سیمای انسان کامل در قرآن
سيماى انسان كامل در قرآن (تفسير سوره فرقان) تفسيرى است فشرده و در عينحال گويا از سوره فرقان كه توسط آيتالله جعفر سبحانى، به زبان فارسى، به رشته تحرير درآمده است.
سیمای انسان کامل در قرآن | |
---|---|
پدیدآوران | سبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | تفسر سوره فرقان |
ناشر | دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1377 ش |
چاپ | 6 |
شابک | 964-424-457-5 |
موضوع | تفاسیر (سوره فرقان) |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 102/56 /س2ت7* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب با مقدمه نویسنده در بررسى ابعاد مثبت و منفى انسان در قرآن آغاز شده و مطالب تحت عناوين مختلفى، ارائه شده است.
نویسنده با توجه به محتواى سوره مبارکه فرقان، بحثهاى مختلفى را مورد بررسى و كنكاش قرار داده است. بدين صورت كه در بخش نخست، از توحيد و يگانگى خداوند و نكوهش بتپرستى سخن گفته، سپس قرآن و نبوت پيامبر(ص)، مورد را بحث و گفتگو قرارداده و برخى از ايرادهاى واهى و سست مشركان درباره قرآن را متذكر گرديده و پاسخ داده و سرانجام، مسأله اوضاع هولناك رستاخيز را مطرح نموده و نكات و حقايقى را در مورد آن، متذكر گرديده است.
در پايان، مطالب با يادآورى زندگى ملتهاى نيرومند و گردنكشى كه طومار زندگىشان بر اثر طغيان، درهم پيچيده شده و اثر و نشانى از آنان باقى نمانده، به پايان رسيده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، به اين نكته اشاره شده است كه مطالعه انسان در قرآن و بررسى مجموع آياتى كه درباره وى وارد شده است، فرد كاوشگر را با آفاق بىشمارى از معارف روبهرو ساخته و فكر و خرد را سخت تكان مىدهد؛ زيرا قرآن، به ابعاد گوناگون انسان اشاره شده و در حالى كه بيانگر نقاط ضعف انسان است، نقاط قوت و جهت تعالى او را نيز بيان مىكند.
در تفسير اولين آيه از سوره مبارکه فرقان، نویسنده به بيان معنى لغوى (فرقان) اشاره كرده و چند وجه از وجوه اعجاز اين كتاب آسمانى را برشمرده است.
ايشان در اين زمينه، قرآن كريم را معجزهى الهى و جاودان رسول اكرم(ص) معرفى كرده كه براى هدايت بشر و از جانب خداوند متعال آمده است. در اين كتاب آسمانى، هرآنچه كه براى هدايت انسانها لازم است، بيان گرديده و راه خوشبختى و بدبختى دنيوى و اخروى نشان داده شده است. از اينرو به قرآن كريم، فرقان نيز اطلاق مىشود كه به معنى: جدا كننده حق از باطل است. چرا كه سبب مىشود كه انسان، آن دو را از هم تمييز داده و حقيقت را از مجاز و صحيح را از خطا بازشناسد.
نویسنده به اين نكته اشاره دارد كه حروف الفبا، خميرمايه اوليه قرآن كريم است كه در دسترس همگان قرار دارد. اما با اين وجود و با گذشت بيش از چهارده قرن، تاكنون كسى نتوانسته حتى فقط يك سوره همانند سورههاى آن را بياورد و اين نشانه اعجاز قرآن كريم است.
از جمله دلايل اعجاز قرآن كريم كه نویسنده به آن اشاره كرده، آن است كه بسيارى از حقايق عقلى و علمى كه پس از ساليان دور و دراز، انسان بدانها دست يافته، در قرآن كريم آمدهاند و نشانه بارزى از انتساب قرآن به مقام ربوبى است.
به اعتقاد نویسنده با در نظر گرفتن اين جهات، محتويات چنين كتابى مىتواند حق و باطل را از هم جدا ساخته و همه انسانها را به شاهراه حقيقت رهنمون گردد.
