شعر الأخطل أبیمالك غیاث بن غوث التغلبی
شعر الأخطل أبیمالك غیاث بن غوث التغلبی، گردآورده صنعة السُّکَّری، مجموعه اشعار غیاث بن غوث تغلبی (۱۹-۹۰ق.)، مشهور به اخطل، شاعر ماهر مسیحی، هجوگوی دوره اموی و ستایشگر امویان (از جمله معاویه، یزید و حجاج بن یوسف ثقفی) است. هرچند اخطل به معنای نادان و پُرگوی یاوهگو است ولی گویی این شاعر از آن بدش نمیآمده و از همین لقب در اشعارش استفاده کرده است. موضوع این اشعار، وصف شراب، دفاع از قبیله تغلب و مدح بنیامیه و هجو دشمنان است.[۱]
شعر الأخطل أبي مالك غیاث بن غوث التغلبي | |
---|---|
پدیدآوران | اخطل، غیاث بن غوث (نويسنده)
سکری (مصحح) ابن حبیب، محمد بن حبیب (سایر) قباوه، فخرالدین (محقق) |
ناشر | دار الفکر ** دار الفکر المعاصر |
مکان نشر | سوریه - دمشق ** لبنان - بیروت |
سال نشر | 1416ق - 1996م |
چاپ | 4 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار و محتوا
کتاب از 3 بخش تشکیل شده است:
- شعر اخطل به روایت ابن اعرابی
- شعر اخطل به روایت ابو عمرو شیبانی
- ذیل دیوان (اشعار منسوب به اخطل)
ویژگیها
محقق کتاب؛ فخرالدین قباوه، چند امتیاز برای تحقیق و تصحیح حاضر ذکر کرده است:
- تفسیر و تحلیل واژگان و عبارات دشوار اشعار
- بیان مناسبت اشعار تا ارتباطش با شخصیتها و حوادث معلوم شود زیرا صنعة السُّکَّری در موارد بسیاری غفلت کرده و شرایط سُرایش قصیدهها و قطعهها را بیان نکرده است.
- افزودن اشعار به دیوان اشعار اخطل، چون سُکَّری فقط بر اساس روایت ابوجعفر محمد بن حبیب از ابو عمرو شیبانی و ابن اعرابی گردآوری کرده و منابع دیگر را جستجو نکرده است. من حدود 400 بیت پیدا کردم که به اخطل نسبتدادهشده است. البته این نسبت به معنای تأیید قطعی نیست؛ زیرا چند اخطل وجود دارد (اخطل ضبعی، اخطل مجاشعی، اخطل بن ربیعه، اخطل بن حماد و...) و شاید برخی از این اشعار مربوط به یکی از این اخطلها باشد؛ ولی به اخطل تغلبی نسبتدادهشده باشد البته در تعلیقات بر دیوان، مواردی را که ثابت شده از او نیست، مشخص کردم؛ ولی موارد بسیاری باقی ماند که منتظر کوشش پژوهشگران است.
- به مقدار لازم به إعراب و نشانه و شمارهگذاری پرداختم تا برای خوانندگان فهم اشعار آسان شود.
- اشتباهات چاپی و تفسیر و توجیههای واهی را در متن و تعلیقات تصحیح کردم.[۲]
نمونه اشعار
اخطل در مدح قریش و هجو انصار (یاوران رسول اکرم(ص) و مهاجرین) سروده است:
ذهبت قریشٌ بالمکارم و العلا
واللُّؤمُ تَحتَ عمائمِ الأَنصار
فَذَروا الْمكارِم، لَستُم منْ أَهلها
و خُذُوا مساحيكُم، بني النَّجارِ.[۳]
ارزش ادبی
فخرالدین قباوه یادآور شده: تردیدی در این نیست که اشعار اخطل، در تاریخ زبان و ادبیات عربی، دارای ارزش هنری آشکاری است. او با اشاره به کوشش فوقالعاده کشیش و پژوهشگر مسیحی؛ آنتوان صالحانی در نشر و تصحیح اشعار اخطل و ملحقات و تکمله آن و نقائض جریر و اخطل و...، نسخههای خطی و چاپی استفادهشده برای تصحیح کتاب حاضر را معرفی کرده است.[۴]
مشروعیتسازی سیاسی
بر اساس پژوهشی علمی، ازآنجاکه بنیامیه در میان مردم وجهه دینی نداشتند و حكومت آنها از مشروعیت دینی و سیاسی لازم برخوردار نبود، برای بهدستآوردن این مشروعیت، تلاش بسیاری كردند و شاعران و جاعلان حدیث و اخبار را در شام گرد آوردند و با دادن عطایای فراوان، از آنها سوءاستفاده تبلیغاتی كردند. از جمله این شاعران اخطل، شاعر نصرانی بود كه در ستایش حاكمان اموی نهایت اغراق را به كار گرفت و آنها را بهترین قریش و سزاوارترین مردم در خلافت معرفی كرد.این شاعر نصرانی بهرغم اختلافاتی كه از لحاظ اعتقادی با خلیفه مسلمان داشت، تصویری اسلامی از او با زبان شعر كه مورد اقبال مردم بود، ترسیم كرد.اخطل در دو عرصه كلان تلاش كرد مشروعیت سیاسی و اجتماعی دولت امویان را در شعر سیاسی خود توجیه كند:
- یكی مشروعیت به معنای مشروعیت دینی كه از شرع گرفته میشود و برای یك حكومت دینی كه بنیامیه هم جزء چنین حكومتی است امری لازم به شمار میآید. اخطل در شعر خود مضامینی را به كار برده است كه نشاندهنده تلاش او برای ترویج و تقویت مبانی مشروعیت دینی امویان بهعنوان امری الهی است. او از القاب و الفاظ دینی مانند "الامام"، "المولی"، "خلیفةالله "، "امیرالمؤمنین"، "أَمین الله"، "المؤمن" و تعابیر تاریخی- سیاسی از جمله "الخلافة"، "قریش"، "امیة"، "مكة"، "اهلبیت" و "یوم تشریق" و... با بسامد بالایی استفاده كرد. او درباره یزید میگوید: تو مستحق خلافت و جانشینی بعد از او (پدر) هستی و در میان خاندان قریش، احترام حق توست.
- از سوی دیگر، اخطل برای ایجاد مقبولیت اجتماعی كه نوعی از مشروعیت و پشتوانه پذیرش سلطه امویان از سوی جامعه بود، تلاش كرد تا بر اساس سنن پذیرفته شده جامعه قبیلهای و عربی، از سنتهای موجود در این جامعه و ارزشهای مورد قبول آن بهمنظور تقویت قدرت اجتماعی امویان استفاده كند تا بدینوسیله مشروعیت اجتماعی سلطه امویان را تأمین كند. تأكید بر مضامینی مانند توارث و نسب قبیلهای، اشرافیت عربی و افتخارات قبیلگی از جمله این موارد است كه در شعر اخطل و در ستایش دولت اموی و خلفای آن آمده است و امویان بهمنظور تحكیم مبانی قدرت خویش از آن بهره گرفتند. [۵]
پانویس
- ↑ ر.ک: فاتحی نژاد، عنایت الله، "اخطل"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص187- 191.
- ↑ مقدمه محقق، ص5- 7.
- ↑ متن کتاب، ص327.
- ↑ همان، ص9- 12.
- ↑ اميرینژاد، فاطمه، محمدی، مجید و زينیوند، تورج، "تحلیلی بر مشروعنمایی حكومت اموی در اشعار سیاسی اخطل"، ص20- 21.