؛ نویسنده در این فصل از آرای دروزیان خاصه از نظریات درزی و حمزه بن علی و فرغانی و ظروفی که آنان در آن قیام کردند و اختلافات میانشان و مشهورترین عقایدی که به آن خوانده شدهاند صحبت میکند[۴]
2- دومین باب کتاب در بیان عقیده دروز و رد آن نوشته شده است. این باب دو فصل دارد. فصل اول در بیان عقیده دروز است و شامل مباحث ذیل از عقاید وی میشود که در آن به متون کتابها و رسالات خود آنان استناد شده است؛
الوهیت حاکم نزد آنان، تناسخ و حلول، حدود خمسه، عقاید آنان درباره آخرت و ثواب و عقاب، نظرشان درباره انبیاء، عقیدهشان در تستّر و کتمان، رسائل و کتابهای مقدس آنان.
فصل دوم از باب دوم کتاب درباره ردیات عقاید آنان است که متضمن دو مبحث است؛ دو عقیده مهم آنان در این بخش رد شده که عبارت است از مفهوم الوهیت و حلول لاهوت در ناسوت و دوم، ابطال قول آنان به تناسخ و رجعت. در این بخش به آیات قرآن کریم که این مفاهیم را از اساس باطل دانسته، استناد شده است. علت اختیار این دو نظریه در رد کردن این بوده که این دو نظر، شیرازه اصلی عقاید دروزیان را تشکیل میدهد و با ابطال این دو، بطلان این مذهب روشن میگردد[۵]
3- سومین باب این اثر درباره، شریعت دروز و تقسیم مجتمع در نزد آنان و موضع آنان درباره سایر ادیان و فرقهها است. این باب نیز متضمن دو فصل است؛ در فصل اول شریعت دروز و تقسیم جامعه در نظر آنان بیان میشود؛ این فصل مشتمل بر مباحث ذیل است؛
- اینکه آنان ارکان اسلام را نقض میکنند و بهجای آن هفت ستون تکلیفی فرض مینمایند؛ که نویسنده در این قسمت از این بخش، درباره موضع آنان درباره ارکان اسلام خصوصاً در رساله حمزه که به نقض این ارکان پرداخته و بهجای آن هفت ستون تکلیفی جایگزین کرده، بحث کرده است. در این قسمت، همچنین نظر کلی آنان درباره اسلام نیز روشن میگردد.
- ازدواج و طلاق وصیت نزد دروزیان از دیگر مباحث این فصل است. نویسنده در آن از اهم احکام و شرایع خاص به آن احکام، بهویژه در ازدواج و طلاق وصیت و غیره بحث مینماید.
- سومین مبحث اولین فصل از بخش سوم کتاب، به بیان تقسیم جامعه دروزیان میپردازد. محمد احمد خطیب در اینجا از تقسیمات جامعه درزی به عاقلان و جاهلان و طبقات آنان و کیفیت دخول جاهل در مسلک عاقلان صحبت میکند.
دومین فصل از باب سوم کتاب، به توضیح موضع دروزیان در قبال دیگر ادیان و فرقهها میپردازد. خطیب، در این قسمت با استفاده از متون و نصوص خود آنان، از موضع آنان در قبال یهودیت، مسیحیت و طایفه نصیریه، صحبت میکند.[۶]
پسازاین ابواب سهگانه، نوبت به خاتمه کتاب میرسد که اهم نتایج استخراج شده از مباحث کتاب در آن عرضه و بیان شده است و حکم اسلام درباره این طایفه و معامله با آنان نیز در خاتمه کتاب آمده است.[۷]
وی در مقدمه چاپ سوم کتاب مینویسد: لازم است توضیح دهم که این کتاب به یک طایفه یا شخص خاص اشاره نمیکند بلکه توضیح و بیانی است از حقایقی درباره اینکه یک مسلمان با چه کسانی زندگی میکند لذا دانستنش بر مسلمان لازم است؛ زیرا درست است که مسلمان باید با دیگران حسن معاشرت داشته باشد ولی از طرف دیگر اهمال در دین و عقیدهاش بر او حرام است. بههرحال با اینکه به هموطن بودن منتسبین به طایفه درزیه طعنه نمیزنم اما از طرفی هم نمیتوانم آنان را داخل در اسلام بدانم؛ و کاش بجای تهدیدات و شتائمی که پس از چاپ اول کتاب به من زدند، پاسخی درخور در توضیح حق و باطل از عقایدشان به من میدادند، هرچند در طریقه آنان چنین چیزی نیست.[۸]
وضعیت کتاب
کتاب فهرست مطالب ندارد و فهرست منابع در انتهای اثر ذکر شده است. پاورقیها علاوه بر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در شرح محتوا است.
نویسنده در ارتباط با منابع و مصادر کتاب مینویسد: به نسبت به منابع و مراجع کتاب، اهتمام کردم که تمام کتابهای قدیم و جدید این طایفه را ببینم، کتابهای قدیمی موجود در کتابخانههای دانشگاههای خارجی و کتابهای تاریخی که درباره آنان و عقاید آنان صحبت کردهاند اعم از چاپی و خطی و در کتابهای جدید نیز اعم از ستایشگران و طعنکنندگان آنان، همه را دیدم. برای رعایت دقت بیشتر در مطالعاتم، بر نسخه واحد از رسالههای خطی آنان اعتماد نکردم بلکه میان نسخههای متعدد نسخههای موجود از کتابهایشان در اماکن متفاوت، تطبیق دادم تا بتوانم نتیجه درستی را از مطالعاتم استنتاج کنم[۹]
محمد احمد خطیب در این اثر از استاد زید بن عبدالعزیز فیاض که یاریگر او در این پژوهش بوده و همچنین از سایرینی که به او کمک کردهاند بهویژه استاد زهیر شاویش، تقدیر و تشکر کرده است.[۱۰]
نویسنده در مقدمه چاپ سوم کتاب، متذکر میشود که در این چاپ، تنقیح بعضی از چیزهایی که در چاپ قبلی آمده بوده و همچنین افزودن برخی موضوعات و نکتهها به آن احساس میشد به آن افزوده شده است.[۱۱]
پانویس
منابع مقاله
مقدمههای کتاب.