شعب المقال في درجات الرجال
شعب المقال في درجات الرجال، تأليف ميرزا ابوالقاسم نراقى (متوفى 1319ق) نوه مولى احمد نراقى، با تحقيق محسن احمدى منتشر شده است. كتاب با هدف گردآورى مجموعهاى رجالى و تسهيل در مراجعه محققین براى شناخت صحيح از سقيم نگارش شده است[۱]
شعب المقال في درجات الرجال | |
---|---|
پدیدآوران | نراقی، ابوالقاسم بن محمد (نویسنده) احمدی، محسن (محقق) |
ناشر | کنگره بزرگداشت محققان ملا مهدی و ملا احمد نراقی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1422 ق |
چاپ | 2 |
موضوع | حدیث - علم الرجال محدثان شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 115 /ن4ش7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و چهار شعبه است كه شعبه اول، خود مشتمل بر چهار فاتحه است. نویسنده در ضمن شعبههاى كتاب با استفاده از منابع مختلف رجالى به نام 1569 شخصيت اشاره كرده كه البته نام برخى تكرارى است و در دو شعبه ذكر شده است.
گزارش محتوا
در ابتداى كتاب، شرح حال مختصرى از نویسنده با ذكر آثار وى ارائه شده است. محقق سپس با معرفى دو نسخه مورد استفاده، تذكر مىدهد كه همه موارد اختلافى دو نسخه را متعرض نشده است، بلكه صحيح آنها را ذكر كرده و اگر لازم بوده چيزى اضافه كند در كروشه آورده است[۲]
نویسنده فاتحه اول از شعبه اول را با توضيحى اجمالى درباره نياز به علم رجال آغاز كرده است. برخى از علما نياز به علم رجال را در عمل به اخبار انكار كردهاند. نویسنده اين ديدگاه را نپذيرفته و نياز به علم رجال را با ادله اثبات كرده است[۳]
در فاتحه دوم، مطلق آمدن جرح و تعديل در كلام علماى رجال بررسى و اقوال مختلف ذكر شده است. از آنجا كه علماى رجال براى جرح و تعديل، الفاظ و عباراتى خاص وضع كردهاند كه بهعنوان مصطلحات جرح و تعديل شناخته شده است، نویسنده معتقد است اگر معدِّل يا جارح كسى را ثقه يا ضعيف بداند قول او بر طبق اصطلاح او پذيرفته مىشود[۴]در فاتحه سوم نيز اقوال فقها و اصوليون پيرامون تعارض جرح و تعديل بيان و در آخر ديدگاه نویسنده بهصورت مستدل بيان شده است[۵]
در فاتحه چهارم، اصطلاحاتى كه در علم رجال دلالت بر مدح و يا قدح مىكند معرفى شده است. ثقه، عين، وجه، ممدوح، لا بأس به، خاصىّ، كثيرالرواية از جمله اصطلاحات مدح، و ضعيف، مضطرب الحديث و مخلّط الحديث از جمله اصطلاحات قدح هستند[۶]
شعبه دوم كتاب در ذكر رجالى است كه كسى به ضعف آنها اشاره نكرده، بلكه يا همه آنها را موثق دانستهاند و يا اينكه برخى آنها را موثق دانسته و ديگر رجاليون نيز خلاف آن را متعرض نشدهاند. شخصيتهاى رجالى در اين شعبه در سه باب به اسم، كنيه و يا نسب و لقب معرفى شدهاند. نویسنده درباره اكثر افراد تنها به ذكر نام و وثاقت آنها اكتفا كرده، اما به نام صحابى بزرگ رسولالله(ص) سلمان فارسى كه مىرسد لازم مىداند با تفصيل بيشترى سخن براند؛ چراكه وى افضل، اجلّ و بااخلاصترين صحابى بوده است و در فضيلت ايشان همين بس كه پيامبر(ص) در حق او فرمود: إنّه منّا أهلالبيت[۷]
نویسنده اسامى رجالى را كه در وثاقت آنها اختلاف شده، در شعبه سوم ذكر كرده است. اين بخش نيز در دو باب تدوين شده است. در باب اول شخصيتها بر مبناى اسم به ترتيب حروف الفبا و در باب دوم بر مبناى كنيه، منسوبين به فرزندان و منسوبين به پدران تفكيك و ذكر شدهاند[۸]
برخى افراد تنها مورد مدح قرار گرفتهاند اما توثيق نشدهاند؛ اين افراد در شعبه چهارم بر مبناى اسم، كنيه و يا لقب و نسب تفكيك شدهاند.
وضعيت كتاب
مصادر تحقيق و فهرست مطالب در انتهاى كتاب ذكر شده است.
در پاورقىهاى كتاب، اختلاف نسخهها، آدرس روايات و ارجاعات منابع رجالى جهت مراجعه محققین ذكر شده است. محقق همچنين اگر نام شخصيتى رجالى در شعبههاى پيش از آن ذكر شده، تذكر داده است.