طنز مقدس: ادبیات انتقادی ـ هنری قرآن
طنز مقدس: ادبیات انتقادی ـ هنری قرآن تألیف علی نجفی؛ این کتاب با توجه به دو عنصر زبان کنایی و فرهنگ مفاهمه در شناخت درست قرآن کریم، کوشیده تا تعابیر انتقادی این کتاب بزرگ را برجسته نماید. این نگاه نشان داده که چه میزان میتواند در نمایاندن لایههای درونی و نگرش پالوده به این کتاب بزرگ مؤثر باشد و آن را برای اندیشیدن و زندگی در کانون توجهات قرار دهد.
طنز مقدس | |
---|---|
پدیدآوران | نجفی، علی (نویسنده) |
ناشر | کتاب طه |
مکان نشر | قم |
سال نشر | 1399 |
شابک | 8ـ533425ـ600ـ978 |
موضوع | قرآن -- بررسي و شناخت,قرآن -- ترجمهها -- نقد و تفسير,گفتمان انتقادي -- جنبههاي قرآني |
کد کنگره | BP ۶۵/۳/ن۳ط۹ |
ساختار
کتاب در سه بخش تدوین شده است.
گزارش کتاب
قرآن زبانی آشکار و پیامی به روشنایی روز دارد؛ اما همین زبان آشکار از دو جهت نیازمند توضیح است: نخست از جهت فاصلۀ زمانی میان گوینده و مخاطب و دوم از جهت تبیین برخی تعابیر هنری تا مخاطب ابعاد مفهومی این تعابیر را درک کند. رسالت این کتاب دربارۀ نکتۀ نخست آن است که گردوغبار زمان را بردارد تا مخاطب را در فضای نزول قرآن بگذارد. دربارۀ نکتۀ دوم نیز به بُعد وضعی و مجازی واژگان قرآن میپردازد. انسان بر حسب اینکه دارای قدرت ابداع است، برای معانی خاصی واژگانی را وضع میکند و برای معانی دیگر بدون اینکه واژهای جدید درنظر بگیرد، همان واژه را در معنای جدید به کار میبرد؛ مثلاً «ید» به معنی «دست» میآید؛ اما همین واژه را برای بیان «قدرت» هم به کار برده است و به جای اینکه بگوید: «قدرت خداوند برتر از همۀ قدرتهاست» میگوید: دست خداوند برتر از دست همه است». بیتردید چنین تعبیری از برتری قدرت خداوند در ذهن شنونده مؤثرتر است و مخاطب با این تصویر میتواند قدرت خداوند را در قالب یک دست که برتر از همۀ دستهاست، تصور کند. به این ترتیب مجاز، حس شنیداری ـ تخیلی شنونده را به خود معطوف میکند تا او مفهوم انتزاعی (قدرت) را در قالب یک تصویر (دست) دریابد.
از طرفی برخی از تعابیر مجازی قرآن به طور گسترده موجب نزاعهای بزرگی شده است؛ از جمله میتوان به رقابت میان دو گرایش ظاهرگرا و تأویلگرا اشاره کرد. مجاز دارای ابعاد پیچیدهای است و حتی تأویلگران بر سر مجاز بودن یا نبودن آیات متعددی اختلافهای جدی دارند. این کتاب از افقی خاص به ریشههای چنین نزاعی توجه کرده و نشان داده که مهمترین علت این اختلافها به عدم توجه مفسران به «زبان کنایی» و «فرهنگ محاورۀ اصیل» عربی بازمیگردد.
به طور خاص، زبان هنری که بر اساس فرهنگ محاورۀ اصیل عربی دربارۀ آن قلمپردازی شده، گوشههای بسیار ظریف و نمکینی هستند که با تأمل و ژرفکاوی میتوان آنها را در لابلای آیات قرآنی یافت؛ کنایههایی که با وجود نقد، لبخند نازکی هم بر لب مخاطب مینشانند و گاه بسیار عفیف و پوشیده خصم را به استهزا میکشانند که در باطن خود بسیار گران و کشنده است. از اینرو نقد هنری به معنا و مفهوم دقیق آن یکی از استوارترین روشهای هدایتگری است که قرآن بسیار از آن سود برده است و با گستراندن آن به چنین ادبیاتی هویت الهی بخشیده و نشان داده که چگونه میتوان بهدرستی از آن سود برد.
این کتاب با توجه به دو عنصر زبان کنایی و فرهنگ مفاهمه در شناخت درست قرآن کریم، کوشیده تا تعابیر انتقادی این کتاب بزرگ را برجسته نماید. این نگاه نشان داده که چه میزان میتواند در نمایاندن لایههای درونی و نگرش پالوده به این کتاب بزرگ مؤثر باشد و آن را برای اندیشیدن و زندگی در کانون توجهات قرار دهد. با رجوع متعدد به قرآن و کتب تفسیری و ادبی، تنها آن بخش از آیات بررسی شده که دارای ویژگیهای برجستهای از انتقاد هنری باشند؛ بنابراین هدف تنها نشان دادن این هنر در قرآن و توجه ویژه آن به این هنر ارزشمند است.
در فصل اول با نگاهی روششناسانه، بحثی طرح شده تا قاعدهمند به قرآن نگریسته شود و تحلیل بر اساس اصولی مورد توافق از بخشی از آیات قرآن به دست آید. در فصل دوم ریشههای فرهنگی و دینی بحث بررسی شده و کوشیده شده این موضوع از درون قرآن پی گرفته شود؛ در این فصل با تکیه بر ساختار بیانی قرآن، زمینهها و علل توجه به بحث نقد هنری طرح شده و روند تاریخی توجه مفسران به اینگونه آیات مستند شده است. از اینرو در توضیح آیات از سخن دربارۀ سیر تاریخی توجه مفسران به بُعد انتقادی ـ هنری آیات خودداری شده است. همچنین به ارتباط قرآن با مباحث یادشده پرداخته شده و تعریفی اجمالی از طنز، هجو و .... ارائه گردیده است. در فصل سوم به اجمال به روشهای انتقادی و کارکردها و اهداف آن در قرآن پرداخته شده است.
در بخش دوم با استفاده از واژگانی که در کتب تفسیری و ادبی آمده به سه مبحث پرداخته شده است. در فصل چهارم دو مبحث پیگیری شده است: استنباه (دربارۀ آیاتی که با رویکرد انتقادی ـ هنری، بسیار لطیف و پوشیده فقط درصدد هشدار به مخاطبان خود هستند) و استخفاف (دربارۀ آیاتی که در مقام سبک شمردن مخاطبان خاصی هستند). فصل پنجم دربرگیرندۀ سه بحث است: سفاهت (دربارۀ آیاتی که در مقام کودن خواندن مخاطبانی خاص هستند)، تشهیر (آیاتی که در مقام رسواکردن انسانهای لجوج هستند) و تعجیز (آیاتی که برای مجاب و عاجز کردن مخالفان به کار رفتهاند). فصل ششم نیز سه موضوع را بررسی کرده است: تهکم (آیات مربوط به استهزا یا تمسخر انسانهای مغرور و سرکش)، مکر یا نیرنگ الهی (آیات مربوط به نیرنگ کفار و منافقین) وکید.
بخش سوم کتاب نیز در سه فصل هجوهای قرآن کریم، تصاویر زاویهدار و لطیفههای قرانی تنظیم شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات