عرايس الجواهر و نفايس الأطايب
عرايس الجواهر و نفايس الاطايب اثر ابوالقاسم عبدالله كاشانى به فارسى و متعلق به قرن هشتم هجرىاست. نویسنده به موضوع خواص جواهر و اطايب كه از قديمى ترين ايام گرانبها و گرانقدر بوده پرداخته است. اين اثر به اهتمام ايرج افشار جزو انتشارات انجمن آثار ملى به طبع رسيده است.
عرایس الجواهر و نفایس الأطایب | |
---|---|
پدیدآوران | کاشانی، عبدالله بن علی (نویسنده) افشار، ایرج (مصحح) |
عنوانهای دیگر | عرایس الجواهر و نفایس الأطایب (جواهرشناسی، کاشی گری و عطرها) |
ناشر | المعی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-7553-17-9 |
موضوع | سنگهای قیمتی - متون قدیمی تا قرن 14 کاشی و کاشی کاری - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | QE 392 /ک2ع4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
در ابتدا ديباچهاى از ايرج افشار و سپس مقدمهاى در احوال مؤلف و كتاب او ذكر شده است. در ادامه خطبه كتاب و آنگاه مطالب كتاب در دو بخش ارائه شده است: قسمت اول در معرفت جواهر حجرى معدنى، شامل سه مقاله، كه مقاله اول در پنج باب، مقاله دوم در 37 باب و مقاله سوم، شامل يك مقدمه و 8 باب است. قسمت دوم در معرفت عطرها و اطايب، شامل دو مقاله، مقاله اول در سه باب، باب اول در چهار فصل و باب دوم نيز چهار فصل مىباشد. مقاله دوم شامل 15 باب مىباشد. خاتمهاى نيز بر كتاب ذكر شده كه درباره صنعت كاشىگرى است.
گزارش محتوا
در ديباچه، مطالبى در زمينه فن كاشىپزى و كاشىگرى مىخوانيم. اين صنعت يكى از ظريفترين و دلپذيرترين آثار هنرى استادكاران ايرانى است و در مسجد و خانقاه و رباط و آبانبار و مدرسهها تجلى خاص و چشمگيرى دارد.
قدما براى هر يك از گوهرها و عطرها خواص طبى مهم و متعدد قائل بودهاند و خصوصاً عزت و قيمتشان از اين لحاظ بوده است كه آنها را در علاج صاحبان امراض مختلف و شفاى بيمارىها و حالات روحى، مؤثر مىدانستهاند. همراه داشتن يا برخود ماليدن يا بوئيدن عدهاى از آنها را رافع ماليخوليا و دافع جن و شيطان و سبب باز آمدن خواب آرام و قوت يافتن دل مىشمردهاند.
پس از ارائه شرح حال مؤلف و تبحر او، قسمت اول كتاب آشكارا صورت منقول و منحول كتاب تنسوخنامه خواجه نصيرالدين طوسى است. ايرج افشار مصحح كتاب، براى نشان دادن مطالب و کیفیت سرقت ادبى مؤلف، قسمتهايى از دو كتاب را به انضمام جدول فهارس آن دو در ضمائم كتاب آورده و نحوه اقتباس مؤلف را نشان داده است. مؤلف در اين روش ناپسند چندان دليرى و بىپروايى داشته است كه حتى از خواجه نصيرالدين طوسى نامى نبرده است.
عباس اقبال آشتيانى در اين زمينه مقالهاى نوشت و در آن به اثبات رسانيد كه (عرايس الجواهر) اثرى اصيل نبوده و كتاب از منبع ديگرى نقل و تحرير شده است.چندى پس از انتشار اين اثر، ايرج افشار تحقيقى دقيق نمود كه در مجله يغما درج گرديد. در اين نوشتار وى ناگزير به تغيير رأى شد و نوشت: در آن موقع به مخيّلهام خطور نمىكرد كه كتاب تنسوخنامه ايلخانى با بعضى تغييرات جزيى از كتاب ديگر نقل شده باشد و روزى خواهد رسيد كه تصنيفى از سال 592ق به دست خواهد آمد و معلوم خواهد شد كه تنسوخنامه كتاب اصيلى نيست. به قرائنى دست يافتم كه دلالت دارد بر اينكه مبناى كار كاشانى به عكس آنچه در مقدمه عرايس نوشتهام تنسوخنامه نيست و او مستقيماً (جواهرنامه) اثر نظامى را مورد استفاده قرار داده بود؛ زيرا مطالبى در عرايس به نقل از جواهرنامه نظامى آمده است كه در تنسوخنامه نيست.
قسمت اول كتاب در مقاله اول پيرامون جواهرى است كه از جمله حجريات هستند و از معادن و انواع آن، خاصیت و منفعت و مضرت، و شبه آن به طريق صناعت، قيمت و جلا دادن و آنچه مناسب آن باشد بحث مىكند. از جمله سنگهايى كه در اين باب از آنها سخن به ميان آمده، ياقوت، زمزد، فيروزه، بيجاده، الماس و مرواريد است.
مقالهى دوم از قسمت اول در صفت و معرفت جواهرى است كه در مرتبه، از سنگهاى مقالهى اول فروترند و از جهت قيمت و عزت كمتر مىباشند.
مقاله سوم در شرح فلزات هفتگانه و خاصیت و منفعت و تعريف هر يك، در هفت باب است كه شامل مقدمه و خاتمه نيز مىباشد. در مقدمه از اصول فلزات هفتگانه و طريق ساخت آنان سخن مىگويد. اين فلزات شامل زر، نقره، نحاس، رصاص، اسرب، حديد و خارصينى مىباشد.
در قسمت دوم كتاب، به معرفى و شناخت اجناس عطرها و اصول طيب كه به تركيبهاى مختلف در مىآيند مانند مشك و عنبر و عود و كافور، مىپردازد. در سه باب به ترتيب از عطرهاى اصلى و متوسط و سپس ادويهها سخن مىگويد. در فصل عطرهاى متوسط به ذكر زعفران، صندل، زباد و لادن مىپردازد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. در پايان كتاب نيز شش فهرست به همراه غلطنامهاى ذكر گرديده است: فهارس اجسام و حيوانات و نباتاتو مفردات، تاريخى، جغرافيايى، اصطلاحات و لغات نادر، رنگها و پيشهها. در بخش ضمائم نيز 30 عكس از تصاوير محرابها و كتيبههاى مساجد و اماكن ايران و مطالب ديگرى آمده است. اختلاف نسخ نيز در پاورقى كتاب آمده است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- زبدة التواريخ جمالالدين عبدلله كاشانى و دستنويس تفليس، دالوند، حميد رضا، مجله آيينه ميراث، شماره21