صيانة القرآن من التحريف (حیدری)


صيانة القرآن من التحريف تألیف سید کمال حیدری از جمله آثار در دفاع از اعتقاد تشیع به عدم تحریف قرآن کریم و پاسخ به شبهات پیرامون آن است.

صيانة القرآن من التحريف (حیدری)
صيانة القرآن من التحريف (حیدری)
پدیدآورانحیدری، کمال (نویسنده)
ناشرمكتبة فاران
مکان نشرعراق - بغداد
سال نشرمجلد1
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب با یک مقدمه در توضیح مفهوم تحریف و کلام بزرگان مکتب اهل‌بیت(ع) در رد احتمال تحریف قرآن آغاز شده است. در مباحث اصلی کتاب در ضمن دو فصل دلایل قائلان به تحریف وعدم تحریف قرآن ذکر شده است.

نویسنده مباحث و شبهات را به شیوه‌ای علمی و دسته‌بندی و با استنادات به منابع فریقین مطرح و پاسخ گفته است.

گزارش محتوا

به عقیده مسلمانان، قرآن تنها کتاب آسمانى است که از گزند تحریف مصون مانده است. دانشمندان اسلامى، به‌ویژه پیروان مکتب اهل‌بیت(ع)، همواره با دلایل محکم و متقن به دفاع از این عقیده پرداخته‌اند. اما با وجود همه تلاش‌هاى علمى، برخى کژاندیشان بر آن بوده‌اند تا پیروان اهل‌بیت(ع) را به عقیده تحریف قرآن متهم کنند؛ تهمتى که همواره شیعه از آن بیزارى جسته است. نویسنده در این نوشتار کوشیده است تا از این عقیده راستین دفاع کند و پیروان اهل‌بیت(ع) را از چنین تهمتى مبرا سازد[۱].

نویسنده در مقدمه کتاب موضوع تحریف قرآن کریم را یکی از برجسته‌ترین مسائلی دانسته که با انگیزه سیاسی نه علمی مطرح شده است: «تاریخ فکرى مسلمانان همواره شاهد دو رویکرد متضاد علمى و اعتقادى بر سر مسائل مهم قرآنى و غیر قرآنی بوده است. دراین‌بین گاهى انگیزه‌هاى اعتقادى، با رنگ سیاسى یا مذهبى چیره شده و توانسته است روح علمى را در این مسائل به رکود بکشاند یا از صفحه تحولات فکرى، پنهان کند یا دست‌کم آن را به حاشیه براند. کشمکشى که بر سر مخلوق بودن قرآن و حادث یا قدیم بودن آن شدت یافت روشن‌ترین گواه بر قدرت لابى‌ها و محافل سیاسى است و نشان مى‌دهد تا چه میزان ریشه اختلاف علمى به آن‌ها برمى‌گردد. این گروه‌ها با اختلاف‌افکنى علمى در پى تثبیت و تحکیم مبانى اعتقادى خود و به دست گرفتن امور اجتماعى و فرهنگى جامعه هستند. اما شبهات تنها به موارد مذکور محدود نیست، بلکه نمونه‌هاى بسیارى ازاین‌دست وجود دارد. شاید مهم‌ترین آن‌ها، موضوع تحریف باشد که از برجسته‌ترین مسائلى است که در طول تاریخ مسلمانان، وارد عرصه کشمکش اعتقادى، از دو جنبه سیاسى و مذهبى شده است. پرداختن به این مسئله بیشتر با انگیزه‌هاى سیاسى و رویارویى مذهبى همراه است تا بررسى منصفانه و پژوهش علمى و منطقى»[۲].

مباحث مقدماتی کتاب با بررسی مفهوم تحریف آغاز شده است. در مطلع این بحث کلامی از آیت‌الله خویی ذکر شده است: «وقتى که لفظ‍‌ تحریف گفته مى‌شود، به‌طور مشترک، معانى متعددى از آن اراده مى‌گردد. برخى از آن‌ها به‌اتفاق مسلمانان در قرآن وارد شده، و برخى نیز به‌اتفاق آنان، در قرآن وارد نشده است و درباره برخى دیگر میان مسلمانان اختلاف است»[۳].

در ادامه این مباحث، معانی مختلف تحریف قرآن کریم ذکر و چنین نتیجه‌گیری شده است که هرچند در قرآن صدر اسلام تحریف به فزونى و کاهش واقع شد، اما در زمان عثمان از بین رفت و تنها قرآن‌هایى که تواتر آن از پیامبر(ص) ثابت شده بود، باقى ماند. نویسنده سپس تحریف به فزونى، بدین معنا که بعضى از قرآنى که در دست ماست جزء کلام نازل‌شده نیست را به اجماع مسلمانان باطل می‌داند. و در رابطه با تحریف به کاهش، بدین معنا که قرآن موجود در دست ما شامل همه قرآنى که از آسمان نازل شده، نیست، بلکه قسمتى از آن از بین رفته است را اختلافی می‌داند که گروهى آن را اثبات و گروهى آن را نفى کرده‌اند[۴].

در ادامه این مباحث دیدگاه شش تن از بزرگان شیعه در رد احتمال تحریف مطرح شده است. نویسنده این سخنان را ناظر به رد تحریف به کاهش دانسته است که ششمین معنای مذکور در کتاب است؛ به‌عنوان‌مثال علامه طبرسی (متوفاى ۵۴۸ق) در مقدمه تفسیر خود مى‌گوید: «شایسته نیست درباره تحقق تحریف به زیادى یا نقصان در قرآن سخنى گفته شود؛ زیرا درباره تحریف به زیادى، مسلمانان بر بطلان آن اجماع دارند. اما درباره تحریف به نقصان، برخى از اصحاب ما و جمعى از حشویه اهل سنت (کسانى که ظاهر روایات را ملاک قرار مى‌دهند) روایاتى ذکر کرده‌اند که در قرآن، نقصان راه یافته است؛ لکن نظر صحیح در مذهب شیعه این است که تحریفی در قرآن انجام نشده است»[۵].

در اولین فصل کتاب دلایل قائلان به عدم تحریف قرآن مطرح شده است. نویسنده این ادله را در سه بخش تحدی قرآن، دلیل قرآنی و دلایل روایی مطرح کرده است.

موضوع تحدی با ذکر سه مقدمه مطرح شده است. در مقدمه دوم چنین می‌خوانیم که تحدى قرآن به همه آیاتش برمى‌گردد. ازاین‌رو، تمام قرآنى که در دست ماست داراى ویژگى‌هایى است که بتوان با آن تحدى کرد، بى‌آنکه در هیچ‌یک از اوصاف تغییرى به وجود آمده، یا از بین رفته باشد[۶]. قرآن کریم در زمینه بلاغت، علم، خبردادن از غیب و نبودن اختلاف در قرآن، انس و جن را به‌به مبارزه دعوت کرده است[۷].

درباره دلیل قرآنی نویسنده به آیه 9 از سوره حجر استدلال کرده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ: ‌ما ذکر را نازل کردیم و ما به‌طورقطع آن را حفظ‍‌ مى‌کنیم». علامه طباطبایی در المیزان در ذیل این آیه می‌نویسد: این ذکر را از پیش خود نیاوردى تا مخالفان تو را درمانده سازند و با دشمنى و شدت خشونت و جرئتشان آن را باطل کنند یا تو براى حفظ‍‌ آن، خود را به‌زحمت اندازى و قادر بر این کار نباشى. از ناحیه فرشتگان نیز نازل نشده است تا نیاز به نزول فرشتگان و تصدیق آنان باشد. بلکه ما این ذکر را به‌تدریج نازل کردیم و ما خود با عنایت کاملى که بدان داریم و با صفت ذکربودنش نگاهدار آن خواهیم بود. بنابراین قرآن، ذکرى زنده و جاودان است و از نابودى و فراموشى و فزونى و کاهشى که ذکربودن آن را تباه سازد، مصون است و از تغییر در ظاهر و سیاق به‌گونه‌اى که صفت ذکربودن آن را نسبت به خدا و بیان حقایق معارف الهى تغییر دهد، مصونیت دارد[۸].

