عرفان پولس رسول: بسترهای یهودی و هلنیستی
عرفان پولس رسول: بسترهای یهودی و هلنیستی تألیف حمیرا ارسنجانی؛ در این کتاب، بهویژه با توجه به نگاه غالب و عمومی مسیحیت به پولس بهمثابۀ یک متکلم یا الهیدان و نه یک عارف، پرسشهای زیادی قابل طرح است: اساساً چگونه و با درنظرداشتن چه برداشتی از عرفان، میتوان پولس را عارف خواند؟ و ویژگیهای این عرفان، عناصر و مقومات آن و نقشی که شخصیت خاص پولس، فرازوفرودهای روحی و شهود روحانیاش از عیسی مسیح در نگرش وی داشته است، چیست؟
عرفان پولس رسول: بسترهای یهودی و هلنیستی | |
---|---|
پدیدآوران | ارسنجانی، حمیرا (نویسنده) |
ناشر | نگاه معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 5ـ372ـ290ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
پس از مقدمه، سه فصل آمده است و در پایان منابع کتاب آورده شده است.
عناوین فصلهای کتاب عبارت است از:
فصل اول: پولس رسول
فصل دوم: بررسی و تحلیل عرفان پولس
فصل سوم: خاستگاههای عرفان پولس در پیشینۀ ماقبل مسیحی
گزارش محتوا
پولس طرسوسی، یهودی فریسی اهل طرسوس کیلیکیه بود که با پیروان عیسی سرسختانه مخالفت میکرد؛ اما به دنبال ازسرگذراندن تجربهای ژرف حین سفر به دمشق به آنها پیوست. زیست مسیحی پولس با مکاشفۀ روحانی او از عیسی مسیح آغاز شد؛ این رخداد عرفانی ـ ایمانی، پولس یهودی دیاسپورایی را به جرگۀ رسولان مسیح وارد کرد و او را به فرد دیگری با فهم تازهای مبدل ساخت. او باور داشت که عیسی مسیح بر وی مکشوف شده است و از این پس مأموریت یافته تا انجیل را در میان غیریهودیان موعظه کند. این تجربه، نقطۀ آغاز فراخوانی و دقیقاً مترادف با رسالت وی گردید؛ بنابراین داعیۀ پولس مبتنی بر مکاشفۀ اوست. او با چنین هدفی به سفر پرداخت و در عصر امپراتوری روم، در سرزمینهای اطراف مدیترانه کلیساهایی را تأسیس نمود و از طریق نامههایی که قدیمیترین مکتوبات عهد جدید به شمار میآیند، با آنها ارتباط برقرار کرد. بدینسان پولس خالق ادبیات جدیدی شد؛ چنانکه ادبیات مسیحی با مجموعه رسالات پولس به عنوان یک عارف آغاز میشود.
بر این اساس اهمیت پولس رسول و نقش بیبدیل او در تأسیس و استقرار کلیسای مسیحی و نگارش نخستین کتاب عهد جدید در تاریخ مسیحیت، امری مسلم است. بنا بر اذعان بیشتر محققان و دینپژوهان، پولس نهتنها یک رسول، بلکه پایهگذار بنیانهای الهیات مسیحی است. آرای آبای اولیۀ کلیسا بر این بنیانها نهاده شد و درنهایت در نظریات متألهان و متکلمان مسیحی بسط و گسترش پیدا کرد؛ از اینرو شناخت مسیحیت بدون شناخت پولس امکانپذیر نیست؛ زیرا درک پولس، نه درک یک شخص، بلکه مطالعۀ مرحلهای از تاریخ مسیحیت است.
در این کتاب، بهویژه با توجه به نگاه غالب و عمومی مسیحیت به پولس بهمثابۀ یک متکلم یا الهیدان و نه یک عارف، پرسشهای زیادی قابل طرح است: اساساً چگونه و با درنظرداشتن چه برداشتی از عرفان، میتوان پولس را عارف خواند؟ و ویژگیهای این عرفان، عناصر و مقومات آن و نقشی که شخصیت خاص پولس، فرازوفرودهای روحی و شهود روحانیاش از عیسی مسیح در نگرش وی داشته است، چیست؟ و در پیوند با اندیشههای الهیاتی او چگونه تبیین میشود؟ آیا سنت پولسی بسط و گسترش رویکرد سنتمحوری است که در اندیشۀ عیسی، اناجیل و کلیسای اولیه بوده است یا اینکه باید ریشههای نظرگاه عرفانی او را در میراث یهودی یا بستر هلنیستی (جهان یونانیمآب) زمانۀ او جست؟ این تأثیرپذیری به چه میزان و در چه زمینههای مطرح است؟
این کتاب با جستجو در نوشتههای پولس و استناد به کدهای متنی عهد جدید، درصدد بررسی و تحلیل آرای پولس از دریچهای عرفانی و واکاوی آبشخورهای این عرفان برآمده است. در فصل نخست کتاب به ویژگیهای شخصیتی پولس با توجه به فضای زندگی و بسترهای رشد و تربیت او و رخداد شهود عرفانی او با تحلیلی از بسترهای عرفانی و الهیاتی مسیحیت اولیه که مأموریت و نقش رسولانۀ پولس پس از این شهود ایمانی به آنها پیوند خورده بود، پرداخته شده است. پس از بررسی و تحلیل ماهیت و عناصر برسازندۀ عرفان پولس، نویسنده به سراغ خاستگاههای مختلف آن در پیشینۀ غیرمسیحی (یهودیت و هلنیسم) پرداخته است. در این بررسی تاریخی ـ تحلیلی با تکیه بر متون و مستندات، گرایشها و جریانهای گوناگون عرفانی ـ دینی یهودی و هلنیستی بر حسب تاریخ ظهور و پیدایش، اندیشهها و آیینهایشان معرفی شده و سپس نقاط اشتراک یا افتراق آنها با آرای پولس مورد بحث قرار گرفته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
[..... کتابخانه تخصصی ادبیات]