شیعه در هند
شيعه در هند، تأليف نویسنده هندى ايرانىتبار سيد عباس اطهر رضوى، از جمله آثارى است كه با بررسى تاريخ تشيع در هند، به نقش تشيع در ساختن تمدن عظيم هند پرداخته و بسيارى از عالمان ناشناخته شيعه را مىشناساند. اين اثر به انگيزه شناسايى پارهاى از ابعاد فعالیتهای ناشناخته شيعه در هند به همت مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى توسط آقايان توكلى، افضلى، فضائلى و گروه ديگرى از محققان به فارسى ترجمه شده است.
شیعه در هند | |
---|---|
پدیدآوران | دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی. واحد ترجمه (مترجم) رضوی، سید اطهر عباس (نویسنده) |
ناشر | دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1376 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-424-280-7 |
موضوع | اسلام - تاریخ شیعه - هند - تاریخ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 16/7 /ر6ش9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و هفده فصل است كه فصل هفدهم به نتيجه مباحث اختصاص دارد. در اين اثر، وقايع تاريخى از دوران حضرت محمد(ص) تا هنگام شهادت قاضى نورالله شوشترى در جمادىالثانى 1019، به زبانى ساده و روان بيان شده است.
گزارش محتوا
كتاب حاضر بر اساس منابع معاصر و منابع مربوط به كمى پيش از اين دوران تدوين شده است. دوره تاريخ مورد مطالعه در اين كتاب آنقدر وسيع و منابع آن بهاندازهاى متنوع است كه امكان بررسى انتقادى آنها در اينجا وجود ندارد.
شيعه در طول تاريخ همواره مور اتهام اهل سنت و خلفا و حكام سنى قرار داشته است؛ در مقدمه كتاب اين مطلب خاطرنشان شده است[۱]
نویسنده، فصل اول كتاب را با تعريف «شيعه» آغاز كرده است: شيعه، كلمهاى عربى است كه مشتقات آن در آيات متعددى از قرآن ذكر شده است. در لغتنامههاى عربى، دوستداران يا پيروان يك شخص، شیعیان او ناميده شدهاند. كلمه شيعه مفرد است، اما براى مفرد، تثنيه و جمع، يكسان به كار مىرود. اصطلاح «شيعى» به معناى پيرو مذهب تشيع است. نویسنده سپس به اين نتيجه مىرسد كه پيروان مخلص و فداكار حضرت محمد(ص) و اهلبيت او را شيعه مىگويند. سپس على بن ابىطالب(ع) و فاطمه زهرا(س) و اهلبيت(ع) معرفى شدهاند. در فصل دوم و سوم كتاب نيز مباحث خلافت و نيز جانشينان امام حسين(ع) بيان شده است[۲]
در فصل چهارم كتاب، شرح حال ابوذر، عمار بن ياسر، سلمان فارسى و مقداد بن عمر بيان شده است. سپس ديگر اصحاب شيعه پيامبر و نيز شیعیان برجسته در ميان تابعين و تابعين تابعين معرفى شدهاند[۳]
در فصل پنجم كتاب كه به مؤلفان شيعه از قرن اول تا پنجم هجرى اختصاص دارد، نویسنده ابتدا امامان معصوم(ع) را از پيشگامان نشر تفسير، حديث، فقه و كلام مىداند، سپس مىافزايد كه اگرچه امامان به بسيارى از شاگردانشان اجازه تدريس تفسير، حديث و فقه را مىدادند، ولى تنها شاگردان منتخب، مجاز به بحث و مناظره بودند. بعضى از دانشمندان، علاوه بر نقل احاديث از امامان، در نشر تعاليم ايشان در موضوع حديث، تفسير و فقه نيز تخصص داشتند. وى سپس خاطرنشان مىكند كه اگرچه بسيارى از آثار شيعه، بههمراه كتابخانهها، نابود شدند، اما ديگر آثار فهرستى، عناوين و جزئيات بعضى از آثار نويسندگان اوليه شيعه را در بر دارند كه نویسنده با ذكر اسامى نويسندگان و معرفى اجمالى، به ذكر آثار هريك پرداخته است[۴]
مباحث اصلى كتاب از فصل ششم، با عنوان «تشيع در شمال هند» آغاز مىشود. تاريخ نفوذ اسلام در شبه قاره هند، با افسانهها و موهومات آميخته است، ولى اين مقدار مسلم است كه تاجران عرب كه اسلام آورده بودند، در زمان پيامبر(ص)، اسلام را در مناطق ساحلى و جزاير جنوب هند، رواج دادند. بررسى جنبش اسماعيليه در سند، گجرات و دهلى و نيز سادات و شیعیان از ديگر عناوين اين فصل است.