روایات نیز بر تحریف نشدن قرآن دلالت دارند که نویسنده آن‌ها را به پنج گروه تقسیم کرده است. اقتضاى این روایات آن است که اگر قرآن موجود میان مردم، اندکى متفاوت با مصحف على(ع) باشد تنها در ترتیب سوره‌ها یا در ترتیب برخى آیه‌هاست که این اختلاف ترتیب، در مفهومشان و در ویژگى‌هایى که خداى سبحان، قرآن نازل‌شده از نزد خود را بدان توصیف نموده، تأثیرى ندارد. بنابراین مجموع این روایات با اصناف مختلفش دلالت قاطع دارد که قرآن موجود در دست ما همان قرآن نازل‌شده بر پیامبر(ص) است؛ بى‌آنکه اندکى از اوصاف کریمه و آثار و برکات آن کاسته شده باشد[۹].

در فصل دوم کتاب دلایل قائلین به تحریف قرآن بررسی شده است. بر این موضوع پنج دلیل اقامه شده است. در اولین دلیل چنین می‌خوانیم که روایات بسیارى از طریق اهل سنت و شیعه وارد شده است که در این امت، حوادثى نظیر حوادث امت‌هاى پیشین، واقع خواهد شد. بنابراین ازآنجاکه بنى‌اسرائیل طبق تصریح قرآن و روایات، کتاب پیامبرشان را تحریف کردند، به‌ناچار نظیر آن در این امت اتفاق خواهد افتاد و آن‌ها کتاب پروردگارشان، قرآن کریم را تحریف خواهند کرد[۱۰].

نویسنده در پاسخ به این استدلال چنین می‌نویسد که در صدور و فراوانى روایاتى که به همانندى حوادث رخ‌داده در این امت، با رخدادهاى امت‌هاى پیشین حکم مى‌کند، تردیدى نیست. اما این روایات بر همسانى همه‌جانبه رخدادها دلالت ندارند. توضیح مطلب این‌که اگر این مورد کلى که از پیامبر(ص) نقل شده، و عمده دلیل در استدلال است، همانند سایر عمومات، تخصیص‌پذیر باشد، مانعى ندارد دلایلى که در گذشته براى تحریف نشدن قرآن بیان داشتیم، دلیل تخصیص‌دهنده این عام قرار داده شود. بنابراین مقتضاى روایت پس از تخصیص این است که همه رخدادهاى امت‌هاى پیشین، در این امت اتفاق خواهد افتاد، مگر تحریف که بر واقع نشدن آن در این امت دلیل اقامه شده است[۱۱].

وضعیت کتاب

در پاورقی‌های کتاب، مستندات روایات و مطالب ذکر شده است. فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است.

پانویس

  1. ر.ک: حیدری، کمال، ص10
  2. ر.ک: همان، ص12-11؛ مقدمه، ص8-7
  3. ر.ک: همان، ص13؛ همان، ص8
  4. ر.ک: همان، ص16-13؛ همان، ص12-8
  5. ر.ک: همان، ص19-18؛ همان، ص14-13
  6. ر.ک: همان، ص26؛ همان، ص22
  7. ر.ک: همان، ص31-26؛ همان، ص26-22
  8. ر.ک: همان، ص37-36؛ همان، ص30-29
  9. ر.ک: همان، ص46؛ همان، ص39
  10. ر.ک: همان، ص47؛ همان، ص43
  11. ر.ک: همان، ص49؛ همان، ص44

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. حیدری، کمال، قرآن و مصونیت از تحریف، ترجمه جعفر آریانی و دیگران، تهران، نشر مشعر، 1392ش.


وابسته‌ها