شاعران شهید جنگل
شاعران شهید جنگل گردآوری و تألیف فریدون نوزاد به کوشش رضا نوزاد؛ ادبیات مربوط به نهضت جنگل هم با رویکرد بومی (به زبان گیلکی) ارائه میشد و هم به زبان فارسی. در این میان مبارزان اهل ذوقی هم بودند که جسته و گریخته دغدغههای فکری و دلی خود را منظوم میکردند که در این کتاب سه تن از این مبارزان معرفی شده و سرودههای آنان نیز آورده شده است.
شاعران شهید جنگل | |
---|---|
پدیدآوران | نوزاد، فریدون (گردآوری و تألیف) نوزاد، رضا (به کوشش) |
ناشر | فرهنگ ایلیا |
مکان نشر | رشت |
سال نشر | 1398 |
شابک | 1ـ639ـ190ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
عموم نهضتها و انقلابهای جهان، ادبیات ویژۀ خود را نیز به همراه دارند که در آن بسیاری از وقایع از طریق واژگان، اصطلاحات یا اسامی خاص قابل بازشناسی است. این ادبیات البته میتواند منثور یا منظوم باشد. نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچکخان رشتی نیز از این قاعده مستثنی نیست. فعالیتهای فرهنگی این نهضت و انتشار بیانیهها و نشریهای خاص که در آن ضمن تحلیل اوضاع سیاسی، اشعاری نیز در ارتباط با جریان جنگل از شاعران مرتبط با این جریان درج میشد، مؤید همین نکته است.
ادبیات مربوط به نهضت جنگل هم با رویکرد بومی (به زبان گیلکی) ارائه میشد و هم به زبان فارسی. در این میان مبارزان اهل ذوقی هم بودند که جسته و گریخته دغدغههای فکری و دلی خود را منظوم میکردند که در این کتاب سه تن از این مبارزان معرفی شده و سرودههای آنان نیز آورده شده است. این آثار که مجموعهای از غزلیات، رباعیات و قطعات شاعر نهضت جنگل است، شاید به لحاظ کیفیت شعری چندان مطلوب نباشند؛ اما از آنرو که مردانی را معرفی میکند که ضمن ستیز با ظلم و بیعدالتی، به بخش خلاقۀ وجود خود توجه کرده و از این طریق به شعر پناه بردهاند، جای تأمل دارد.
سرخوش (میرزا حسنخان) ژولیده (میرزا محمودخان) و ندیم گیلانی از جملۀ فدائیان جنگل بودند که گرچه به اندازۀ میرزا حسینخان کسمایی و حاجی اسماعیل دهقان در شعر و شاعری شهره نبودند، ولی از اینان ابیاتی باقی مانده است و اینان در متن نهضت شرکت داشتند و هر یک در مقطعی از جنبش به شهادت رسیدند.
محمودخان ژولیده در کوی چمارسرای رشت چشم به هستی گشود و از تحصیلات خوب و بیش از حد مرسوم، بهرهور گردید و با مطالعات عمیق تاریخی و اجتماعی، صاحب روحی بزرگ و پرشور و سرشار از عشق به ایران و آزادی شد. او که در جوانی شربت شهادت نوشید، شاعری پراحساس بود که اگر عمرش وفا میکرد، شاید در فضل و ادب از بزرگان دیار خود میشد. در بخش اول که اختصاص به بررسی زندگی او دارد، بعد از گذری بر زندگی او، اشعاری از او در قالبهای غزل، رباعی، دوبیتیها و ... آورده شده است.
میرزا حسین سرخوش رشتی ملقب به مظفر سلطان، یکی از اندیشمندان ازیادرفتهای است که متأسفانه در ژرفای رویدادهای تاریخ مدفون مانده و امروز به زحمت میتوان رشحاتی از تراوش افکار و آثارش را چشید و تشنگی معنوی را از یاد برد. تولد او به احتمال زیاد در سال 1270 در شهر رشت بوده است و درگیری ملاسرا در هفتم مهرماه 1300، منجر به مرگ دردناک سرخوش و دستگیری حیدرخان شد. در بخش مربوط به سرخوش رشتی دو نوشتار از نوشتارهای منتشرشده در روزنامههای آن زمان نیز آورده شده و سپس از اشعاری از او آورده شده است.
حاجآقا اسفندیار ندیم که در زمان خود، لقب میرزا را هم یدک میکشیده است، جوانی بسیار خوشبرخورد، سرخوش، پرجوش و خوشمحضر بود و چون در پاسخ احوالپرسیها بهسادگی و صمیمیت میگفت «خوشم»، در جامعه به «میرزا حاجآقا خوشم» شهرت به هم زده و سری در میان سرها درآورد و از همین زمان با راهنمایی زندهیاد علیآقا پوررسول جذب «اتفاق جوانان رشت» شد. شهرآشوبها و قصاید و غزلیاتی از او باقی مانده که همه متأسفانه ناقص و تحریفشده است که در بخش پایانی کتاب به بخشی از آنها اشاره شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات