شیوههای تعلیم در قرآن و سنت
شیوههای تعلیم در قرآن و سنت نوشته سید مهدی برومند (متولد1349ش)، اثری است تحقیقی، در بررسی و تبیین اصول، روشها و فنون آموزشی و تربیتی با نگاه به تعالیم قرآن کریم و سنت معصومان (ع) است.
| شیوههای تعلیم در قرآن و سنت | |
|---|---|
| پدیدآوران | برومند، مهدی (نويسنده) |
| ناشر | کتاب مبين |
| مکان نشر | ایران - رشت |
| سال نشر | 1388ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-964-9240-04-6 |
| موضوع | قرآن و آموزش و پرورش - اسلام و آموزش و پرورش |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /آ8ب4 104 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب در دو فصل اصلی تنظیم شده است که در فصل اول کلیات مطرح شده و فصل دوم خود به سه بخش فرعی تقسیم شده است: در بخش اول چند بحث مقدماتی، در بخش دوم روشهای تعلیم، و در بخش سوم فنون خرد تعلیم بررسی شده است.
گزارش محتوا
نگارنده در فصل اول به تعریف و تبیین مفاهیم اساسی میپردازد. در این فصل واژههای «تعلیم» و «تربیت» از منظر لغوی و اسلامی بررسی شدهاند[۱]. همچنین مفهوم«تزکیه» و ارتباط آن با تربیت مورد بررسی قرار گرفته است[۲]. در ادامه به موضوع آموزش اسلامی پرداخته شده است. نویسنده بیان میکند که تعلیم اسلامی تنها منحصر به آموزههای دینی نیست، بلکه مطلق علم و حکمت مطلق را شامل میشود [۳]. سپس به روشهای تعلیم در قرآن و سنت اشاره شده و شیوههای طرح روشهای تعلیم در قرآن و سنت از چهار رهگذر معرفی شدهاند[۴]. نویسنده علاوه بر طرح برخی مباحث مرتبط مانند اسلام و نظام تربیتی و رابطه آموزش و پرورش وسیاست به تعریف چند واژه و اصطلاح در پایان فصل پرداخته است[۵].
فصل دوم با عنوان اصول روشها و فنون است. در بخش اول و مقدماتی به تفاوتهای فردی و منشأ آن سپس به تفاوتهای گروهی اشاره شده است. در این قسمت از مطالب تأکید اصلی بر اهمیت فطرت یا سرشت الهی انسان در تربیت است، که آیات و روایات فراوانی بر ثبوت و تغییرناپذیری آن دلالت دارد[۶]. از دیگرمباحث این قسمت، بیان روشها با توجه به سن در آموزش است. نکات مهم، لزوم رعایت سن متعلم و تعیین مراحل تعلیم است. در روایات، مراحل تعلیم به سه دوره هفتساله (تا هفت، هفت تا ده سالگی، و چهارده تا بیست و یک سالگی) تقسیم شده که در هر دوره تأکید بر جنبههای خاصی از رشد کودک است؛ مثلاً در دوره هفتساله دوم بر آموزش نماز و طهارت تمرکز میشود[۷].
روشهای تعلیم بخش دوم مباحث فصل است که ضمن اشاره به تنوع روشها در تعلیم از روشهای آن سخن به میان آمده است[۸]. نویسنده نخست روشهای مستقیم را که عموما کلامی است، ذکر کرده است. سخنرانی و خطاب مستقیم به عنوان یکی از قدیمیترین روشهای آموزش مطرح شده و ضمن بیان نقش سخن در تعلیم، به نکاتی مهمی درباره سخنرانی صحیح مانند بیان روشن و واضح، مختصرگویی و.... اشاره شده است[۹].
در ادامه به موضوع گفتگو که یکی از روشهای مشارکتی در آموزش به شمار آمده، پرداخته شده است. نویسنده ضمن اشاره به اشکال آن مانند پرسش و پاسخ، مباحثه، مجادله و...توضیحاتی پیرامون هریک از اشکال داده است[۱۰].
