سیالکوتی، عبدالحکیم بن شمسالدین
عبدالحکیم بن شمسالدین سیالکوتی، عالم و مدرس هندی قرن یازدهم. وی در سال 996/998ق، در سیالکوت متولد شد. ملا کمالالدین کشمیری از جمله اساتید او بوده است. آقابزرگ طهرانی او را در شمار علمای شیعه آورده است. حواشی بر آثار مختلف از جمله حاشیه بر شرح شمسیه و نیز «العقائد السيالكوتية»، از جمله آثار اوست. سیالکوتی در سال 1067ق، درگذشت.
نام | سیالکوتی، عبدالحکیم بن شمسالدین |
---|---|
نامهای دیگر | عبدالحکيم بن شمسالدين الهندي السياکوتي البنجايي/ پنجابي
عبدالحکيم سياکوتي |
نام پدر | شمسالدين |
متولد | 996/998ق |
محل تولد | سیالکوت در شمال شرقی ایالت پنجاب در پاکستان |
رحلت | 12 ربیعالاول 1067ق / 1656م |
اساتید | کمالالدین کشمیری |
برخی آثار | حاشية السيالكوتي علی كتاب المطول |
کد مؤلف | AUTHORCODE07905AUTHORCODE |
ولادت
او در سیالکوت، شهری در شمال شرقی ایالت پنجاب که اکنون در پاکستان واقع است، به دنیا آمد. سال تولد او به قرائنی 996 یا 998 بود.
تحصیلات
سیالکوتی در زادگاهش که یکی از مراکز تحصیل علم در شبهقاره هند بشمار میرفت، درس خواند. از استادان او ملا کمالالدین کشمیری (متوفی 1017ق) را نام بردهاند که مدرس متبحری در علوم عقلی و اصول فقه بود و به تصوف گرایش داشت.
تدریس و شاگردان
وی سپس در سیالکوت به تدریس مشغول شد و در مدت حدود شصت سال، شاگردان بسیاری از سرزمینهای دور و نزدیک پروراند. فرزندش عبدالله، عبدالرحیم بهاری مرادآبادی، هاشم بن محمد قادری لاهوری و اسماعیل بن قطب عالم واسطی بلگرامی از شاگردان او بودند.
جایگاه علمی و اجتماعی
سیالکوتی نزد جهانگیر شاه از احترام برخوردار بود و در دوره شاهجهان که به ترویج علوم اسلامی اهتمام داشت، جایگاه والاتری یافت. او بنا بر قولی، پس از تأسیس شاهجهانآباد در منطقه دهلی، بهعنوان پایتخت جدید هند، در آن شهر اقامت و تدریس کرد. حکایت کردهاند که شاهجهان به شیوهای از تکریم که در دربار گورکانی سابقه داشت، دو بار به او معادل وزنش سکه رایج نقره هدیه داد و چند روستا به او بخشید. سیالکوتی با ثروت شخصیاش در سیالکوت مدرسهای بنا کرد که محل تدریس خودش بود و چندین بنای عمومی دیگر هم ساخت که آثار برخی از آنها تا عصر حاضر به اسم «مولوی صاحب» باقی بوده است. او در علوم رسمی و فقاهت مقامی کموبیش یگانه داشت؛ طرف مشورت شاهجهان بود و در مسائل حکومتی گاهی به فتوای او رجوع میشد؛ از جمله حکم او به جایز نبودن تبدیل معبدی به مسجد، مورد استناد داراشکوه، ولیعهد شاهجهان قرار گرفت. درباره احتمال مناسبات علمی او با داراشکوه نیز میتوان به قرائنی از جمله شاگردی برهمن لاهوری نزد او توجه کرد. مناسبات سیالکوتی با اهل تصوف هم بر نفوذ او میافزود. در دورانی که طریقت شیخ احمد سرهندی (متوفی 1034ق) رواج گستردهای یافته بود، سیالکوتی با شیخ احمد که زمانی همچون او نزد ملا کمالالدین کشمیری درس خوانده بود، مناسباتی احترامآمیز داشت. بنا بر قول مشهوری، نخستین بار سیالکوتی به شیخ احمد، به سبب کوششهای او در تجدید منزلت اسلام در شبهقاره، لقب معروف «مجدد الف ثانی» (مجدد هزاره دوم) داد و او نیز سیالکوتی را آفتاب پنجاب خواند. گرایش سیالکوتی به تصوف از ترجمه فارسی منسوب به او از کتاب «غنية الطالبين» (الغنية لطالبي طريق الحق) شیخ عبدالقادر گیلانی (متوفی 561ق) نیز آشکار است. نسخه موجود این ترجمه با مقدمهای آغاز میشود به قلم «عبدالله خلف مولوی عبدالحکیم سیالکوتی» در شرح ماجرای اقدام به این ترجمه. اما در پیوستن او به طریقت احمد سرهندی که در گزارشهای مقاماتنویسان آمده است، میتوان تردید کرد. بدرالدین سرهندی از سیالکوتی نقل کرده است که وی بر اثر خوابی، مجذوب شیخ احمد شد و خود را اویسیِ او خواند تا آنگاه که به حضور او رسید.
مذهب
هرچند ظاهراً مذهب سیالکوتی حنفی بوده، در اینباره افندی قولی آورده است که ذکری از آن در هیچ منبع دیگری نیست. وی با اشاره به شهرت انتساب سیالکوتی به اهل سنت، از شخصی اهل یزد که به هند سفر کرده بوده، نقل کرده است که وصیت سیالکوتی به پسرش حاکی از تشیع و عمل او به تقیه در آن بلاد بوده است. به گفته افندی، سیالکوتی کتب اربعه و کتابهای دیگری را در حدیث شیعه در تملک داشت و آنها را در صندوقی قفلشده نگهداری میکرد. به ادعای آن مسافر او در اکبرآباد کتابی به قلم سیالکوتی در اثبات مذهب شیعه در امامت دیده است. آقابزرگ طهرانی بر همین اساس او را در شمار علمای شیعه آورده است.
وفات
سیالکوتی در 12 ربیعالاول 1067ق درگذشت و در سیالکوت دفن شد[۱].
آثار
سیالکوتی بیشتر با حاشیههایی که بر متون درسی یا شروح و حواشی آنها در موضوعات مختلف نوشته اشت، شناخته میشود. حاشیههای او افزون بر فوایدی که در توضیح عبارات مجمل یا دشوارفهم بهویژه برای طلاب داشته است، حاوی نکتهسنجیهای سودمندی است. وی در بسط مطالب و شرح اصطلاحات متون غالباً بحثهایی از موضوعات متنوع لغوی، ادبی، منطقی، فلسفی و کلامی به میان میآورد و اشارههای فراوانی به آراء و آثار متقدمان میکند. برخی از حاشیههای سیالکوتی در زمان حیات او در مناطقی دوردست بهویژه آسیای صغیر نشر یافته و مورد توجه علما بوده است. همچنانکه بسیاری از نسخههای خطی متأخر و اغلب چاپهای سنگی و جدید از آن متون دربردارنده این حواشی اوست که برخی از آنها با نام «عبدالحکیم» شناخته میشود. مهمترین آنها که غالباً بارها چاپ شدهاند، به این قرارند:
- حاشية علی شرح المواقف؛
- حاشية علی حاشية الخيالي علی شرح العقائد النسفية؛
- حاشية علی شرح الشمسية؛
- حاشية علی شرح العقائد العضدية؛
- حاشية علی المطول؛
- حاشية علی حاشية عبدالغفور اللاري علی الفوائد الضيائية؛
- حاشية علی أنوار التنزيل للبيضاوي؛
- العقائد السيالكوتية که با عنوان «عقائد عبدالحكيم السيالكوتي» چاپ شده است؛
- حاشیه بر «التلويح في كشف حقائق التنقيح» سعدالدین تفتازانی در اصول فقه؛
- حاشیه بر شرح قطبالدین رازی بر مطالع الأنوار سراجالدین ارموی در منطق؛
- حاشیه بر «الكشاف عن حقائق التنزيل» زمخشری؛
- حاشية السيالكوتي علی تحرير القواعد المنطقية[۲].
پانویس
منابع مقاله
- انواری، محمدجواد، دانشنامه جهان اسلام، ج25، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1397.
- بنیاد محقق طباطبایی، به تاریخ 22 آبان 1399