نویسنده در ادامه، جهانى بودن رسالت پيامبر اكرم(ص) را با چند دليل اثبات مىكند كه تعدادى از آنها عبارتند از:
- يكى از مشخصات شريعت جهانى آن است كه بر اثر بينش وسيع، قوانينى عرضه شود كه با تمام چهرههاى تمدن بشرى و شرايط زندگى و امكانات ملتهاى مختلف جهان، منطبق گردد و پيروى از آن سعادت و رفاه تمام ملتهاى در تمام اعصار را فراهم نمايد.
- قرآن زيربناى تعاليم خود را فطرت و سرشت انسانى قرار داده و آنچه را كه فطرت انسانى خواهان آن است و افراد به سوى آن كشيده مىشوند، در قالب قانون ريخته و به صورت دين عرضه داشته است؛ به نظر نویسنده نقش مهم اسلام در اين موارد، همان رهبرى خواستههاى درونى انسان و بازدارى افراد از هر نوع افراط و تفريط است.
- نامههايى كه پيامبر(ص) به سران و شخصيتهاى ايران، روم و... نوشت؛ نویسنده معتقد است دقت در مفاد و مضمون اين نامهها، روشنگر رسالت جهانى و دعوت همگانى ايشان است.
- قرآن با صراحت رسالت پيامبر(ص) را جهانى و قرآن او را راهنماى امم و ملتها دانسته است. در اين زمينه، به چند آيه اشاره شده است.
نخست، در آيه مورد بحث، هدف از نزول قرآن بر پيامبر(ص) اين دانسته شده كه وى جهانيان را از مخالفت خدا بيم دهد، چنانكه مىفرمايد: لِيكونَ لِلعالمينَ نَذيرا. لفظ(عالَمين)، تمام انسانهاى روى زمين را شامل مىشود و ايجاب مىكند كه ايشان، بيمدهنده همه انسانها باشد.
آيه دوم، پنج صفت ثبوتى و سلبى خداوند متعال را بيان مىدارد:
فهرست اين صفات به ترتيب، عبارت است از:
- خداوند مالك آسمانها و زمين است و تمام موجودات جهان، مملوك او مىباشند.
- براى او فرزندى نيست و هرگز كسى را براى خود، فرزند انتخاب نكرده است.
- در فرمانراوايى بر جهان شریک ندارد و فرمانروايى مطلق و بلامنازع ملك هستى از آنِ اوست.
- خالقى جز او نيست و همه چيز را او آفريده است و آنچه كه در جهان هستى به آن چيز گفته مىشود، آفرينندهاى جز او ندارد.
- آفرينش هر موجودى، روى نقشه و اندازه خاصى است و خداوند، تمام موجودات را روى اندازه معينى آفريده است.
مالكيت خداوند متعال برجهان هستى و معناى آن و نبودن فرزندى براى خدا از نظر قرآن و خرد، از ديگر بحثهاى اين آيه مىباشد.
پاسخ قرآن كريم به سئوال از علت نزول تدريجى قرآن كريم، موضوع سى و دومين آيه مىباشد. در اين آيه، خداوند پرسش كافران را اينگونه بيان مىفرمايد:
«افراد كافر گفتند: چرا قرآن به صورت يكجا بر او(پيامبر) نازل نشده است. اينچنين نازل كرديم(تا از اين راه) قلب تو را استوار سازیم و آن را به نظم خاصى تنظيم نموديم».
نویسنده در پاسخ به اين سئوال، به اين نكته اشاره مىكند كه پيامبر(ص) بزرگ، مسئوليتهاى بزرگترى بر دوش دارد و چنين فردى، در مسير انجام دادن وظايف رسالت، با مشكلات و دشوارىهاى فرسايندهاى روبهرو مىگردد و چنين مشكلاتى -هرچه روح و روان (پيامبر(ص)) بزرگ باشد- موجب كاهش نشاط و طراوت مىگردد. در اين هنگام، تجديد ارتباط با جهان ماوراى طبيعت و تكرار نزول فرشته از جانب خداوند، به روح انسان، نيرو و توان مىبخشد، روان او را پر از نشاط و معنويت مىسازد و عنايت الهى و محبتهاى بىپايان او با تكرار نزول وحى، تجديد مىگردد.