در ادامه به روشهای غیرمستقیم:پرداخته شده است. در این راستا نخست از روشهای مشاهدهای که بر یادگیری از طریق تجربه و حواس تکیه دارد مطرح شده و نقش دیدن و یادآوری در یادگیری را مهم میداند [۱۱]. همچنین، روش ایفای نقش و روش تقلید از الگو که یادگیری از طریق مشاهده است و پایدارترین روش به شمار آمده سخن به میان آمده و در این میان به نگاه اسلام درباره تقلید و کارکرد آموزشی آن اشاره شده است[۱۲].
نویسنده سپس روشهای اکتشافی را که بر پایه حس کنجکاوی و نیاز به دانستن و فهمیدن و کسب دانش استوارند مطرح کرده است. در این راستا نخست به روش مقایسهای که در آن ارتباط بین مفاهیم نقش اساسی دارد، اشاره کرده است[۱۳]. در ادامه به تبیین روش تمثیل و روش قصه گویی به عنوان یکی از مؤثرترین روشها در قرآن مطرح شده که هدف آن، بیداری تفکر، تقویت نیروی تخیل، و عبرتآموزی است پرداخته شده و از محاسن روش قصهگویی سخن گفته است. خودآموزی از طریق خود آزمونی از دیگر روشهای تعلیم است که در این قمست از بحث به آن اشاره شده است[۱۴]
نویسنده در بخش سوم از دومین فصل کتاب با عنوان فنون خرد تعلیم، شیوهها و فنون آموزش را در سه حیطه عاطفی، شناختی و روانی-حرکتی بررسی میکند. در این راستا نخست به حیطه عاطفی که مبتنی بر استفاده از هنر برای انتقال احساسات و برانگیختن ذوق زیبایی و ایجاد انگیزه درونی در فرد پرداخته شده و به این نکته اشاره شده که در اسلام توجه به هنر شکل برجستهتری دارد، پرنورترین جلوههای هنر در سیمای قرآن کریم درخشش یافته است. زیبایی آیات قرآن کریم، از ابعاد قابل بررسی است که در این عرصه تنگ، عظمت آن بهطور شایسته حتی قابل اشاره نیست[۱۵].
در ادامه روشها و فنون مربوط به حیطه شناختی پرداخته شده و از برخی روشها و فنون درب رابطه با سطوح «دانش و حفظ»، «تحلیل و تفهیم» و « ترکیب و استنباط» نام برده شده و نظر اسلام را درباره هریک ازآنها توضیح داده شده است[۱۶]. روشها و فنون مربوط به حیطه روانی-حرکتی از ذیگر مباحث است که به شرح چند اصل، روش و فن در حیطه تحقق اهداف مبربوط به بخش روانی- حرکتی پرداخته است. اصولی مانند تمرین، استراحت و تداوم و استمرار، تعیین تکلیف مناسب توان فراگیر و... مطالب مرتبط دیگر در این قسمت از بحث مطرح شده است[۱۷].
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص25-28
- ↑ ؛ ر.ک: همان، ص29- 33
- ↑ ر.ک: همان، ص33
- ↑ ر.ک: همان، ص 34- 38
- ↑ ر.ک: همان، ص 39- 46
- ↑ ر.ک: همان، ص49-57
- ↑ ر.ک: همان، ص66-73
- ↑ ر.ک: همان، ص 81- 83
- ↑ ر.ک: همان، ص83-89
- ↑ ر.ک: همان، ص90-116
- ↑ ر.ک: همان، ص116-129
- ↑ ر.ک: همان، ص129-149
- ↑ ر.ک: همان، ص163-172
- ↑ ر.ک: همان، ص172- 189
- ↑ ر.ک: همان، ص 191- 193
- ↑ ر.ک: همان، ص263
- ↑ ر.ک: همان، ص337-349
منابع مقاله
متن کتاب.