سیاسی‌سازی نظامی گنجوی در دوران مدرن

سیاسی‌سازی نظامی گنجوی در دوران مدرن تألیف سیاوش لرنژاد، علی دوست‌زاده، این کتاب به بررسی اظهارات خلاف تاریخ، تفسیرهای نادرست و تحریفات آشکار مرتبط با شاعر بزرگ ایرانی، نظامی گنجوی می‌پردازد که از زمان کارزار اتحاد جماهیر شوروی برای بزرگداشت هشتصدمین سالگرد او شروع شد. نویسندگان این کتاب هم به تحلیل انتقادی استدلال‌ها و اظهاراتی می‌پردازند که ابتدای از سوی مکتب شرق‌شناسی اتحاد جماهیر شوروی مطرح شده بود، هم به تحلیل گفته‌هایی که در نوشته‌های ملی‌گرایانۀ معاصر راه یافته و می‌خواهند تصویر نادرسی از پیشینۀ زندگی و میراث فرهنگی نظامی ارائه دهند.

سیاسی‌سازی نظامی گنجوی در دوران مدرن
سیاسی‌سازی نظامی گنجوی در دوران مدرن
پدیدآورانلرنژاد، سیاوش (نویسنده) دوست‌زاده، علی (نویسنده)
ناشرخاموش
مکان نشراصفهان
سال نشر1401
شابک5ـ67ـ5748ـ622ـ978
کد کنگره

ساختار

کتاب در چهار فصل به نگارش درآمده است.

گزارش کتاب

اگر از منظر مسائل سیاسی به ادبیات فارسی نگریسته شود، مشخص می‌شود چند تن از شاعران ادبیات کهن فارسی در زمان حیات‌شان در معرض برخوردهای سیاسی قرار گرفته‌اند؛ برای مثال می‌توان به رویارویی سیاسی حکیم فردوسی و محمود غزنوی، به زندان افتادن مسعود سعد و خاقانی شروانی، انتقادهای سیاسی ـ اجتماعی حافظ از اوضاع سیاسی عصر خود اشاره کرد؛ اما واقعیت این است که حکیم نظامی گنجوی ـ سرایندۀ منظومه‌های تعلیمی، غنایی و حماسی و از ارکان شعر فارسی و بزرگ‌ترین داستان‌سرای غنایی ادبیات کهن فارسی ـ با وجود آنکه در اثنای آثارش به سیاست مدن و انتقاد از حاکمان پرداخته است، در زمان حیاتش اغلب از جانب پادشاهان و حاکمان محلی حرمت دیده و هدف برخوردهای سیاسی قرار نگرفته است.

شگفت آنکه در دوران معاصر، چند مسئله باعث شد شخصیت حکیم نظامی و آثار او از سوی نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری آذربایجان، مورد تفسیرهای سیاست‌زده قرار گیرد تا وابستگی او را به ادبیات فارسی کم یا به طور کلی قطع کنند. یکی از مهم‌ترین دلایل شکل‌گیری این نوع تکاپوها و تفسیرها و تحریف‌ها، جداافتادن گنجه ـ زادگاه نظامی ـ از ایران طبق عهدنامه‌های میان ایران عصر قاجار و روسیۀ تزاری بوده است که متعاقب آن در ناحیۀ تاریخی ارّان و نواحی مجاور کشور آذربایجان شکل گرفت که این کشور می‌خواست هویت متفاوتی با ایران داشته باشد. در این بین با وجود آنکه تمام دستاوردهای نظامی گنجوی متکی بر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و ادبیات فارسی است، به سبب آنکه زادگاه و آرامگاه او در گنجۀ جداشده از ایران قرار داشت، همین امر مبدل به عامل مهمی در تلاش برای گسیختن او از سپهر ادبیات فارسی شد. مسئلۀ دیگر ناشی از کم‌رنگ‌شدن و در نهایت زوال زبان فارسی در ناحیۀ ارّان و شروان در عهد صفویان بوده است. چنانچه زبان فارسی در جمهوری آذربایجان، یعنی ارّان و شروان تاریخی و دیگر نواحی مجاور باقی می‌ماند، شاید حکیم نظامی گنجوی نیز با وجود تغییر مرزهای سیاسی و جغرافیایی، مورد تفسیرهای سیاست‌زده قرار نم‌گرفت.