در فصل هفتم، تأثيرات علاءالدوله سمنانى، شاه نعمتالله ولى و شاگردانشان در هند بررسى شده است.
فصل هشتم به تشيع در كشمير اختصاص دارد. عشق و فداكارى نسبت به حضرت على و اهلبيت(ع) در ميان مسلمانان كشمير، با ورود «سيد محمود سبزوارى» و طايفه «سادات بيهقى» به كشمير تقويت شد. سادات بيهقى از مردم شيعه سبزوار بودند.
«بابِر و شيعه»، عنوان نهمين فصل از كتاب است. بنيانگذار حكومت مغول در هند، «ظهيرالدين محمد بابِر» بود. وى در نهم محرم 888ق، در ازبكستان در «فرغانه» (ناحيهاى در ميانه «سيردريا» يا «سيحون») متولد شد كه تأثيرات او و فرزندش در اين فصل مطالعه شده است.
در فصول دهم تا پانزدهم، اوضاع و احوال تشيع در زمان سلطنت اكبر، شاه فتحالله شيرازى و شاه طاهر بيان شده است.
در فصل شانزدهم به تبيين شرح حال سيد نورالله شوشترى پرداخته شده است. وى كه در هند به «شهيد ثالث» معروف است، بزرگترين دانشمند شيعى هند بوده است. وى در اول شوال سال 992ق، از مشهد به هند رفت. در هند به منصب قضاوت رسيد و با تسلطى كه بر فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت داشت، مىتوانست احكامى را كه بيشتر به سود مردم و همچنين نزدیک تر به مذهب جعفرى اثناعشرى بود، برگزيند. آثار قاضى نورالله، عصر بيدارى را در ميان شیعیان پديد آورد. او پيش از آمدن به هند تعداد قابل ملاحظهاى كتاب نوشته بود، ولى آثارى كه در آن سرزمين ارائه داد، به شیعیان كمك نمود تا نقش برجسته خود را در اسلام اظهار كنند. در انتهاى اين فصل آثار وى معرفى شده است.
در آخرين فصل كتاب با عنوان «نتيجه»، سيرى اجمالى از مباحث كتاب بيان شده است. در انتهاى اين فصل مىخوانيم: «متفكرين شيعه، نهتنها قرنها نقش مهمى در تقويت دولتهاى شيعى دكن ايفا كردند، بلكه موجب شدند از آغاز حكومت اكبرشاه تا پايان حكومت مغول، تمام دولتها به آنها احساس نياز كنند. آنها در قرن شانزدهم ميلادى، طرح تحقيقات فلسفى و علمى را در شمال هندوستان پايهريزى كردند و از همين راه، تأثير عميقى حتى بر افكار ديگر فرق اسلامى گذاشتند. شهادت قاضى نورالله شوشترى بهطور جدى موجب تضعيف شيعه شد، اما تفوّق فكرى و استعداد نظامى شيعه همچنان پابرجا بود. نفوذ آنها نسبت به تعدادشان خيلى بيشتر بود و منجر به رشد مداوم شيعه در هندوستان شد».
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب و منابع و مآخذ عربى، فارسى، اردو و انگليسى بهتفكيك در انتهاى كتاب آمده است. در پاورقىها توضيحاتى پيرامون برخى اعلام و نيز منابع مطالب براى مراجعه محققین ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.