به نظر نویسنده، خداوند به اين نكته روانى، چنين اشاره مىفرمايد:(كذلك لنثبتَ بِهِ فؤادَك) تدريجا فرستاديم كه دل تو را نيرو بخشيم و آن را با تجديد عهد با فرشته وحى، استوار سازیم.
نویسنده معتقد است اگر آيات الهى، يكجا نازل مىگرديد (هر چند جامعه اسلامى به بسيارى از آن نياز نداشت) تأثير چشمگيرى در قلوب نمىگذاشت، ولى اگر پيك وحى، آيات را در زمينه نياز و احتياج مردم به فراگرفتن چنين اصول و فروعى نازل كند، به طور مسلم در قلوب مردم، اثر بيشترى داشته، رسوخ زيادترى در روان مردم پيدا مىكند و مردم به فراگرفتن الفاظ و معانى آن، آمادگى بيشترى از خود نشان مىدهند و بالاتر از همه، نتايج اين تعاليم را در موقع تعليم پيامبر احساس مىكنند.
به اعتقاد نویسنده، درست است كه آيات قرآن به طور تدريجى، بر اساس يك سلسله مقتضيات نازل شده، ولى اين نزول تدريجى، مانع از ارتباط و پيوستگى مطالب آن نيست و خداوند، آنچنان به آيات آن انسجام و پيوستگى خاصى بخشيده كه همت بلند انسان را بر آموزش و ضبط آيات آن، قادر و توانا مىسازد، چنانكه مىفرمايد: و رتلناه ترتيلا.
نشانههاى بندگان خدا، موضوع پايانى كتاب مىباشد كه اين بحث از شصت و سومين آيه سوره فرقان آغاز مىشود.
در اين مجموعه از آيات، بحثهاى جالب و ارزندهاى درباره علايم و نشانههاى عباد الرحمان (بندگان خدا) آمده و تصويرى گويا از سيرت يك انسان كامل، در چهارده ويژگى نشان داده شده است.
نخستين خصيصه بندگان خدا در اين آيات، تواضع و فروتنى معرفى شده است. نویسنده معتقد است در درون انسان، دو نيروى متضاد وجود دارد كه تكامل وى، بر اثر همين دو نيروى مخالف است كه در درون او در حال كشمكش هستند و اگر اين تضاد نبود، تكامل وجود نداشت؛ يكى از اين دو نيرو عقل است كه انسان را به سوى صفات عالى انسانى سوق مىدهد و از رذايل اخلاقى باز مىدارد و ديگرى غرايز و خواستههاى نفسانى است كه جز لذت، چيزى نمىخواهد و براى عمل و كار خود، حد و مرزى نمىشناسد.
نكته ديگرى كه در اين آيه بدان اشاره شده، کیفیت راه رفتن انسان است كه خداوند به آن عنايت خاصى مبذول داشته و اصرار دارد كه راه رفتن ما توأم با تواضع و ميانهروى باشد. به نظر نویسنده، علت اهتمام قرآن كريم به اين نكته آن است كه صفات درونى انسان، غالباً از لابهلاى اعمال كوچك و ساده آشكار مىگردد، گاهى از يك حركت كوچك، از بيان يك سرگذشت و داستان، از انجام عمل ساده و... پرده از روحيات افراد برداشته شده و اسرار درونىاش آشكار مىگردد؛ بنابراین، اين عمل ساده (راه رفتن با تكبر) حاكى از يك بيمارى روحى است كه از ناحيه آن، جوانه زده و هرچه زودتر بايد علاج گردد. زيرا سرانجام كِبر، الحاد و انكار حق و مقدسات الهى است و بر چنين فردى، بهشت حرام خواهد بود.
بررسى لفظ(عبد) و(رحمان)، حلم و بردبارى در برابر جاهلان، نيايش در دل شب، ميانهروى در انفاق، احترام به جان انسانها و... از ديگر ويژگىهاى (عباد الرحمان) مىباشد كه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آيات، روايات و لغات مذكور در متن به همراه فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.