سهروردی، عمر بن محمد
شيخالاسلام ابوحفص عمر بن محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن عمويه بكرى (539-632ق)، ملقب به سهروردى شافعى، نسب وى به نوشته ابن خلكان در «وفيات الأعيان» با چهارده واسطه به ابوبكر مىرسد.
نام | سهروردی، عمر بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | سهروردی، ابوحفص
شهابالدین عمر سهروردی |
نام پدر | محمد |
متولد | اواخر رجب يا اوايل شعبان 539ق |
محل تولد | سهرورد (سهراوگرد يا سرخابكرت)، بخش قيدار زنجان |
رحلت | 632 ق |
اساتید | ضياءالدين ابوالنجيب سهروردى |
برخی آثار | عوارف المعارف |
کد مؤلف | AUTHORCODE20994AUTHORCODE |
ولادت
وى در اواخر رجب يا اوايل شعبان 539ق، در سهرورد (سهراوگرد يا سرخابكرت)، بخش قيدار زنجان، متولد شد.
تحصیلات
ايشان در جوانى به بغداد رفت و تحت تربيت عموى خود، شيخ ضياءالدين ابوالنجيب سهروردى، علوم ظاهر و باطن را فراگرفت و از مريدان وى گشت. در فقه و حديث، علاوه بر درك حضور ابوالنجيب، به محضر ابوالقاسم بن فضلان و ابوالمظفر جلالالدين هبةالله شبلى و معمر بن فاخر و ابوزرعه مقدسى (متوفى 566ق) و ابوالفتوح طائى (475 - 555ق) و عدهاى ديگر از فقها و محدثان نيمه دوم قرن ششم رسيده است. در تصوف به شيخ عبدالقادر گيلانى (متوفى 561ق) و شيخ ابوالسعود بغدادى (متوفى 579ق) و شيخ ابومحمد عبدالله بصرى (499 - 582ق) ارادت داشته است. شيخ عبدالقادر در حق سهروردى مىگويد: «أنت آخر المشهورين بالعراق». شيخ بزرگوار سعدى (ح 600 - 691 يا 694ق)، افتخار شاگردى سهروردى را داشته است.
سهروردى طبع شعر داشته و اشعار عربى و فارسى را نيكو مىسروده است. آثار شعرى او گرچه كم است، ولى نشاندهنده آن است كه شيخ به دو زبان تسلط كامل داشته و از عهده نوشتن و سرودن به فارسى و عربى بهخوبى برمىآمده است.
سهروردى با تأليفات گرانقدر خويش و روش علمى در تصوف و تربيت شاگردان ارزنده، طريقهاى بنيان نهاد كه بهسرعت در بيشتر قلمرو اسلامى نفوذ كرد و رايج گرديد و پيروان فراوانى يافت. بهاءالدين زكرياى مولتانى كه از تربيتيافتگان عالىقدر اين طريقت است. علاوه بر پرورش شاگردان نامدارى چون فخرالدين عراقى و اميرحسينى هروى (متوفى 718ق) به اشاعه طريقه سهرورديه در هند همت گماشت و پس از او پسرش صدرالدين، وظيفه پدر را بر عهده گرفت. پيروان اين مكتب در هند، علاوه بر رياست امور مذهبى، مدتها رهبرى امراى سلسلههاى «تركى» و «پاتان» و «سيد» را عهدهدار بودند. در دو ايالت بنگاله و بهار، اسناد قديم و سنگنبشتههاى مقابر نشانه زنده رنج و زحمتى است كه پيروان و سران اين طريقت براى نشر عقايد خود و كسب موفقيت تحمل كردهاند.
در ايران و تركيه و ديگر قلمرو اسلامى، طرايق زيادى از طريقت سهرورديه منشعب شده است.
پسر سهروردى، محمد بن عمر السهروردى، مؤلف كتاب «زاد المسافر و أدب الحاضر»، در نشر و ادامه اين طريقه نقش مؤثرى داشته است.
مريدان و پرورشيافتگان سهروردى
گروه زيادى از مشايخ بزرگ، از سهروردى استماع حديث كردهاند؛ از آن جملهاند: ابوالعباس احمد بن ابراهيم واسطى (متوفى 694ق)، ابن ميمون القيس التوزرى (متوفى 686ق)، محمد بن على بن الحسين الخلاطى (متوفى 675ق) و ابوالمحامد زنجانى فقيه صوفى و زاهد (متوفى 675ق)، سعد بن مظفر بن المطهر صوفى يزدى (متوفى 637ق) نزد شيخ فقه فراگرفت و به طريق زهد ارشاد شد. شيخ عزالدين، مفتى مصر، از او خرقه تصوف گرفت. اميرحسينى هروى، نویسنده و شاعر و عارف معروف، از تربيتيافتگان مكتب سهروردى است و در مقدمه مثنوى «كنز الرموز» خود، سخن را با ستايش شيخ شهاب آغاز كرده است. ابن الدبيثى (558 - 637ق)، ابن نقطه (متوفى 629ق)، الضياء، الزكى البرزالى، ابن النجار، القوصى، ابوالغنائم بن علان مصرى فقيه اصولى (متوفى 630ق)، شيخ العز الفاروثى و ابوالعباس الابرقوهى از شيخ روايت كردند. نجمالدين دايه، مؤلف كتاب «مرصاد العباد»، در سال 618ق، به حضور شيخ رسيد؛ شيخ، كتاب او را پسنديد و وى را به علاءالدين كيقباد توصيه كرد.
وفات
شيخ در اواخر عمر بيمار و زمينگير شد. او را به همراه كتابهايش به دوش مىكشيدند و به مسجد جامع بغداد مىبردند. سرانجام در محرم سال 623ق، درگذشت و در «ورديه» بغداد مدفون شد. مزارش زيارتگاه صوفيان و ملجأ صاحبدلان است.
آثار
- أعلام الهدى و عقيدة أهل التقى (در علم كلام)؛
- جذب القلوب إلى مواصلة المحبوب (در تصوف)؛
- رشف النصائح الإيمانية و كشف الفضائح اليونانية (در نقد فلسفه يونان)؛
- دو فتوتنامه به زبان فارسى؛
- عوارف المعارف (از امهات متون صوفيه).
منابع مقاله
برگرفته از كتاب عوارف المعارف، مقدمه، ص 12 الى 16، به قلم قاسم انصارى.