این کتاب به بررسی اظهارات خلاف تاریخ، تفسیرهای نادرست و تحریفات آشکار مرتبط با شاعر بزرگ ایرانی، نظامی گنجوی می‌پردازد که از زمان کارزار اتحاد جماهیر شوروی برای بزرگداشت هشتصدمین سالگرد او شروع شد. نویسندگان این کتاب هم به تحلیل انتقادی استدلال‌ها و اظهاراتی می‌پردازند که ابتدای از سوی مکتب شرق‌شناسی اتحاد جماهیر شوروی مطرح شده بود، هم به تحلیل گفته‌هایی که در نوشته‌های ملی‌گرایانۀ معاصر راه یافته و می‌خواهند تصویر نادرسی از پیشینۀ زندگی و میراث فرهنگی نظامی ارائه دهند.

کتاب به چهار فصل تقسیم شده است؛ در فصل نخست به بررسی برخی اصطلاحات خلاف تاریخ و بعضی تعبیرات نابجای مطرح‌شده در باب قرن ششم که هم‌زمان با زندگی نظامی است، پرداخته شده است.

در فصل دوم به بررسی استدلال‌های سیاست‌زده‌ای پرداخته شده است که در منابع و مآخذ مربوط به اتحاد جماهیر شوروی راه یافته‌اند. در این فصل دو بخش از لیلی و مجنون آورده شده و در پرتو ادبیات فارسی همان زمان بررسی شده است. همچنین به بررسی اصطلاح بی‌پایۀ «مکتب آذربایجانی ادبیات فارسی» یا «سبک آذربایجانی ادبیات فارسی» پرداخته شده و روشن شده است که چنین مفهومی در زمان نظامی وجود نداشته است، بلکه شعر شاعران فارسی اهل قفقاز همچون نظامی، مجیرالدین بیلقانی و ذوالفقار شروانی دال بر این است که آنان سبک خود را بخشی از سبک عراقی می‌دانسته‌اند. این مسئله در پژوهش‌های مربوط به ادبیات فارسی در خصوص این شاعران، مقوله‌ای عام و شایع است.

در فصل سوم نگاهی انداخته شده است به استدلال‌های اقامه‌شده از سوی نویسندگان ترک که نگرش‌های ملی‌گرایانه دارند؛ برخی از آن استدلال‌ها متکی بر تصویر/ نماد فارغ از نگرش قوم‌شناختی «ترک» در شعر فارسی است، برخی دیگر از آنها نیز حاصل تحریف‌هایی آشکار از اشعار نظامی و برگرفته از استنتاج‌های غیرعلمی از منابع و حتی انتساب دیوان ترکی به نظامی است. فهرست استدلال‌هایی که عمدتاً در دورۀ اتحاد جماهیر شوروی برای پشتیبانی از پس‌زمینۀ مفهوم «آذربایجانی» برای نظامی گنجوی ساخته و پرداخته شده است، می‌توان در آثار جواد هیئت و مناف‌اوغلو یافت و مشاهده کرد. برخی از این استدلال‌ها حاوی جعلیاتی آشکار و برخی دیگر از آنها نیز خلاف تاریخ یا بر اساس خوانش نادرست اشعار است.

در فصل چهارم به بررسی سه منبع تاریخی پرداخته شده است که در مآخذ نظامی‌شناسی به آنها توجه نشده است. همچنین به برخی اشعار پیرامون نظامی، مذهب او به‌ویژه در بخشی به نخستین همسرش پرداخته شده و شواهدی قطعی به دست داده شده که او پیشینه‌ای ترکی نداشته است؛ آن‌سان که نویسندگان مورد بحث در فصل سوم مدعی شده‌اند. کتاب با یک نتیجه‌گیری و یک چشم‌انداز به آینده به پایان می‌رسد.[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها